تبیان، دستیار زندگی
آیا تاكنون اندیشیده اید كه چرا خیلی از افراد بر صراط مستقیم ماندند و برخی از این راه منحرف شدند؟ یا چرا جمعی از مؤمنان بر پای ایمان خویش استوار ماندند و برخی دیگر به گمراهی های گوناگون و شقاوت های مختلف افتادند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرشتگانی که نمی‌گذارند گناه کنیم!


آیا تاكنون اندیشیده اید كه چرا خیلی از افراد بر صراط مستقیم ماندند و برخی از این راه منحرف شدند؟ یا چرا جمعی از مۆمنان بر پای ایمان خویش استوار ماندند و برخی دیگر به گمراهی های گوناگون و شقاوت های مختلف افتادند؟ چرا جمعی می روند و جمعی می مانند؟ چرا گروهی ثابت اند و دسته ای به شقاوت های عملی و عقیدتی دچار می شوند؟


فرشته

خدواند متعال فرشتگان مختلفی را خلق نموده است و هر گروه را مأمور به امری در جهان خلقت کرده است، و انسان ها هر کدامشان فرشتگان مخصوصی دارند که وظایف خاصی را نسبت به انسان به عهده دارند عده ای در دنیا و عده ای در آخرت قبلا طی مقالاتی به معرفی تعدادی از ایشان پرداختیم که مثلا در آخرت مأمور به عذاب در جهنم یا خدمت رسانی در بهشت هستند . همینطور عده ای دیگر را با عنوان " فرشتگان نگهبان" معرفی کردیم که مراقب امور دنیوی ما هستند و جان ما را از بسیاری خطرات حفظ می کنند تا موعد مرگمان شود. این فرشتگان نگهبان خود به دو دسته تقسیم می شوند که عده ای را گفتیم امور دنیوی و مادی ما را مواظبت می کنند و عده ای مواظب امور معنوی و عبادی ما هستند که در این قسمت با آن ها آشنا می شویم و إن شاء الله در قسمت بعد به چگونگی انجام وظیفه ایشان می پردازیم .

آیا تاكنون اندیشیده اید كه چرا خیلی از افراد بر صراط مستقیم ماندند و برخی از این راه منحرف شدند؟ یا چرا جمعی از مۆمنان بر پای ایمان خویش استوار ماندند و برخی دیگر به گمراهی های گوناگون و شقاوت های مختلف افتادند؟ چرا جمعی می روند و جمعی می مانند؟ چرا گروهی ثابت اند و دسته ای به شقاوت های عملی و عقیدتی دچار می شوند؟ چرا برخی حتی پس از برزخ و مرگ نیز در راهند و بعضی دیگر از هنگام احتضار و پس از آن از راه خارج می شوند؟ حقیقت آن است كه در راه ماندگان، تحت لوای فرشتگان حفظ كننده هستند كه آنان را از خطرات حیات معنوی و باطنی ایمن می سازند؛ اما از كسانی كه در راه بوده و از آن خارج شده اند؛ از لوای ملائكه حفظ حیات اخروی بیرون آمده اند!

این گروه از ملائكه مۆمنان حقیقی را در دنیا، برزخ، قیامت و مواقف حشر، از خطرهای عملی، فكری و عقیدتی حفظ می‌كنند.

دلایل قرآنی

آیه ی ذیل به خوبی نشانگر وجود چنین فرشتگانی است:

(لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَینِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یحْفَظونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سوءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ)؛ «برای او فرشتگانی است كه پی در پی او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت ‏سرش پاسداری می‏ كنند. در حقیقت‏ خدا حال قومی را تغییر نمی ‏دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود».

اگر انسان در مسیر ایمان و طاعت قرار داشت، تحت حفظ ملائكه الهی بوده و از خطرات و لغزش ها مصون خواهد بود؛ ولی اگر در خط ایمان و طاعت محض نبود، معلوم نیست كه تحت حفظ فرشتگان باشد! ممكن است در زمانی عنایت خاص خدا، مشمول حال او شد، و به راه برگردد و امكان دارد چنین عنایتی به او هرگز نشود و از خطرها و تهدیدها ایمن نباشد

این آیه علاوه بر آنكه از وجود فرشتگان حفظ كننده خبر می دهد، بر این نكته نیز تأكید می كند كه این مراقبت و حفاظت، تا زمانی است كه آدمی وضع خویش را تغییر نداده و بكوشد تا در راه مستقیم باشد. امّا اگر به سوی ضلالت و شقاوت گرایش داشته و وضعیت ایمان خود را به گمراهی مبدّل سازد، دیگر این حفاظت و مراقبت نخواهد بود و معلوم نیست عاقبت انسان به كجا خواهد انجامید! بنابراین، حفظ الهی از طریق فرشتگان حد و مرز دارد؛ ولی این حدود تا كجا و كدام است؟

ایمان و طاعت؛ مرز حفظ

با استفاده از معارف قرآنی و روایی، معلوم می شود كه «ایمان و طاعت» حدود این حفاظت است؛ یعنی تا زمانی كه معامله انسان با خدا درست بوده و ایمان آورده باشد و به لوازم آن عمل كند، در حفظ است. اما اگر از مسیر ایمان و طاعت خارج شود، به هر اندازه كه از آن خارج شده و به هر مقدار كه از این مسیر دورتر گردد، به همان میزان حفظ كمتر می شود و اگر به كلی از این مسیر كناره گیرد، دیگر هیچ حفظی وجود نخواهد داشت. بر این اساس ما به لغزش های معنوی گرفتار می شویم، ولی خوبان و صالحان نه، آنان در راه ایمان و طاعت، ریاضت ها كشیده و مجاهدت ها كرده اند؛ از این رو با حفاظت فرشتگان از خطرات معنوی مصون هستند؛ ولی ما چون نه ریاضتی داریم و نه كوششی و در لفظ ادعای ایمان و طاعت می كنیم، همواره در دام تهدیدات و اغوائات شیطانی گرفتاریم.

به این آیه دقت كنید:

«یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فى الحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ فى الآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشاءُ» (ابراهیم، آیه 27)

«خدا كسانی را كه ایمان آورده‏اند در زندگی دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت می ‏گرداند و ستمگران را بی‏ راه می ‏گذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام می‏ دهد».

ایمان

خداوند متعال در این آیه، این حقیقت ژرف را بازگو می كند كه او كسی را كه ایمان آورده و در ایمان خود ثابت قدم باشد - ‌یعنی عمل صالح داشت - از خطرات، ترس ها، اضطراب ها و تهدید ها - هم در دنیا و هم در آخرت (برزخ و قیامت)- به وسیله گروهی از ملائكه الهی در راه ایمان و اعتقاد تثبیت خواهد كرد. امّا كسانی را كه به خویش ظلم كرده و از ایمان و عمل صالح دوری جویند، در مسیر ضلالت قرار می دهد. تعبیر «یفعل الله ما یشاء» نیز اشاره به این دارد كه اگر كسی قدم از صراط مستقیم بیرون گذاشت، دیگر معلوم نیست حفظ شامل حالش شود و دوباره برگردد و یا اینكه به طور كل راه هدایت بر او بسته شود.

عیاشی در تفسیر آیه فوق دو روایت نقل كرده است:

1. «امام صادق(علیه السلام) فرمود: شیطان در هنگام مرگ مردی از شیعیان و دوستان ما از راست و چپ او به سراغش آمده تا او را از مسیر خود (اصول فكری و اعتقادی اش) خارج كند. پس خدا نمی گذارد كه شیطان این كار را انجام دهد [و این منع و نگذاشتن به وسیله فرشتگان حفظ كننده است]؛ از این رو خداوند متعال فرمود: خدا كسانی را كه ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و در آخرت با سخن استوار و ثابت می گرداند». (به نقل از: المیزان، ج12، ص 64)

2. «زراره و حمران و محمدبن مسلم از امام باقر و امام صادق(علیه السلام) نقل كرده اند: هنگامی كه مرد در قبرش قرار می گیرد دو ملك - یكی از جانب راست و دیگری از جانب چپ - بر وی حاضر می شوند و شیطان [نیز در آنجا] در برابرش قرار دارد [تا او را اغوا كند]، چشم هایش مانند مس گداخته است، [به او از سوی فرشتگان] گفته می شود: تو چه می گویی در خصوص مردی كه در میان شما ظاهر شد و گمان می كرد كه پیامبر است؟ (همان، ص 64 و 65) شخص مرده] ناراحت شده و وحشت خاصی برایش پیش می آید. پس اگر مۆمن بود [و تحت حفظ ملائكه قرار داشت] می گوید: محمد رسول خداست؛ پس در این هنگام گفته می شود: آرام گیر [به صورتی كه] هیچ گونه ناراحتی در این آرامش نداشته باشد و عالم او [در برزخ و] قبر وسعت داده می شود به اندازه ی نه زراع و جایگاه خویش را در بهشت می بیند. این همان گفتار خداوند است: «خدا كسانی را كه ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و آخرت با سخن استوار و ثابت می گرداند». و اگر [مرده] كافر بود[و] فرشتگان به او گفتند: [تو در خصوص] این مردی كه در میان شما ظاهر شد و می گوید رسول خدا است [چه می گویی] پس می گوید: نمی دانم [در این هنگام] میان او و شیطان خالی گذاشته می شود».

اگر انسان در مسیر ایمان و طاعت قرار داشت، تحت حفظ ملائكه الهی بوده و از خطرات و لغزش ها مصون خواهد بود؛ ولی اگر در خط ایمان و طاعت محض نبود، معلوم نیست كه تحت حفظ فرشتگان باشد! ممكن است در زمانی عنایت خاص خدا، مشمول حال او شد، و به راه برگردد و امكان دارد چنین عنایتی به او هرگز نشود و از خطرها و تهدیدها ایمن نباشد.

كسی را كه ایمان آورده و در ایمان خود ثابت قدم باشد - ‌یعنی عمل صالح داشت - از خطرات، ترس ها، اضطراب ها و تهدید ها - هم در دنیا و هم در آخرت (برزخ و قیامت)- به وسیله گروهی از ملائكه الهی در راه ایمان و اعتقاد تثبیت خواهد كرد. امّا كسانی را كه به خویش ظلم كرده و از ایمان و عمل صالح دوری جویند، در مسیر ضلالت قرار می دهد

اگر انسان گناه كند، راه را برای آلودگی بیشتر هموار می سازد و در این صورت خود را دچار شقاوت عملی كرده و از قلمرو حفظ ملائكه الهی خارج می گردد! اگر این گناه تداوم یابد، ممكن است انسان به شقاوت فكری و قلبی نیز فرو غلتد و از ناحیه ی عقاید نیز گمراه شود؛ به حدّی كه فرشتگان حفظ كننده قلب و فكر او را از اعوجاجات و انحرافات تنها گذارند و فقط شیطان و القائات شیطانی بر جانش حاكم شود ‍ !

به هر روی باید انسان مراقب باشد كه دچار گناه و آلودگی نشود؛ زیرا گناه او را از فرشتگان حفظ كننده دور ساخته و قدم به قدم به ضلالت فكری و عقیدتی می كشاند! اگر این امر برای آدمی اتفاق بیفتد، معلوم نیست بتواند دوباره به راه برگردد.

قرآن درباره ی اینكه گناه و تداوم آن، انسان را به انحراف فكری می كشاند می فرماید:

«ثُمَّ كانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَساءُوا السُّوءی أَن كذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَ كانُوا بهَا یَستَهْزِئُونَ» (روم، آیه ی 10)

«آن گاه فرجام كسانی كه بدی كردند [بسی] بدتر بود [زیرا] كه آیات خدا را تكذیب كردند و آنها را به ریشخند می ‏گرفتند».

اینان ابتدا گناه كردند؛ ولی تداوم گناه آنها را به اعواجاج فكری كشاند و دچار قساوت قلب كرد؛ به صورتی كه به كفر و تكذیب و استهزا و نفی منجر شد.

همچنین قرآن درباره ی خروج انسان از تحت حفظ ملائكه ی الهی و حاكمیت شیطان بر دل و جان او می فرماید:

(إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلی‏ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلی‏ لَهُمْ) (محمد ، آیه ی 25).

«بی‏گمان كسانی كه پس از آنكه [راه] هدایت بر آنان روشن شد [به حقیقت] پشت كردند، شیطان آنان را فریفت و به آرزوهای دور و درازشان انداخت».

بر این اساس كه ابتدا ایمان داشتند و فكرشان به حقایق رسید؛ ولی سپس به آن حقایق پشت كردند - از آنجا كه ملائكه حفظ كننده از آنان دور و جدا شدند - شیطان با اغوائات خود آنان را گمراه می كند. این گمراهی در حدی است كه آنان در دام آرزوهای واهی افتاده و دیگر نمی توانند حقایق را بشنوند و بفهمند؛ مانند منافقان كه خداوند بر قلب آنان مهری نهاد كه دیگر نه فكرشان كار می كرد و نه فهمشان. (منافقون (63) آیه) پس «ایمان و طاعت» مرز و حد حفاظت ملائكه و عدم آن است .

فرآوری : محمدی

بخش قرآن تبیان


منبع : کتاب ملائکه آیت الله  شیخ محمد شجاعی