تبیان، دستیار زندگی
در فرامین بودا نیز خود او به پیش گویی آینده ی بشر پرداخته است. بودا بر این باور است که در آینده، انسان در دوره ای از زمان دچار نابسامانی و بحران می گردد. بر اساس این پیشگوئیها جوامع انسانی در آخرالزمان بحران زده اند و مردم آن جامعه، افرادی استثمارگر، ست
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منجی گرایی در آئینه مکتب بودا

بودا


از جمله سئوالاتی که کما بیش ذهن پیروان ادیان و مکاتب را به خود مشغول داشته، فرجام شناسی و غایت انگاری تاریخی ادیان و اندیشه هاست و آن اینکه نهایت و قصوای نقطه اوج تاریخی ادیان چیست و نقطه اتکا و اوج گیری مکاتب بشری و الهی به کجا ختم می شود؟ برای نیل به این پاسخ و رفع ابهاماتی که در این مورد وجود دارد باید گفت که تمامی ادیان به نوعی در صدد پاسخگویی به این مساله بوده و از این پاسخ به عنوان مهمترین موضوع در غایت انگاری و کارکرد نهایی اعتقادی خویش یاد نموده اند. از جمله مواردی که به عنوان گزینه های اصلی ذیل این موضوع مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد، مساله منجی گرایی آینده پژوهی است. از این رو در این نوشتار برآنیم تا با بررسی دیدگاه های مکاتب بشری و ادیان الهی پیرامون این مساله تحلیل و بررسی نموده و تقدیم شما عزیزان نمائیم.


آشنایی اجمالی با آئین بودا

دین بودائی در قرن ششم قبل از میلاد، تقریبا حدود 24 قرن قبل، در هندوستان، و در مقابل قدرت برهمنها به وجود آمد و با موفقیت انتشار یافت. در کتب شرعی دین بودایی اطلاعات کمی درباره شرح حال موسس و رهبر این دین وجود دارد، زندگی بودا در حدود سال 563 قبل ازمیلاد، در شمال هند ناحیه نیپال (در یكصد مایلی شمال بنارس) در یك خانواده شاهی (كشتریه) از قبیله «ساكیا» شروع شد. كودكی كه او را «سیدارت گوتمه» sidhar thayautma  نامیدند وقتی در سن 35 سالگی به تنویر(كمال) رسید«بودا» نام‌ گرفت. (1)

گاهی هم او را «ساكیا مونی» به معنای حكیم خانواده ساكیا می‌خواندند. بعضی هم آن را به معنی حكیم سیستانی گفته و بودا را از مردم ایران دانسته اند. بودا به زبان سانسکریت به معنای كسی است که  كه به حقیقت رسیده است بودا بعد از هشتاد و سه سال زندگی در نزدیكی بنارس چشم از جهان فروبست. و شاگرد و پسر عموی وی به نام «آناندا» Ananda به روش هندوها جسد او را سوزانید و خاكسترش را در چند نقطه هند دفن كرد و بر سر هر كدام زیارتگاهی به نام «استوپا»  stupa بنا نهاد.

بودائیان بر این باورند که در نتیجه ظهور او همه جا آکنده از رحمانیت و مهربانی شده؛ و رفتار انسان ها عاری از هر گونه جاه طلبی، استثمارگری، رنج و درد، عذاب دادن ها و عذاب کشیدن ها می گردد

صاحبنظران معتقدند که آئین اولیه بودائی گری که گواتمه بودا بنیانگذار آن بود، برای اینکه دین خوانده شود، واجد شرایط نمی باشد.منزیس متفکر دین پژوه در کتاب خود می نویسد:

«اگر چه با توجه به اهداف تاریخی می توانیم آن را در طبقه ادیان قرار دهیم...، بودائی گری ویژگیهای لازم برای اینکه به عنوان یک دین محسوب شود را نداشته و به طور صحیحی شایسته آن نیست.» (2)

ویلیامز مونیر از دین پژوهان غربی نیز بر این باور است که اطلاق دین به مکتب بودا یک اشتباه تاریخی بوده و مکتب بودا صرفا مکتبی اخلاقی و فلسفی است که بر مبنای نگرشی بدبینانه از زندگی بنا نهاده شده است.(3)

از جمله کتب اصلی مکتب بودا، کتاب( تری پیتاکا) (4) به معنای(سه سبد حکمت) می باشد. این کتاب از بیست و نه بخش فرعی تشکیل شده که طول هر یک از آنها بین 10 الی 1839 صفحه است.

آئین بودایی از دو مذهب بزرگ تشکیل شده است، یکی از آن دو  مذهب شمالی می باشد که در حق بودا تا به حدّی غلو کرده او را خدای خود می‏دانند. و دیگری مذهب جنوبی است که غلوّشان در حقّ بودا کمتر بوده، و عمدتاً در منطقه آسیای شرقی ساکنند.

بودا و پیشگوئی های آخرالزمانی:

در فرامین بودا نیز خود او به پیش گویی آینده ی بشر پرداخته است. بودا بر این باور است که در آینده، انسان در دوره ای از زمان دچار نابسامانی و بحران می گردد. بر اساس این پیشگوئیها  جوامع انسانی در آخرالزمان بحران زده اند و مردم آن جامعه، افرادی استثمارگر، ستمگر و پوچ گرا خواهند بود. آن ها بدی را عین خوبی می پندارند و هیچ تفاوتی بین خیر و شرّ قائل نیستند و تنها به امیال جنسی خویش اَرج می نهند و به زندگی تجملاتی گرایش می یابند، کودکان دچار تغییراتی می شوند که برای والدین قابل درک نمی باشد و این مسأله چیزی است که هیچ دین و آیینی خواستار آن نمی باشد.

آخرالزمان

میتریه، نجات بخش هستی

پس از سپری شدن عصر بحران، جامعه انسانی دورانی جدید را تجربه می کند. دورانی که انسان به رشد روحی بزرگی دست می یابد و در زبان پالی(5) آن را «SRIARAYA METTRAI» می نامند. مفهوم لغوی این چند کلمه با تفکیک لغتها به معانی SRI به معنای کمال، ARAYA به معنای تمدن، و METTRAI به معنای رحیم و بخشنده است.

مفهوم کلی این عبارت بیانگر این مسأله است که جامعه ای متمدن، سرشار از آگاهی و در اوج کمال پدید خواهد آمد و هر انسانی که در این جامعه ی مدنی قرار گیرد به طور کلی به فضای «Dhamma» وارد می گردد(6) و تحوّل بزرگی در جامعه ی بشری بوجود می آید وی به شکل یک انسان ظهور می نماید و او را «SRIARAYAMETTRAI» می خوانند. او بر پشت شتر سفیدی سوار است و از صحرا می آید. تعداد زیادی از یارانش که شمارشان به بیش از ده هزار نفر می رسد او را همراهی می کنند. گوشه و کنار شهر را درختان پر شاخ و برگ «KALAPA PRUEK» پر می کند. درختانی که ثمرشان میوه های جادویی است.  و آن سمبلِ یک محیط آرام و مکانی حاصل خیز است. سرزمین شادی ها و پیدایش عالم سراسر رحمانیت، به حقیقت می پیوندد و بشر وارد Dhamma ی اساسی آخرین شریعت جهانی می گردد.

اگر چه روایات بودایی دربارة شخصیت و چگونگی ظهور آخرین بودا یا منجی موعود بشارت داده اند ،در اینکه چندمین بودا منجی آخرالزمانیست و چگونه ظهور خواهد کرد، همداستان نیستند. در سنّت مهایانه که یکی از دو سنّت یا مذهب اصلی بودایی است، توجه بیش تری به شخصیت میتریه شده است. در روایات مهایانه ای، شاکیه مونی که همان (( گُتمه autama)) بودای مشهور است چهارمین بودا و میتریه که پس از او خواهد آمد، به عنوان بودای پنجم معرفی شده است. در حالی که در برخی روایات بودایی، گُتمه بودای هفتم است و بوداسف (Bodhesattava) در آینده و به عنوان آخرین بودا ظهور خواهد کرد.عده ای نیز معتقدند كه 23 بودا، از اول خلقت ظهور نموده و دنیا را پر از عدل و داد كرده اند و بودای بیست‌و چهارمی، آخرین منجی بشریت می باشد. با این همه بودائیان معتقدند که منجی زمانی ظهور خواهد نمود كه دنیا را ظلم و جور فراگرفته باشد. و پس از خرابی كائنات دوباره دنیای جدید به وجود می‌آورد، كه دارای همه خوبی‌ها و نیكی‌هاست. (7) «بودا» روح نجات بخشی است كه در هر دوره‌ای از عالم غیبت می آید و صدای بیداری می‌دهد و آهنگ نجات مردم می كند و خلق را به رهایی از دوزخ زمین می‌خواند، كه گروهی او را می‌پذیرند و نجات می‌یابند و اكثریت نمی پذیرند و نابود می‌شوند. با آمدن او  ذهن انسان از غرور و شهوت پرستی، رهایی می یابد و جای آن را دانش، خرد و برکت معجزات پیامبران فرا می گیرد و تمام این سرزمین در آرامشی عمیق فرو می رود تا جایی  که این آرامش ماورای زمان و مکان است.(8)

در فرامین بودا نیز خود او به پیش گویی آینده ی بشر پرداخته است. بودا بر این باور است که در آینده، انسان در دوره ای از زمان دچار نابسامانی و بحران می گردد. بر اساس این پیشگوئیها جوامع انسانی در آخرالزمان بحران زده اند و مردم آن جامعه، افرادی استثمارگر، ستم گر و پوچ گرا خواهند بود

از این رو در مکتوبات تاریخی آئین بودا، داستان هاى بسیارى درباره نیروى معجزه آساى میتریه وجود دارد ،که به نوعی به خصوصیات و ویژگیهای میتریه می پردازد؛ از جمله داستانى که از پیداشدن یک چشم سوم در پشت سر او حکایت مى کرد. به خاطر این چشم، مردم او را بودا مى خواندند، این داستان ها به این باور منجر شد تا کسانى که به دنبال استوارساختن پایه هاى قدرت سیاسى یا مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش بودند، اغلب میتریه را دستاویز قرار مى دادند. در آغاز قرن هفتم، فرمانروایان و رهبران چینى، خود را تجسم میتریه معرفى نموده ،و یا ادعا مى کردند که برگزیده شده اند تا ملت را براى ظهور بوداى جدید آماده کنند. محض نمونه، در سال 613 میلادى، سونگ زه ـ سیئن خود را میتریه خواند، و علیه خاندان (سوى) شورش کرد؛ بعدها در طى حکومت تانگ، امپراطور وو هنگامى که به قدرت رسید همین ادعا را کرد. دوران حکومت خاندان سونگ (1279-960) شاهد پیدا شدن گروه هاى مخفى با این عقیده بود که میتریه هم اکنون در جهان است، یا این که جهان باید تغییر کند تا با او هماهنگ شود (9)

بودائیان بر  این باورند که در نتیجه ظهور او همه جا آکنده از رحمانیت و مهربانی شده؛ و رفتار انسان ها عاری از هر گونه جاه طلبی، استثمارگری، رنج و درد، عذاب دادن ها و عذاب کشیدن ها می گردد. بر این اساس در این آرمانشهر پایانی نه کسی به انحراف کشیده می شود و نه کسی دیگران را به انحراف می کشد، در این زمان آپاهی و رشد انسان که در والاترین درجه ی فنا Dhamma قرار دارد با آگاهی و بینش خویش در صدد درک طبیعت تمام موجودات زنده، چه نبات و چه حیوان بر می آید بی آن که با زهر خویش طبیعت را آلوده سازد.

در نتیجه آنچه از این بحث بر می آید اینست که: آن چیزی که بیش از همه در اعتقاد منجی گرایان قوم بودا به چشم می خورد اینست که اولین هدیه ظهور منجی گستردن طنین صلح و دوستی در عام بشری و در عین حال بازگشایی مسیر کمال و رشد انسانی به بالاترین مراحل یعنی فناست. ذکر این نکته به جاست که اگر چه دین بودایی در زمره ادیان توحیدی و الهی قرار نمی گیرد، ولی بعید نیست، اشاراتی که در این مکتب به مسائلی نظیر فنا شده است به نوعی برگرفته از دیدگاه کمال معنوی و عرفانی ادیان توحیدی باشد. چرا که در ادیان الهی، به خصوص اسلام که از مساله فنا و بقای بعد از فنا، به عنوان یکی از مراحل کمال عرفانی و مراتب رشد توحیدی یاد می کنند، سیر کامل تر مباحثی از این دست را پیگیری می کند که در دیانت بودا هم مباحثی هر چند ناقص و الکن در این مورد به چشم می خورد.

پی نوشتها:

1-   آشنایی با تاریخ ادیان ،ص 63

2-   تاریخ دین- ص353

3-   دین بودا- ص 537-539

4-   Teripitaka

5-   [Pali.

6-   Dhamma ، دَمَّه، دَرْمَه، عنصرفنا،.

7-   موعود شناسی، ص107

8-       برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب آیین بودا؛ نوشته هانس ولفانگ شومان

9-    آشنایی با ادیان آسیا نوشته فرید هلم هاردی ص 517

سید حامد حسینی

بخش مهدویت تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.