تبیان، دستیار زندگی
سلام كتاب: ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 406 نویسنده: علامه سید محمد حسین طباطبایى اسلام بیان مى‏كند كه زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانى چه مرد و چه زن فردى است از انسان كه در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر انسان نر و م...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هویت زن در اسلام

زن

كتاب: ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 406

نویسنده: علامه سید محمد حسین طباطبایى

اسلام بیان مى‏كند كه زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانى چه مرد و چه زن فردى است از انسان كه در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر انسان نر و ماده شركت و دخالت داشته‏اند، و هیچ یك از این دو نفر بر دیگرى برترى ندارد، مگر به تقوا، همچنانكه كتاب آسمانى خود مى‏فرماید: "یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى، و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اكرمكم عند الله اتقیكم". (1)

بطورى كه ملاحظه مى‏كنید قرآن كریم هر انسانى را موجودى گرفته شده و تالیف یافته از دو نفر انسان نر و ماده مى‏داند، كه هر دو بطور متساوى ماده وجود و تكون او هستند، و انسان پدید آمده(چه مرد باشد و چه زن)مجموع ماده‏اى است كه از آن دو فرد گرفته شده است.

قرآن كریم در معرفى زن مانند آن شاعر نفرمود: "و انما امهات الناس اوعیة" (2)، و مانند آن دیگرى نفرمود:

بنونا بنوا ابناءنا و بناتنا

بنوهن ابناء الرجال الاباعد (3)

بلكه هر فرد از انسان(چه دختر و چه پسر)را مخلوقى تالیف یافته از زن و مرد معرفى كرد، در نتیجه تمامى افراد بشر امثال یكدیگرند، و بیانى تمام‏تر و رساتر از این بیان نیست، و بعد از بیان این عدم تفاوت، تنها ملاك برترى را تقوا قرار داد.

و نیز در جاى دیگر فرمود:

"انى لا اضیع عمل عامل منكم من ذكر او انثى، بعضكم من بعض" (4)

در این آیه تصریح فرموده كه كوشش و عمل هیچكس نزد خدا ضایع نمى‏شود، و این معنا را تعلیل كرده به اینكه چون بعضى از بعض دیگر هستید، و صریحا نتیجه آیه قبلى كه مى‏فرمود:

"انا خلقناكم من ذكر و انثى..." (5)

را بیان مى‏كند، و آن این است كه مرد و زن هر دو از یك نوع هستند، و هیچ فرقى در اصل خلقت و بنیاد وجود ندارند.

آنگاه همین معنا را هم توضیح مى‏دهد به اینكه عمل هیچ یك از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمى‏شود، و عمل كسى به دیگرى عاید نمى‏گردد، مگر اینكه خود شخص عمل خود را باطل كند.و به بانگ بلند اعلام مى‏دارد: "كل نفس بما كسبت رهینة" (6)، نه مثل مردم قبل از اسلام كه مى‏گفتند: "گناه زنان به عهده خود آنان و عمل نیك‏شان و منافع وجودشان مال مردان است!"و ما انشاء الله به زودى توضیح بیشترى در این باره خواهیم داد.

پس وقتى به حكم این آیات، عمل هر یك از دو جنس مرد و زن(چه خوبش و چه بدش)به حساب خود او نوشته مى‏شود، و هیچ مزیتى جز با تقوا براى كسى نیست، و با در نظر داشتن اینكه یكى از مراحل تقوا، اخلاق فاضله(چون ایمان با درجات مختلفش و چون عمل نافع و عقل محكم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم)است، پس یك زنى كه درجه‏اى از درجات بالاى ایمان را دارد، و یا سرشار از علم است، و یا عقلى پخته و وزین دارد، و یا سهم بیشترى از فضائل اخلاقى را دارا مى‏باشد، چنین زنى در اسلام ذاتا گرامى‏تر و از حیث درجه بلندتر از مردى است كه هم طراز او نیست، حال آن مرد هر كه مى‏خواهد باشد، پس هیچ كرامت و مزیتى نیست، مگر تنها به تقوا و فضیلت.

و در معناى آیه قبلى بلكه روشن‏تر از آن آیه زیر است، كه مى‏فرماید: "من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة، و لنجزینهم اجرهم باحسن ما كانوا یعملون" (7).

و نیز آیه زیر است كه مى‏فرماید:

"و من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤمن فاولئك یدخلون الجنة، یرزقون فیها بغیر حساب" (8).

و نیز آیه زیر است كه مى‏فرماید:

"و من یعمل من الصالحات من ذكر او انثى و هو مؤمن فاولئك یدخلون الجنة، و لا یظلمون نقیرا" (9)

علاوه بر این آیات كه صریحا تساوى بین زن و مرد را اعلام مى‏كند، آیات دیگرى هست كه صریحا بى‏اعتنائى به امر زنان را نكوهش نموده، از آن جمله مى‏فرماید:

"و اذا بشر احدهم بالانثى ظل وجهه مسودا و هو كظیم، یتوارى من القوم من سوء ما بشر به، ا یمسكه على هون ام یدسه فى التراب، الا ساء ما یحكمون" (10).

و اینكه مى‏فرماید خود را از شرمسارى از مردم پنهان مى‏كند، براى این است كه ولادت دختر را براى پدر ننگ مى‏دانستند، و منشا عمده این طرز تفكر این بود كه مردان در چنین مواقعى تصور مى‏كردند كه این دختر به زودى بزرگ خواهد شد، و ملعبه و بازیچه جوانان قرار خواهد گرفت، و این خود نوعى غلبه مرد بر زن است، آن هم در یك امر جنسى كه به زبان آوردن آن مستهجن و زشت است، در نتیجه، ننگ زبان زد شدنش به ریش پدر و خاندان او مى‏چسبد.

همین طرز تفكر، عرب جاهلیت را واداشت تا دختران بى گناه خود را زنده زنده دفن كنند.سبب دیگر قضیه را كه علت اولى این انحراف فكرى بود در گذشته خواندید، و خداى تعالى در نكوهش از این عمل نكوهیده، تاكید كرده و فرمود:

"و اذا الموؤدة سئلت، باى ذنب قتلت". (11)

از بقایاى اینگونه خرافات بعد از ظهور اسلام نیز در بین مسلمانان ماند، و نسل به نسل از یكدیگر ارث بردند، و تاكنون نتوانسته‏اند لكه ننگ این خرافات را از صفحه دل بشویند، به شهادت اینكه مى‏بینیم اگر زن و مردى با یكدیگر زنا كنند، ننگ زنا در دامن زن تا ابد مى‏ماند، هر چند كه توبه هم كرده باشد، ولى دامن مرد ننگین نمى‏شود، هر چند كه توبه هم نكرده باشد، با این كه اسلام این عمل نكوهیده را هم براى زن ننگ مى‏داند، و هم براى مرد، هم او را مستحق حد و عقوبت مى‏داند و هم این را، هم به او صد تازیانه مى‏زند و هم به این.

پى‏نوشت‏ها:

1. هان اى مردم، ما یك یك شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبه و قبیله‏ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید، و بدانید كه گرامى‏ترین شما نزد خدا باتقواترین شما است."سوره حجرات، آیه 13"

2. مادران تنها و تنها صدف و ظرف پیدایش انسانها هستند.

3. فرزندان پسران ما، فرزندان خودمان هستند و اما فرزندان دختران ما، فرزند مردمى بیگانه‏اند.

4. من عمل هیچ عامل را ضایع و بى نتیجه نمى‏كنم چه مرد و چه زن، بعضى از شما از بعضى دیگر هستید."سوره آل عمران، آیه 195"

5. سوره حجرات، آیه 13

6. هر كسى در گرو عمل خویش است."سوره مدثر آیه 38"

7. هر آن كس كه عمل صالح بجا آورد، چه مرد باشد و چه زن، به شرطى كه عملش توام با ایمان گردد، بر او زندگى طیب و پاكى داده و اجرشان بر طبق بهترین عملى كه مى‏كردند مى‏دهیم."سوره نحل، آیه 97"

8. و هر كس عملى صالح كند، چه مرد باشد و چه زن، به شرط اینكه ایمان داشته باشد، چنین كسانى داخل بهشت مى‏شوند و بدون حساب روزى خواهند داشت."سوره مؤمن، آیه 40"

9. و كسى كه عملى را از اعمال صالحه انجام دهد، چه مرد باشد و چه زن، البته به شرط آنكه داراى ایمان باشد، چنین كسانى داخل بهشت مى‏شوند و به اندازه خردلى ستم نمى‏شوند."سوره نساء، آیه 124"

10. و هر گاه یكى از آنان اطلاع حاصل مى‏كند كه خداوند دخترى به او داده، صورتش شروع به سیاه شدن مى‏كند و این در حالى است كه مالامال از خشم است و خود را از شرمسارى، از مردم پنهان نموده، فكر مى‏كند، آیا پیه و روغن این ذلت را بر خود بمالد و دخترش را نگهدارد و یا براى رهائى از این ننگ، او را زنده زنده در خاك كند، آگاه باشید كه در این طرز تفكر سخت‏خطا كرده‏اند."سوره نحل، آیه 59"

11. روزى كه از دختر زنده به گور شده مى‏پرسند به چه گناهى كشته شد."سوره تكویر، آیه 9"