تبیان، دستیار زندگی
سینا کوچولو یه خواهر بزرگتر از خودش داره. خواهرش کلاس سومه و درسشم خیلی خوبه. سینا خواهرشو خیلی دوست داره، چون بهش نقاشی یاد می ده، باهاش بازی می کنه، براش کتاب داستان می خونه
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینا کوچولو و خواهر مهربون
سینا کوچولو و خواهر مهربون

سینا کوچولو یه خواهر بزرگتر از خودش داره. خواهرش کلاس سومه و درسشم خیلی خوبه.

سینا خواهرشو خیلی دوست داره، چون بهش نقاشی یاد می ده، باهاش بازی می کنه، براش کتاب داستان می خونه.

اما چند وقتیه که خواهر مهربونش کمتر باهاش بازی می کنه، چون می گه: درس دارم، امتحان دارم، نمی تونم برات کتاب بخونم، خودت برو نقاشی بکش.

سینا حوصلش سر می ره، می ره تلویزیونو روشن می کنه و صداشو زیاد می کنه، بعد که برنامه کودک تموم می شه، تلویزیونو خاموش نمی کنه و می ره با توپش بازی می کنه.

وقتی از بازی خسته می شه با صدای بلند شعر می خونه. خواهر سینا که نمی تونه با این سر و صدا درس بخونه از اتاق میاد بیرون و می گه: چه خبره؟ من فردا امتحان دارم. چرا انقدر سر و صدا می کنی؟

سینا می گه: آخه من حوصلم سر می ره، چی کار کنم.

خواهرش که خیلی سینا رو دوست داره بهش می گه: اگه بذاری درسامو بخونم، بهت قول می دم شب برات کتاب داستان بخونم. حالا برو تو اتاقت و نقاشی بکش.

سینا به خواهرش قول می ده  دیگه سر و صدا نکنه. آخه اونم خیلی خواهرشو دوست داره و دلش نمی خواد ناراحتش کنه. بعد می ره تو اتاقش و یه نقاشی خوشگل می کشه. شبم خواهر مهربونش یه داستان قشنگ براش می خونه.

نعیمه درویشی

بخش کودک و نوجوان تبیان


مطالب مرتبط:

دندونم درد می‌کنه!

خونه‌تکونی من و صبا

شهر ما خانه‌ی ما

کبوتر و درخت

مبینا کوچولوی عجول

یک فروشنده‌ی موفق می‌شوم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.