تبیان، دستیار زندگی
آسیب اجتماعی به رفتارهایی اطلاق می شود که بر خلاف هنجارها و نرم های اجتماعی از فرد سر می زند و کارکرد فرد و به تبع آن رفتار جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فهیمه کهتری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گرانی؛آتش زیر خاکستر


آسیب اجتماعی به رفتارهایی اطلاق می شود که بر خلاف هنجارها و نرم های اجتماعی از فرد سر می زند و کارکرد فرد و به تبع آن رفتار جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.
فقر

جامعه شناسان ریشه اکثر آسیب های اجتماعی را در محیط اجتماعی جستجو می کنند و فرض شان بر این است که کسی ذاتا بزهکار بدنیا نمی آید. افراد در آغوش جامعه رشد و نمو پیدا می کنند و شرایط جامعه بر روی شخصیت، حال و آینده فرد تاثیر می گذارد. از جمله عواملی که موجب افزایش آسیب های اجتماعی می شود، عامل اقتصاد و از جمله گرانی است.

گرانی زیر بنای بسیاری از آسیب ها و معضلات اجتماعی است. با افزایش قیمت کالاها، ازدواج ها کاهش یافته است و این خود می تواند موجب رواج رفتار های نا سالم در جامعه شود. با بالا رفتن قیمت مسکن و زمین، برخی افراد، که فکر می کردند بعد از ازدواج و با تلاش خود و همسرشان  می توانند یک خانه برای خود بخرند نا امید شده و بسیاری از زندگی ها تحت الشعاع قرار گرفته است. کودکانی که به خاطر درآمد پایین خانواده و ناتوانی والدین شان برای تهیه کیف و کفش و لوازم التحریر مدرسه، مجبور شده اند دست از درس و مدرسه و دوستان خود بکشند و در گوشه و کنار خیابان یادر سر چهار راه ها به گدایی یا دست فروشی بپردازند. کارخانه ها و کارگاه هایی که مواد اولیه آنها گران شده و میزان سود دهی شان پایین آمده تعطیل می شوند و کارکنان و کارگران این کارخانه ها و کارگاه ها به جمع بیکاران اضافه می شوند و این افزایش بیکاری ها موجب افزایش جرم و بزه در جامعه می شود. فرد بیکاری که از پس مخارج خود و خانواده اش بر نمی آید و نتوانسته است شغل آبرومندی پیدا کند، ممکن است دست به هر کاری بزند (البته همه افراد با یکدیگر همسان نیستند).

ظرفیت انسان ها یکسان نیست و افراد در برابر ناملایمات و سختی ها رفتار های یکسانی از خود نشان نمی دهند. گرانی موجب گسترش فقر در جامعه می شود و اگرچه فقر همیشه با جرم و بزه همراه نیست اما می تواند روند شیوع جرم در جامعه را سرعت بخشد

زن سرپرست خانواری که به هر زحمتی بوده با بافتنی و قلاب بافی و خیاطی و ... یا کار کردن در خانه این و آن، خرج خود و فرزندانش را در می آورده، حال با این افزایش قیمت ها خیلی سخت می تواند دخل و خرجش را یکی کند و اینجاست که دام های بسیاری بر سرِ راه او قرار می گیرد، که من و شما از آن بی خبر نیستیم.

وحدت

با گران شدن اجناس و کالاهای مورد نیاز، قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند و افراد برای بالا بردن قدرت خرید خود و ایجاد رفاه و آسایش برای خود و خانواده شان، به فکر راه های جایگزین می افتند. حال این راه های جایگزین ممکن است مشروع یا نا مشروع باشد. ممکن است افراد به شغل دوم روی بیاورند، که این خود موجب جدایی و دور شدن بیشتر افراد خانواده از یکدیگر می شود. احساس و عواطف و ابراز محبت اعضای خانواده به همدیگر کمتر و فرزندان این خانواده ها برای جبران این کمبود محبت ها، به خارج از کانون خانواده جذب می شوند و این می تواند برای آنها خطر ساز باشد. یا اینکه افراد ممکن است برای گذران زندگی خود به شغل های کاذبی مانند دست فروشی روی آورند. البته انتخاب  شغل دوم یا دست فروشی در مورد کسانی است که عزت نفس دارند و برای کسب درآمد حاضر نیستند دست به خلاف بزنند. اما شکم گرسنه که این حرف ها حالیَش نمی شود. خیلی افراد که با یک حقوق بخور و نمیر روزگار می گذراندند و می توانستند شکم زن و بچه هایشان را با همان حقوق اندک سیر کنند، اما حالا با این همه گرانی و تغییر نکردن میزان حقوق شان نمی توانند دخل و خرج خود را با هم جور کنند، شغل دومی هم نتوانسته اند پیدا کنند، خواسته های بجای فرزندانشان بی پاسخ مانده، نگاه همسرشان به آنها تغییر کرده و ... این فشار برایشان قابل تحمل نیست و ممکن است دست به کارهای غیر درستی مانند دزدی و کلاهبرداری بزنند و با این کار بخواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند.

گرانی همچنین موجب افزایش اختلالات روانی در جامعه می شود و تعادل روانی و رفتاری افراد را تحت الشعاع خود در می آورد. فشارها و سختی های زندگی موجب پایین آمدن آستانه تحمل افراد می شود و آرامش از زندگی ها دور می شود. افراد کار می کنند تا زندگی کنند و شور و نشاط خود را از دست می دهند. محبت ها کمرنگ می شوند و کودکان از والدین خود می گریزند

گرانی همچنین موجب افزایش اختلالات روانی در جامعه می شود و تعادل روانی و رفتاری افراد را تحت الشعاع خود در می آورد. فشارها و سختی های زندگی موجب پایین آمدن آستانه تحمل افراد می شود و آرامش از زندگی ها دور می شود. افراد کار می کنند تا زندگی کنند و شور و نشاط خود را از دست می دهند. محبت ها کمرنگ می شوند و کودکان از والدین خود می گریزند.

گرانی

این موارد و خیلی موارد دیگر مانند افزایش مهاجرت ها به کلان شهرها، بالا رفتن شمار روسپیگری و تکدی گری، افزایش خشونت ها اجتماعی و ... ، نشان دهنده این است که مشکلات اقتصادی و بالاخص گرانی می تواند سلامت جامعه را به خطر بیاندازد و سیاستگزاران و برنامه ریزان اجتماعی باید با برنامه های دقیق و کارشناسانه با آن مقابله کنند. نمی توان دست روی دست گذاشت و از کنار این موضوع به سادگی گذشت. گرانی کالاها بر روی قشر پُردرآمد و ثروتمند جامعه تاثیر مخربی ندارد اما این قشر فقیر و کم درآمد است که بر اثر آن آسیب می بیند. دولت باید تدابیری بیاندیشد که بتواند فاصله طبقاتی را کم کند و از اقشار کم درآمد و فقیر جامعه حمایت کند تا تحولات اقتصادی جامعه، موجب فشار های مضاعف بر روی آنها نشود. ظرفیت انسان ها یکسان نیست و افراد در برابر ناملایمات و سختی ها رفتار های یکسانی از خود نشان نمی دهند. گرانی موجب گسترش فقر در جامعه می شود و اگرچه فقر همیشه با جرم و بزه همراه نیست اما می تواند روند شیوع جرم در جامعه را سرعت بخشد.

اگر می خواهیم جامعه ای سالم و ایمن داشته باشیم، لازم است بررسی های دقیق تر و جدی تری در مورد تاثیرات تحولات اقتصادی بر روی رشد آسیب های اجتماعی صورت گیرد تا با توجه به این قضایا برای پیشگیری از بروز آسیب های بیشتر در جامعه اقدامات لازم صورت گیرد.

زینب دهدشتی

بخش اجتماعی تبیان