مشارکت همیشگی در خانه
خانواده اولین مدرسه و والدین اولین معلمان گفتار و رفتار والدین به عنوان اولین کتاب درسی فرزندان عمیق ترین و پایدارترین تأثیرات خوب یا بد را بر روح و روان کودکان و نوجوانان برجای می گذارد.
ارتباط هدفمند و مؤثر اعضای خانواده با یکدیگر محوری ترین سرفصل پیش نیاز تعلیم و تربیت به شمار می آید، چرا که فرزندان ما آنگونه که ما آرزو داریم تربیت نمی شوند، بلکه آنگونه که ما زندگی می کنیم تربیت می شوند. با دیدن و نه با شنیدن آموزش و پرورش می یابند، بنابراین بازشناسی موانع و عوامل ارتباط موثر با همسر و فرزندان (که ذیلاً وارد می شود) ما را در هموار نمودن بستر ارتباط مناسب و پایدار یاری خواهد نمود.
عوارض
**استفاده از ابزار و شیوه های خشن (قهر، فریاد، آزار و اذیت جسمی، روحی، بی احترامی، بددهنی و ...) برای حل مشکلات
** شکاف بین اعضای خانواده – خود محوری و هر که در اندیشه تأمین مطالبات خود بودن.
** تراکم ناگفته ها و فراهم شدن زمینه های انفجار – درست مثل دیگ زود پزی که بخار آن از مجرای صحیح خارج نمی شود و انفجار و خسارت ایجاد می شود.
** فشار روحی و روانی و بدنبال آن عارض شدن بیماریهای جسمی و تحلیل هزینه های سنگین مادی و غیر مادی بر خانواده.
** احساس تنهایی و پناه بردن به افراد ناباب در بیرون از خانواده منزوی شدن، افسردگی، اعتیاد به قرص های روانگردان – ارتباط با غیر همجنس و طلاق رسمی و غیر رسمی (طلاق عاطفی).
عوامل و موانع ارتباط پایدار
**عدم ارتباط با علم و عالم و ارتباط با افراد کم مایه و ضعیف النفس، موجب اتلاف وقت، پوچ گرایی، و سطحی نگری شده و اعضای خانواده بخصوص پدر و مادر که می بایست همچون دو همکار و دوست در کنار هم به ارتقاء سطح فکری، فرهنگی و علمی، دینی خود پرداخته و ارتباط خود را با یکدیگر روز بروز عمین تر و پایدار تر نمایند. در روزمرگی و تکرار مکررات گرفتار شده و حرف ها و گفتگوهایشان خسته کننده و ملال آور شده و دیگر تحمل هم نشینی و هم صحبتی با هم را نخواهند داشت و روز بروز از هم فاصله می گیرند.
لذا برای حل این مشکل رنج آور، می بایست با مطالعه، آموزش و استفاده از سی دی های آموزشی، فکر و اندیشه و دانش خود را افزایش دهند تا ارتباط کلامی و عاطفی شان مستمر و مفید باشد.
**رسانه های مدرن – فعال بودن ماهواره، اینترنت، موبایل، تلویزیون آنهم برای تفریح و تفنن، موجب غیر فعال شدن افکار و اندیشه های اعضای خانواده و فاصله گرفتن آنان از هم می شود. مدیریت زمان و استفاده هدفمند این آفت و مانع را نیز از فرآیند ساماندهی نظام خانواده و ارتباط عاشقانه اعضای خانواده برخواهد داشت.
**چند شغله بودن والدین و اشتغال فرسآینده و طاقت فرسای آنان پدر و مادر را تبدیل به دو ماشین بی روح نموده که از صبح تا شام در فکر بزرگتر کردن سقف و سفره فرزندان می باشند. جالب اینجاست که هر چه بر امکانات و رفاه زندگی افزوده می شود طلاق و تنش و تلخی نیز افزایش می یابد. فرزندان آشیانه ای می خواهند که والدینشان صمیمی مهربان و با سادگی و قناعت اوقات پر انرژی و مفیدی را سپری کنند.
** تجمل گرایی، مدگرایی، در مسکن، ماشین، پوشاک، اثاثیه منزل و .... موجب به هدر رفتن انرژی والدین شده و اعضای خانواده را از هم دور ساخته و هر یک در جزیره ای جدا، به امور و علائق شخصی خود مشغول می شوند. آنان که با تجمل گرایی و مدگرایی در پی رسیدن به شادی، نشاط و آرامش اند، آب در هاون می کوبند. بنزین روی آتش می ریزند، آرامش کاذب و مقطعی را به الابذکرالله تطمئن القلوب ترجیح می دهند. فراموش نکنیم، سادگی ، قناعت، بزرگترین ثروت و سرمایه است.
**
عدم آموزش مهارتهای زندگی و ارتباطی – برای همه چیز (رانندگی – نقاشی – خیاطی و...) آموزش می بینیم جز مهارتهای ارتباط با همسر و فرزندان روزانه لااقل یک ساعت آموزش مطالعه و مشاوره را در برنامه های خود بگنجانید.**حذف محصولات فرهنگی از سبد اقتصادی خانواده لذا بخشی از درآمد خود را به خرید محصولات فرهنگی (کتاب، سی دی های آموزشی، کلاس، مشاوره) اختصاص دهید.
** تربیت و ارتباط آمرانه به جای تربیت و ارتباط عاقلانه و مشارکتی.
تصمیم گیریها باید براساس مشورت و مشارکت تمامی اعضای خانواده صورت گیرد تا همدلی و هم صحبتی و ارتباط تعمیق و تداوم یابد.
**عدم پذیرش تفاوت های فردی و جنسیتی افراد مثل اثر انگشتانشان (به لحاظ توانایی ها و ... ) با هم متفاوت هستند این تفاوت ها را باید به رسمیت بشناسیم و تلاش برای تغییر خود را جایگزین تلاش برای تغییر دیگران کنیم.
احمد رزاقی
بخش خانواده ایرانی تبیان