تبیان، دستیار زندگی
یه روز شخص خسیسی روی خودش آب یخ می ریخته! یکی می بیندش و ازش می پرسه: چرا این كار رو می کنی؟! می گه: می خوام سرما بخورم! با تعجب می پرسه: چرا؟ می گه: آخه یه «پنی سیلین» تو خونه دارم، تاریخ مصرفش داره می گذره
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خنده خنده
خنده خنده

پنی سیلین

یه روز شخص خسیسی روی خودش آب یخ می ریخته! یکی می بیندش و ازش می پرسه: چرا این كار رو می کنی؟! می گه: می خوام سرما بخورم! با تعجب می پرسه: چرا؟ می گه: آخه یه «پنی سیلین» تو خونه دارم، تاریخ مصرفش داره می گذره!

پیك نیك

یكروز سه تا دوست با هم میروند پیك نیك. اولی می گوید: نهار را من می آورم. دومی می گوید: نوشابه را هم من می آورم. سومی كه زرنگ بود می گوید: خوب همه چیز را كه شما آوردید، من هم داداشم را می آورم.

تور ماهیگیری

یه روز یه نفر می ره ماهی بگیره، تور رو می اندازه تو دریا؛ اما هر چی می كشه در نمی یاد. می ره زیر آب، می بینه ماهیها تور رو بستن، دارن والیبال بازی می كنن.

چاه آب

یه نفر داشته از كنار چاهی رد می شده، می بینه یكی از ته چاه داد می زنه: كمك كنید، شما را به خدا كمك كنید... . طرف روی چاه خم می شه و جواب می گه: آخه آدم حسابی، ته چاه جای گدایی كردنه؟!!

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:کودکان ایران

مطالب مرتبط:

ترش و شیرین

با هم بخندیم

  لطیفه

نمکدانی پر از خنده

یک نمکدان پر نمک

یک بغل خنده

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.