تبیان، دستیار زندگی
علما در اینکه استخاره در مواردی خاص مشروعیت دارد و تحریم آیه شامل آن نمی‌شود اتفاق نظر دارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیشینه استخاره


تعیین تکلیف در موارد حیرت و آگاهی از آینده و گذشته همواره از نگرانی‌های بشر بوده است. (تاریخ‌الحضارات، ج 1، ص 169170؛ تاریخ تمدن، ج 3، ص 7374. ) اقوام و ملل گوناگون برای آگاهی از آینده و تعیین نیک و بد کارها از ابزارهای گوناگون چون نگریستن در اجرام آسمانی و دقت در حرکت آن‌ها، پرواز پرندگان، شعله آتش و... استفاده می‌کردند. (تاریخ تمدن، ج 3، ص 73؛ تاریخ الحضارات، ج 1، ص 169170؛ تاریخ ادیان، ج 1، ص 150.)


استخاره

یکی از کارهای رایج در میان عرب جاهلی استقسام به ازلام و به سه منظور بود:

1. تعیین برندگان و بازندگان، با اجرای عملیاتی مشتمل بر برد و باخت در تقسیم گوشت.

2. یافتن راه حل مشکل.

3. استخاره و تعیین نیک و بد کارها؛ آنان برای آگاهی از اراده خدایان خود (بت‌ها) در امور گوناگون زندگی و دانستن نیک و بد کارها و آگاهی از آینده و گذشته چون ازدواج، سفر، تجارت، جنگ و صلح، شروع به‌کار، بهبودی بیمار، بازگشت مسافر و پیدا شدن گمشده و... از ازلام استفاده می‌کردند. (اخبار مکه، ج 1، ص 117118؛ جامع البیان، مج 4، ج 6، ص 101104؛ الاصنام، ص 28؛ بلوغ الارب، ج 3، ص 6263، 66.)

تیرهایی که به این منظور به ‌کار گرفته می‌شد سه عدد بود و بر روی آن‌ها عباراتی مانند «افعل، لاتفعل و غَفْل (پوچ)» یا «اَمَرَنی ربّی، نَهانی ربّی و غَفْل» نوشته شده بود (جامع‌البیان، مج 4، ج 6، ص 101؛ بلوغ‌الارب، ج 3، ص 66 ـ67.) استقسام در این موارد بدین گونه بود که متصدی یا خود شخص سه تیر را در ظرفی مخصوص قرار می‌داد و رو برمی‌گرداند و آن‌ها را به هم می‌زد. سپس یکی از تیرها را بیرون می‌آورد. اگر امر یا نهی بیرون می‌آمد بدان عمل می‌کردند و اگر تیر پوچ بیرون می‌آمد آن را به ظرف بازگردانده کار را ادامه می‌دادند تا وضع روشن شود. (المیسر والقداح، ص 33؛ جامع‌البیان، مج 4، ج 6، ص 101103؛ احکام‌القرآن، جصاص، ج 2، ص 440. ) آنان از این عمل به استخاره تعبیر می‌کردند. (المحبر، ص 196؛ المنمق، ص 166)

اسلام با توجه به نیاز انسان به سببی که با آن در دو راهی‌های حیرت و سرگردانی، تردید خود را بزداید، جنبه‌های خرافی و شرک آلود این سنّت جاهلی را حذف کرده و به استخاره با صبغه‌ای الهی در مواردی خاصّ مشروعیت داده است (مجموعة‌الرسائل، ج 1، ص 123134. ) از این‌رو پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مسلمانان استخاره یاد می‌داد. (صحیح البخاری، ج 2، ص 64؛ ج 7، ص 208؛ سنن ابن‌ماجه، ج 1، ص 440؛ سنن نسائی، ج 6، ص 80. )

پس از رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، اهل‌بیت (علیهم السلام) در موارد تردید و دودلی به برخی انواع استخاره توصیه می‌کردند. البته استخاره‌ای که در بیشتر روایات به آن توجه شده غیر از آن چیزی است که اکنون با تسبیح یا قرآن رواج دارد و این‌گونه استخاره در روایات کمتر به آن توجه شده است، هر چند در مشروعیت آن در موارد خاص تردیدی نیست. از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده که هرگاه پدر بزرگوارشان می‌خواستند حجّ، عمره یا خرید و فروش انجام دهند یا برده‌ای را آزاد کنند وضو می‌گرفتند و نماز استخاره می‌گزاردند. (مصباح المتهجد، ص 533.)

علامه طباطبایی و برخی دیگر معتقدند با توجه به سیاق آیه که درباره تحریم برخی خوردنی‌هاست استقسام به ازلام در تقسیم گوشت به وسیله تیرها که نوعی قمار بود، ظهور دارد و اساساً شامل استخاره و موارد مشابه آن مانند قرعه نمی‌شود

جایگاه و قلمرو استخاره

استخاره به معنای خیرجویی در همه افعال و تروک انسان جاری است؛ ولی استخاره به معنای خیرشناسی محدودیت دارد و در هنگام تردید اگر شخص نتواند با عقل خود خیر و شرّ کارها را باز شناسد و دین نیز بیانی نداشته باشد (کشف‌الاسرار، ص 9091؛ مجموعة الرسائل، ج 1، ص 126) کاربرد دارد، از این‌رو در انجام دادن واجبات و ترک محرمات (منهاج الهدایه، ص 79) و در مواردی که عقل حکم قاطع و روشنی در مورد خیر و شرّ فعلی داشته باشد (مجموعة الرسائل، ج 1، ص 126) یا جایی که بتوان با مشورت دیگران خیر را از شرّ باز شناخت (همان، ص 123) جای استخاره نیست.

استخاره در انجام دادن مکروه و ترک مستحب را برخی جایز شمرده‌اند (همان، ص 123) و برخی جایز نمی‌دانند. (رسالة فی الاستخاره، ص 62)

استخاره

مشروعیت استخاره

همه مذاهب اسلامی اصل استخاره را پذیرفته‌اند. (الموسوعة‌الفقهیه، ج 2، ص 281؛ موسوعة الفقه، ج 6، ص 116) البته بعضی، در برخی روش‌های آن با استناد به آیه 3 مائده/5 که بر حرمت استقسام با ازلام تصریح و تأکید دارد تشکیک کرده‌اند: «حُرِّمَت عَلَیکُمُ المَیتَةُ والدَّمُ... و اَن تَستَقسِموا بِالاَزلـمِ ذلِکُم فِسقٌ».

مفسّران در تفسیر استقسام به ازلام که قرآن کریم آن را حرام شمرده اختلاف نظر دارند. جمعی مقصود از آن را استخاره (‌=طلب شناخت خیر و شرّ) به وسیله ازلام (التفسیرالکبیر، ج 11، ص 135؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 2، ص 13.) دانسته‌اند. طرفداران این رأی درباره علّت تحریم آن گفته‌اند: این عمل نوعی تلاش برای دستیابی به علم غیب است که از طرف خداوند حرام شده است. از نظر این مفسّران ازلام خصوصیتی ندارد و تحریم آیه هرگونه استقسامی، از جمله استخاره با قرآن یا تسبیح را شامل می‌شود (احکام القرآن، ابن‌العربی، ج 2، ص 544545؛ تفسیر المنار، ج 6، ص 150151.)

جمعی با ردّ این ادّعا می‌گویند: استقسام به ازلام هیچ ارتباطی باعلم‌غیب ندارد، بلکه تلاش برای دستیابی به گمان به وسیله امارات و قراین متعارف است وگرنه باید علم تعبیر خواب و امثال آن نیز حرام و کفر باشد.(التفسیرالکبیر، ج 11، ص 136؛ روح‌المعانی، مج 4، ج 6، ص 88‌.)

برخی نیز حکمت تحریم آیه را نفی خرافه‌پرستی و اوهام دانسته، می‌گویند: این معنا مخصوص استقسام به ازلام نیست، بلکه شامل هرگونه استقسام، هر چند با تسبیح یا مصحف می‌گردد، از این‌رو استخاره را مورد هجوم قرار داده، آن را عامل عقب‌ماندگی و مانع پیشرفت معرفی می‌کنند. (تفسیر المنار، ج 6، ص 150151؛ تفسیر مراغی، مج 2، ج 6، ص 5253)

در انجام دادن واجبات و ترک محرمات (منهاج الهدایه، ص 79) و در مواردی که عقل حکم قاطع و روشنی در مورد خیر و شرّ فعلی داشته باشد یا جایی که بتوان با مشورت دیگران خیر را از شرّ باز شناخت جای استخاره نیست

برخی از معاصران با ردّ این سخنان با استناد به روایات جواز استخاره می‌گویند: استخاره نوعی رجوع به خداوند در زمان حیرت و سرگردانی است و با اندیشیدن و تعقل منافاتی ندارد (من وحی القرآن، ج 8، ص 4243؛ مجموعة‌الرسائل، ج 1، ص 126)، افزون بر این، جمعی از محققان سبب حرمت استقسام به ازلام را تفکّری شرک‌آلود دانسته‌اند که در پس این عمل وجود داشته است، زیرا مشرکان عرب این عمل را در کنار بت‌های خود و به فرمان آن‌ها دانسته و برای یاری جستن از آن‌ها در یافتن سرنوشت خویش انجام می‌دادند و بر اثر همین تلقی شرک‌آلود بوده که قرآن کریم آن را حرام کرده است وگرنه این عمل به خودی خود حرام نیست. (التفسیر الکبیر، ج 11، ص 136؛ روح‌المعانی، مج 4، ج 6، ص 88‌.)

علامه طباطبایی و برخی دیگر معتقدند با توجه به سیاق آیه که درباره تحریم برخی خوردنی‌هاست استقسام به ازلام در تقسیم گوشت به وسیله تیرها که نوعی قمار بود، ظهور دارد و اساساً شامل استخاره و موارد مشابه آن مانند قرعه نمی‌شود. (بحارالانوار، ج 88، ص 224؛ سنن ابن‌ماجه، ج 1، ص 440)

به هر روی، علما در اینکه استخاره در مواردی خاص مشروعیت دارد و تحریم آیه شامل آن نمی‌شود اتفاق نظر دارند. برای مشروعیت و اعتبار استخاره به دلایلی استناد شده است:

1. هر دو معنای استخاره (خیر جویی و خیرشناسی) نوعی دعا و درخواست از خداوند است که فرد متحیّر عاجزانه از خدای عالِم و قادر می‌خواهد تا نتیجه خیر بر اعمال او مترتب کند یا خیر را در کوره راه‌های زندگی به او بشناساند، از این‌رو عموم آیه «اُدعونی اَستَجِب لَکُم = مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم» (غافر/40، 60) شامل آن می‌شود.

2. روایاتی فراوان در منابع شیعی و سنی بر مشروعیت استخاره دلالت می‌کند؛ مانند آنچه از جابربن‌عبداللّه نقل شده و نزد همه مذاهب اسلامی پذیرفته است. او می‌گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ما استخاره می‌آموخت، چنان که سوره‌های قرآن را آموزش می‌داد. (المیزان، ج 5، ص 166؛ ج 6، ص 118؛ مواهب الرحمن، ج 1، ص 300301)

در روایتی دیگر فضیل از امام صادق(علیه‌السلام) نقل کرده که هیچ مؤمنی استخاره نکند، مگر آنکه خداوند، برای او خیر مقدر فرماید، حتی اگر حوادث ناگواری برای او پیش آید. (فتح الابواب، ص 148149)

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع :

سایت حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.