تبیان، دستیار زندگی
فردی از خوارج مدعی بود كه علی علیه السلام در جنگ نهروان به خاطر كشتن خوارج گرفتار ظلم شده است. وی می گفت: اگر بدانم كسی هست كه برای من ظالم نبودن علی علیه السلام را اثبات كند به سویش می روم. امام باقر علیه السلام را به او معرفی كردند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاسخ های دندان شکن امام باقر علیه السلام به مخالفان

امام باقر

مبارزه با انحرافات

در پی درگیری های سیاسی حاکم بر عصر امام باقر علیه السلام فضایی برای ایشان ایجاد شد تا جلوی بسیاری از انحرافات را گرفته و اسلام حقیقی را به همگان معرفی کنند دبرای روشن شدن مبارزه حضرت با انحرافات علمی و فقهی بوجود آمده در آن عصر تنها به بیان نمونه هایی از این مبارزات بسنده می كنیم.

1. مبارزه با اندیشه خوارج

فردی از خوارج مدعی بود كه علی علیه السلام در جنگ نهروان به خاطر كشتن خوارج گرفتار ظلم شده است. وی می گفت: اگر بدانم كسی هست كه برای من ظالم نبودن علی علیه السلام را اثبات كند به سویش می روم. امام باقر علیه السلام را به او معرفی كردند. او هم گروهی از یارانش را جمع كرد و به حضور امام رسید. بعد از سخنان امام و برشمردن فضائل حضرت علی علیه السلام توسط یاران امام، آن مرد برخاست و گفت: من بیش از این جمع به فضائل علی آگاهم، ولی اینها مربوط به زمانی است كه حكمیت رانپذیرفته بود، و بعد از حكمیت كافر شد.

سخن در فضائل علی علیه السلام به حدیث خیبر رسید كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «فردا پرچم را به فردی خواهم داد كه خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند. بر دشمن می تازد و هرگز از میدان نبرد نمی گریزد....» امام باقر علیه السلام فرمود: درباره این حدیث چه می گویی؟ گفت: حدیث درست است ولی كفر علی بعد از این بود. امام فرمودند: آیا آن روز كه خدا علی را دوست می داشت، می دانست كه او در آینده اهل نهروان را خواهد كشت یا نه؟ مرد گفت: اگر بگویم نمی دانست كافر می شوم، پس می دانست. حضرت فرمودند: آیا محبت خدا به علی علیه السلام از آن جهت بود كه وی در خط اطاعت خدا حركت می كرد یا به خاطر عصیان بود؟ مرد گفت: روشن است كه دوستی خدا به خاطر بندگی و اطاعت علی بود. امام باقر علیه السلام فرمودند: اكنون تو در میدان مناظره مغلوب شدی، از جای برخیز و مجلس را ترك كن. زیرا محبت خدا به علی نشان می دهد كه علی تا پایان عمر در راه اطاعت خدا گام برمی دارد و از مسیر رضای او خارج نمی شود و آنچه كرده طبق وظیفه الهی اش بوده است..»

مردی از خوارج به امام باقر علیه السلام گفت: چه چیز را می پرستی؟ فرمود: خدای متعال را. گفت: آیا او را دیده ای؟ فرمود: «چشمها با مشاهده حسی او را ندیده اند، ولی قلبها به حقیقت ایمان خدا را یافته اند. خدا را به وسیله مقایسه نمی توان شناخت و با حواس نمی توان درك كرد و شباهتی با آدمیان ندارد. خدا به وسیله نشانه ها و آیاتش، وصف و شناخته می شود و در حكم و داوری اش هرگز ستم نمی كند. این همان خدایی است كه جز او معبودی نیست

مرداز جای برخاست و گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته؛ (1) خدا داناتر است كه رسالت خویش را در كجا قرار دهد..»

2. مبارزه با دروغ پردازان و غالیان

در روایتی از امام صادق علیه السلام، هفت نفر به عنوان افراد فرصت طلب و دروغگو معرفی شده اند. (مغیرة بن سعید، بیان، صائد، حمزة بن عماره بربری، حارث شامی، عبدالله بن عمر بن حارث، و ابوالخطاب) (2) امام باقر علیه السلام به افشاگری علیه آنان و لعن و نفرینشان می پرداخت. امام علیه السلام می فرمودند: «مغیره مانند بلعم است كه خداوند در حق او فرمود: «الذی آتیناه آیاتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطان فكان من الغاوین.» ؛ (3) مغیرة قائل به جسم بودن خدا بود و سخنان غلوآمیز درباره امام علی علیه السلام می گفت..» همچنین امام باقر علیه السلام درباره بیان فرمودند: «خداوند لعنت كند بیان را؛ زیرا برپدرم دروغ می بست....» (4)

وی به الوهیت امام علی و حسن و حسین علیهم السلام و محمد بن حنفیه و ابوهاشم (فرزند محمد بن حنفیه) قائل بود و خود را مصداق آیه «هذا بیان للناس.» می دانست. (5)

ابومنصور عجلی، از دیگر غالیان بود كه پیروانی گردآورد و امام باقر علیه السلام به طور رسمی او را طرد كرد. پیروان او با نام «منصوریه.» یا «كسفیه.» مشهور شدند. پس از وفات آن حضرت، وی ادعا كرد امامت به او منتقل شده است. (6)

3. مبارزه با بدعت گذاران

امام باقر علیه السلام می فرمود: كسی كه با گناه و ارتكاب كبائر به مبارزه با خدا برخاسته و از خود جرات نشان دهد، كافر است. كسی كه روشی غیر از دین خدا پی نهد مشرك است» (7)

آن حضرت همواره با بدعتها مبارزه می كرد كه نمونه ای را مرور می كنیم.

متعه

جواز یا حرمت متعه

عبدالله معمر لیثی به امام باقر علیه السلام گفت: شنیده ام متعه را جایز می دانید. امام فرمودند: بلی! خداوند آن را جایز شمرده و سنت رسول خدا هم بر آن بوده و اصحاب هم عمل می كردند. عبدالله گفت: ولی عمربن خطاب آن را ممنوع كرد. حضرت فرمودند: بنابراین تو بر سخن رفیقت باش، من هم بر سخن و رای رسول خدا صلی الله علیه و آله استوار خواهم ماند.

عبدالله گفت: آیا شما خشنود می شوی وقتی ببینی شخصی با زنی از بستگان و خانواده شما چنین عملی را انجام دهد؟ امام علیه السلام فرمودند: ای بی خرد! چرا سخن از زنان به میان می آوری؟ آن خدایی كه ازدواج موقت را حلال كرد، از تو و همه كسانی كه به تكلف و اجبار متعه را حرام شمرده اند، غیرتمندتر است. آیا دوست داری كه زنی از خانواده تو به همسری مردی درآید كه تهیدست است؟...

عبدالله گفت: خیر.

امام علیه السلام فرمودند: چرا تو حلال خدا را حرام می شماری؟

عبدالله گفت: من حلال خدا را حرام نمی شمارم، ولی معتقدم مرد فقیر و بافنده تهیدست كفو و هم سطح ما نیست.

امام علیه السلام فرمودند: ولی برنامه خدا غیر از این است، زیرا اعمال نیک همین مرد را می پذیرد و حوریان بهشتی را به ازدواج او در می آورد، ولی تو از روی كبر و نخوت از خویشاوندی با مؤمنی كه شایسته همسری حوریان بهشتی است، ناخشنود هستی.

عبدالله تسلیم شد و خندید و گفت: به راستی كه سینه های شما محل رویش درختان تناور دانش است. میوه های درخت دانش از آن شماست و برگهایش در اختیار مردم. (8)

4. مبارزه با انحرافات علماء

در این دوره فقها به شدت فعال بودند و همین امر لزوم هوشیاری امام را می طلبید. حضرت در برابر فقهایی مثل ابوحنیفه به شدت ایستادگی می كرد. (9)

از جمله درباره اهل قیاس به زراره فرمودند: «یا زرارة ایاك واصحاب القیاس فی الدین فانهم تركوا علم ما وكلوا به وتكلفوا ما قد كفوه یتاولون الاخبار ویكذبون علی الله عزوجل؛ (10)

ای زراره! از كسانی كه در كار دین قیاس می كنند، بپرهیز؛ زیرا آنان علمی را كه مكلف به آن بودند كنار گذاشته و به چیزی پرداخته اند كه به آنها سپرده نشده است. خبرها را [به ذوق خود] تفسیر كرده و بر خدای بزرگ دروغ می بندند.

محمد بن طیار از اصحاب امام باقر علیه السلام می گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمودند: آیا با مردم بحث می كنی؟ گفتم: آری. فرمودند: آیا هرچه می پرسند تو به هر حال پاسخی می دهی؟ گفتم آری! فرمودند: پس در چه زمینه سكوت كرده و علم و دانش واقعی را به اهلش ارجاع می دهی؟

امام علیه السلام با این سؤال به او فهماند كه نحوه پاسخگویی او به پرسشهای مردم غلط است و در مسائل دینی باید به مرجع اصلی آن كه ائمه اطهار علیهم السلام هستند مراجعه كرد.

امام باقر علیه السلام می فرمود: كسی كه با گناه و ارتكاب كبائر به مبارزه با خدا برخاسته و از خود جرات نشان دهد، كافر است. كسی كه روشی غیر از دین خدا پی نهد مشرك است

همچنین ابوحمزه ثمالی از گفتگوی امام با قتاده چنین یاد می كند: امام رو به آن مرد كرد و پرسید: تو كیستی؟ گفت: قتادة بن دعامه بصری. فرمود: تو فقیه اهل بصره ای؟ گفت: آری. فرمود: وای بر تو ای قتاده! خداوند بندگان شایسته ای را آفریده است تا حجت بر دیگران باشند. آنان اوتاد زمین و برپادارنده امر الهی و نخبگان علم خدایند، آنان را قبل از آفرینش دیگر بندگان برگزیده است.

قتاده پس از سكوتی طولانی گفت: به خدا سوگند من تا كنون در برابر فقیهان بسیار و نیز پیش روی ابن عباس نشسته ام ولی آن گونه كه در برابر شما مضطرب شده ام، در مقابل هیچ یك از آنان، اضطراب مرا فرا نگرفت. امام فرمود: تو می دانی كجا نشسته ای؟ در مقابل خاندانی هستی كه خدا درباره اش فرموده است: «فی بیوت اذن الله ان ترفع ویذكر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والآصال.» (11) و فرموده است «رجال لا تلهیهم تجارة ولا بیع عن ذكر الله واقام الصلاة وایتاء الزكاة.» (12) پس جایگاه تو آن جاست كه خود می دانی و ما آن خاندانیم كه خدا توصیف كرده است. (13)

5. پاسخ به پرسشها و شبهات

* فردی به امام باقر علیه السلام گفت: خدا از چه زمانی وجود داشت؟ آن حضرت فرمودند: وای بر تو! زمان برای موجودی است كه سابقه نیستی دارد، اما خدا دارای وجود همیشگی است. (14)

* از آن حضرت درباره تفسیر آیه «یا ابلیس ما منعك ان تسجد لما خلقت بیدی.» (15) سؤال شد. آن حضرت فرمودند: «ید» در كلام عرب به معنای قوت و عظمت است. خداوند می فرماید: «والسماء بنیناها باید» (16) ؛ آسمان را با قدرت و نیرو افراشتیم..»

* مردی از خوارج به امام باقر علیه السلام گفت: چه چیز را می پرستی؟ فرمود: خدای متعال را. گفت: آیا او را دیده ای؟ فرمود: «چشمها با مشاهده حسی او را ندیده اند، ولی قلبها به حقیقت ایمان خدا را یافته اند. خدا را به وسیله مقایسه نمی توان شناخت و با حواس نمی توان درك كرد و شباهتی با آدمیان ندارد. خدا به وسیله نشانه ها و آیاتش، وصف و شناخته می شود و در حكم و داوری اش هرگز ستم نمی كند. این همان خدایی است كه جز او معبودی نیست. (17)

پی نوشت:

1) كافی، ج 8، ص 349؛ بحارالانوار، ج 21، ص 26.

2) اختیار معرفة الرجال، جزء 4، ص 302، ح 543.

3) اعراف/175؛ بحارالانوار، ج 46، ص 322. (ترجمه آیه: آن كسی كه آیات خود را به او دادیم؛ ولی خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد..»

4) اختیار معرفة الرجال، ص 301.

5) طبری، ج 5، ص 457؛ الكامل فی التاریخ، ج 4، ص 209.

6) فرق الشیعه، ص 38.

7) بحارالانوار، ج 72، ص 222.

8) كشف الغمه، ج 2، ص 362؛ بحارالانوار، ج 46، ص 356.

9) المجالس المفیدة، ص 39؛ وسایل الشیعه، ج 18، ص 39.

10) بحارالانوار، ج 2، ص 304 و 308؛ وسائل الشیعه، ج 27، ص 59 و امالی مفید، ص 51.

11) نور/36.

12) نور/37.

13) اصول كافی، ج 6، ص 256؛ بحارالانوار، ج 46، ص 358.

14) اصول كافی، ، باب الكون والمكان، ج 3.

15) ص/75. «ای ابلیس! چه چیزی تو را مانع شده است از اینكه برای آنچه با دست خود آفریدم، سجده كنی؟»

16) سیرة الائمة الاثنی عشر، ج 3، ص 213.

17) الاحتجاج، ص 321.

فرآوری : محمدی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 45

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.