تبیان، دستیار زندگی
خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند، درخواست رحمت کنی تا ببخشاید
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهدی صفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امید در اوج گناهکاری !

امید


خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه ی درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند، درخواست رحمت کنی تا ببخشاید


امیدت به خدا باشد!

«واعلم أنّ الذی بیده خزائنُ السماوات و الأرض قَد أذن لک فی الدّعاءِ، و تکفَّلَ لک بالإجابة، و أمَرَکَ اَن تَسألَهُ لِیُعطِیَکَ، و تَستَرحِمَهُ لِیَرحَمَکَ و لَم یَجعَل بَینَکَ و بَینَهُ مَن یَحجُبُکَ عَنهُ، و لَم یُلجِئکَ بالنَّقمَةِ، و لَم یُعِیِّرکَ بالإنابة، و لَم یَفضَحکَ حیث الفضیحةُ بکَ أولی، و لَم یُشَدِّد علیک فی قبول الإنابة، و لَم یُناقشک بالجریمة، و لَم یُۆسیک من الرحمة، بَل جَعَلَ نُزُوعَکَ من الذنب حَسَنَةً...»1

امیر متّقیان علی (علیه السلام) در این فراز از کلام دلنشین خود، از لطف و رحمت واسعه ی خداوند بی همتا سخن به میان آورده و خطاب به فرزند دلبند خویش امام حسن مجتبی (علیه السّلام) می فرماید: «بدان، خدایی که گنج های آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه ی درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند، درخواست رحمت کنی تا ببخشاید، و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری، و در صورت ارتکاب گناه درِ توبه را مسدود نکرده است، در کیفر تو شتاب نداشته، و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است، در آنجا که رسوایی سزاوار توست، رسوا نساخته، و برای بازگشت به خویش شرایط سنگینی مطرح نکرده است. در مورد گناهان تو را به محاکمه نکشیده، و از رحمت خویش ناامیدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهانی نیکی شمرده است

سخن گهربار مولای متّقیان علی (علیه السّلام) بیانگر آن است که دریای رحمت الهی چنان وسیع و گسترده است که به راحتی می تواند عطش نیاز ما انسان ها را برطرف و طوفان غم و غصه و ناراحتی را فرونشاند.

حال با وجود چنین خدای دلسوز و مهربانی، اگر خطایی در زندگی از انسان سرزد و مرتکب گناهی شد، هرگز سزاوار نیست که رشته ی امید خود را از درگاه الهی بریده و خود را در سیل ویرانگر یأس و ناامیدی گرفتار نماید؟! خدای بخشنده و کریمی که خود ندای ببخشش و مغفرت را سر داده و در کلام نورانی خویش خطاب به گنهکاران فرموده است: « اَلا تحبّون اَن یَغفِرَاللهُ لکم و الله غفورٌ رحیمٌ»2: مگر دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد و خدا آمرزنده مهربان است.

انسان هیچ گاه نباید از درگاه رحمت الهی مأیوس و ناامید باشد، چرا که گناه هر مقدار هم که بزرگ و زشت باشد، اما در مقابل وسعت و گستردگی مغفرت الهی قطره ای بیش نخواهد بود، دریای باعظمتی که به راحتی می تواند کوهی از گناهان را در هم کوبیده و محو و ریشه کن نماید

فرمایش حضرت حق جنبه ی عمومی داشته و اختصاص به گروه خاصی و یا گناه به خصوصی ندارد، بنابراین تمام گنهکاران در هر شرایط و موقعیّتی که قرار دارند، باید به آمرزش و مغفرت الهی امیدوار باشند.

کسانی که دچار یأس و ناامیدی شده اند باید بدانند که به بلای خانمان سوزی مبتلا شده اند که به جرأت می توان گفت: پس از شرک هیچ گناهی از آن بالاتر نیست، چرا که اگر گناهی از شخصی سر بزند، تا وقتی مأیوس نباشد درصدد توبه برآمده و با استغفار آمرزیده می شود، ولی هنگامی که شخص دچار یأس شده باشد، چون امیدی به آمرزش ندارد از توبه روی گردان است، و لذا استغفار نمی کند تا بخشیده شود.

خالق هستی به اندازه ای از یأس و ناامیدی تنفّر دارد که در کلام نورانی خویش آن را از صفات کفّار دانسته و در این باره فرموده است: «و لا تایئسوا مِن روح الله، إنَّهُ لا یایئسُ مِن روح الله الّا القوم الکافرون»3 و از رحمت خداوند ناامید نشوید، که جز کافران از رحمت الهی ناامید نمی شوند.

با این وضعی که داریم آیا باز هم امیدی هست؟!

بسیاری از انسان ها، نسبت به گناهانی که مرتکب شده اند، توفیق توبه و استغفار پیدا می کنند، اما پس از توبه در اثر پیروی از هوای نفس و وسوسه های شیطانی دوباره به آن گناه بازمی گردند و آن را مرتکب می شوند، که چه بسا بارها همین وضع برای آنها پیش آمده باشد.

نکته ی حائز اهمیّت پیرامون این دسته از انسان های گنهکار آن است که ممکن است آنها از اینکه نتوانسته اند خویشتن داری نموده و خود را از ارتکاب کارهای ناشایست بازدارند، دچار یأس و ناامیدی شوند و از اینکه برای چندمین بار توبه کنند و خداوند نیز پذیرای آن باشد، کاملاً ناامید باشند به این گروه از انسان ها باید گفت: شما نیز نباید خود را با طناب شیطان به چاه مهلک یأس و ناامیدی گرفتار سازید، بلکه باز هم با کاشتن بذر امید در دل، به درگاه رحمت الهی روی آورده، و از آن یگانه خالق هستی طلب عفو و بخشش نمایید، چرا که این وعده ی تخلف ناپذیر الهی است که: «انا توّاب الرحیم»4 من بسیار توبه پذیر و مهربانم.

کسانی که دچار یأس و ناامیدی شده اند باید بدانند که به بلای خانمان سوزی مبتلا شده اند که به جرأت می توان گفت: پس از شرک هیچ گناهی از آن بالاتر نیست، چرا که اگر گناهی از شخصی سر بزند، تا وقتی مأیوس نباشد درصدد توبه برآمده و با استغفار آمرزیده می شود، ولی هنگامی که شخص دچار یأس شده باشد، چون امیدی به آمرزش ندارد از توبه روی گردان است، و لذا استغفار نمی کند تا بخشیده شود

توبه ی جوان کفن دزد!

در طول تاریخ بشریت انسان های گنهکاری وجود داشتند که همواره نامشان بر سر زبان ها بوده، و داستان زندگی آنها درس عبرتی برای دیگران است. کسانی که گناهان بسیار بزرگ از آنها سر زده که در بدو نظر بخشش چنین گناهانی از سوی حضرت حق بعید به نظر می آمد، اما برخلاف تصوّر همگان، خالق متعال قلم عفو و بخشش را به سوی آنها نشانه رفته و چنان آنها را در آغوش رحمت خویش گرفته که چشمان هر نظاره گری را از تعجّب و شگفتی به خود جلب نموده است، که ما در ادامه به عنوان نمونه به یکی از آنها اشاره می کنیم:

«روزی معاذبن جبل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد و عرض کرد که در آستانه ی درب جوانی است که به شدّت می گرید و تمنای ملاقات دارد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را پذیرفت و از سبب گریه ایش پرسید؛ جوان در جواب گفت: گناهان بزرگی مرتکب شده ام و از آنها و از خشم خداوند خیلی می ترسم. حضرت وی را به رحمت و بخشایشگری خداوند امیدوار ساخت و فرمود: خداوند از گناهان بزرگ درمی گذرد، سپس از گناه او سوأل کرد، جوان گفت: هفت سال بود که نبش قبر می کردم و کفن می دزدیدم، تا اینکه شبی، قبر دختر جوانی از انصار را شکافتم [در اثر وسوسه ی شیطانی] با جنازه ی او زنا کردم. چون از آنجا برمی‌گشتم ندایی شنیدم که مرا از عذاب خدا بیم می داد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) چون حکایت جوان را شنید او را از نزد خود راند. جوان بالای کوهی رفت و چهل شبانه روز بر حال خود نالید و گریست تا اینکه آیه ی (والذین اذا فعلوا فاحشة...)5 نازل گردید، پس پیامبر نزد آن جوان رفت و به وی بشارت داد که خداوند توبه ی او را پذیرفته است»6

بنابراین انسان هیچ گاه نباید از درگاه رحمت الهی مأیوس و ناامید باشد، چرا که گناه هر مقدار هم که بزرگ و زشت باشد، اما در مقابل وسعت و گستردگی مغفرت الهی قطره ای بیش نخواهد بود، دریای باعظمتی که به راحتی می تواند کوهی از گناهان را در هم کوبیده و محو و ریشه کن نماید.

پی نوشت ها:

1- فرازی از نامه ی 31 نهج البلاغه؛ ص 528، ترجمه ی محمد دشتی

2- سوره نور، آیه 22

3- سوره یوسف، آیه 87

4- سوره بقره، آیه 160

5-  سوره آل عمران، آیه 135

6-  بحارالأنوار، ج6، ص23، کتاب العدل و المعاد

مهدی صفری

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.