تبیان، دستیار زندگی
مراقب باشید که ذهن خود را به کدام سمت حرکت می دهید. که این مسئله به وقوع یک اتفاق کمک می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دنیا را با افکارتان می سازید


مراقب باشید که ذهن خود را به کدام سمت حرکت می دهید. که این مسئله به وقوع یک اتفاق کمک می کند. شاید به همین خاطر بود که در دوران کودکی، وقتی خطایی می کردیم و دست به چیزی می زدیم که نباید می زدیم، در هنگام مواجهه با پدر و مادر، به گونه ای رنگ به رنگ می شدیم که آنها از تغییر چهره و نگاه مان متوجه واقعیت می شدند.

پلیس مخفی ذهن‌تان باشید

این واقعیتی کاملا طبیعی است که اغلب اوقات، محبوب ترین چیزها و دلهره آورترین چیزهایی که هر انسانی در زندگی خویش با آن روبروست، بیش از سایر موارد، ذهن او را به خود مشغول می دارند. اما واقعیت دیگری هم در این رابطه وجود دارد که شاید برای برخی از افراد شناخته نشده باشد. آن واقعیت این است که این افکار به سمت ما جذب می شوند. احتمالا اغلب افراد، چنین چیزی را تجربه کرده اند که مثلا در اتومبیل خود نشسته و برای رسیدن به مقصد عجله دارند و از هر راهی که در پیش دارند برای رسیدن به مقصد استفاده می کنند و درست در همین لحظات به این فکر می کنند که اگر ترافیک باشد، چه کنند؟...دقیقا در مدت زمانی کوتاه با ترافیکی باور نکردنی وعجیب مواجه می شوند که تا آن لحظه ندیده بوده اند.

خانمی از وحشت خود نسبت به سوانح رانندگی صحبت می کرد و از اینکه این احساس و تفکر دائمی، برای اوست و اتفاقا چندین بار دچار سانحه رانندگی شده است. ایشان به این موضوع اعتراف می کرد که حس می کند چرخش افکارش حول محور تصادف و وحشتی که از این موضوع داشته است، در اغلب مواقع تاثیر مستقیم بر این حوادث داشته است.

پس مراقب باشید که ذهن خود را به کدام سمت حرکت می دهید. که این مسئله به وقوع یک اتفاق کمک می کند. شاید به همین خاطر بود که در دوران کودکی، وقتی خطایی می کردیم و دست به چیزی می زدیم که نباید می زدیم، در هنگام مواجهه با پدر و مادر، به گونه ای رنگ به رنگ می شدیم که آنها از تغییر چهره و نگاه مان متوجه واقعیت می شدند. احتمالا دلیل اصلی این اتفاق این بوده که در ان لحظه به خصوص، به این موضوع فکر می کرده ایم که نکند پدر و مادر متوجه شوند که چه کرده ایم.

در مجله ای اینطور گفته شده بود که فردی در شهر نیویورک، پانزده بار مورد سرقت و ضرب و شتم قرار گرفته است. شاید این فرد در واقع به پیدایش و خلق سختی و مشکلات برای خودش، نقشی نداشته باشد اما واقعیت این بود که او علاقه زیادی به تماشای فیلم های ترسناک داشت و اغلب اوقات فراغتش را به تماشای فیلم هایی می گذراند که سرشار از قتل، سرقت و جنایت بودند. به این ترتیب ذهن این فرد پر بود از داستانهای ترسناکی که از فکر کردن به انها هم لذت می برد و دائما به این موضوع فکر می کرد که زندگی در خیابانهای نیویورک هم می تواند پر از حادثه باشد.1

باید از هر چیزی که در زمان فعلی از آنها بهره مند هستیم، لذت ببریم. در اکنون زندگی کنیم و قدر همین لحظه را بدانیم. ...ترس از دست دادن، احساس و تفکری است که مبین زندگی کردن در آینده است و نه اکنون. پس به حال بیندیشید و در آن شادکام باشید

به طور کلی می توان گفت که مطالعه مداوم موضوعات کریه، زشت و ناپسند موجب می شوند که ما هر چه بیشتر به این مسائل فکر کنیم و درباره این مسائل سخن بگوئیم. این مسئله به طور هشیار یا نیمه هشیار، ما را به سمت آن مسئله می کشانند. از طرف دیگر افراد موفق دائما به سمت موفقیت گام بر می دارند. اگر یک اصل روانی وجود داشته باشد که بتواند فردی شکست خورده را تبدیل به انسانی موفق کند، این است: "بر روی آنچه که می خواهید صاحب شوید، تمرکز کنید."

بسیاری از افراد در طول زندگی خویش، همیشه حیرت زده و متاسف هستند از اینکه چرا به برخی از چیزها دست پیدا نکرده اند و اتفاقا از چیزهایی که دوست ندارند و نمی خواهند، دائما سخن می گویند. به نظر می رسد که این جای تاسف دارد که ما بر روی آنچه نمی خواهیم تمرکز می کنیم به جای آنکه بر روی آنچه می خواهیم، متمرکز شویم.

پلیس مخفی ذهن‌تان باشید

با توجه به نکات مذکور به اصل" ترس از دست دادن" می رسیم. وقتی برای از دست دادن چیزی دچار ترس و دلهره باشیم، نوعی آمادگی برای از دست دادن آن چیز را ایجاد کرده ایم. پس مراقب افکارمان باشیم و بدانیم که جهت فکر ما تاثیر زیادی در ایجاد یک وضعیت دارد.

هرگز این اصل اساسی را فراموش نکنید:

" روی  داشته های خود تمرکز کنید و از داشتن آنها، نهایت لذت را ببرید و هیچگاه نگران از دست دادن آن، نباشید."

سعی کنید به چیزهایی که نسبت به آنها ترس دارید، فکر نکنید که این تفکر و اندیشیدن، موجب جذب آن چیز می شود. همیشه به این موضوع فکر کنید که حتی با از دست رفتن هر انچه که برایتان اهمیت زیادی دارد، زندگی جریان دارد و شما قادر به ادامه زندگی خواهید بود.

پس باید از هر چیزی که در زمان فعلی از آنها بهره مند هستیم، لذت ببریم. در اکنون زندگی کنیم و قدر همین لحظه را بدانیم. ...ترس از دست دادن، احساس و تفکری است که مبین زندگی کردن در آینده است و نه اکنون. پس به حال بیندیشید و در آن شادکام باشید.

پی نوشت:

1-به نقل از کتاب راز شاد زیستن.نوشته اندرومتیوس

فاطمه ناظم زاده

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط :

از طبیعت یاد بگیریم!

آرامش در همین نزدیکی ماست!

ذهنتان را بتکانید !

چرا به آرزوهایتان نمی رسید؟

اندیشه‌های من،زندگی من

غر زدن ممنوع!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.