تبیان، دستیار زندگی
دانش آموزان عزیز، آیا می دانید بهترین راه رسیدن به دانشگاه چیه؟ آقا اجازه... اتوبوس!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه تازه‌اش را دوست دارند!

لطیفه

دانشگاه

دانش آموزان عزیز، آیا می دانید بهترین راه رسیدن به دانشگاه چیه؟

آقا اجازه... اتوبوس!

کفش

مرد خسیسی با زنش از جلو فروشگاه کفش رد می شدند. خانم مشغول تماشای کفش زیبای زنانه ای شد.

مرد: ای بی انصاف ها... ای گران فروش ها... مغزم سوت کشید... ای از خدا بی خبرها... چه قدر قیمت این کفش زیاد است!

زن: ولی این کفش که برچسب قیمت ندارد... تو از کجا می دانی؟

مرد: نمی دانم... ولی کفش به این قشنگی را حتماً گران می فروشند!

چهره ی آشنا

پیرمردی که توی رستوران مشغول خوردن نان خالی بود، به جوانی گفت: ببخشید... من قبلاً شما را جایی ندیده ام؟

بله قربان... شما چهار ساعت پیش، به من یک پرس جوجه کباب سفارش دادید... اگر چند دقیقه مهلت بدهید، می آورم خدمتتان!

عنکبوت

گارسون...گارسون...زود بیا اینجا...یک عنکبوت مرده توی سوپ من هست.

خودتان را ناراحت نکنید...بالاخره همه یک روز از دنیا می روند!

قد کوتاه

مردی رفت تا فرم استخدام خلبانی را پر کند. مسئول استخدام گفت: افرادی که حداقل 180 سانتی متر قد دارند می توانند این فرم را پر کنند. قد شما نصف این است.

اشکالی ندارد...فرم را با قیچی نصف کنید!

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:مجله ی رشد

مطالب کناری:

خنده خنده

ها ها ها!

لطفاً اخم نکنید

ترش و شیرین

با هم بخندیم

 لطیفه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.