تبیان، دستیار زندگی
در کنار ده ما دیده می شد یک رود رود ما دور و بَرَش پُر مرغالبی بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مثل یک مرغابی
مثل یک مرغابی

در کنار ده ما

دیده می شد یک رود

 رود ما دور و بَرَش

پُر مرغالبی بود

من خودم می رفتم

در کنار آن رود

توی آب خنکش

چند تا ماهی بود

تک و تنها لب آب

می نشستم گاهی

در خیالم با دست

می گرفتم ماهی

آسمان وقتی بود

صاف صاف و آبی

می پریدم در آب

مثل یک مرغابی

آه، این رود الان

نیست دیگر در ده

چون که یک سالی هست

آب آن خشکیده

نیست دیگر اینجا

ماهی و مرغابی

مانده توی ده ما

غصه ی بی آبی

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:کتاب آسمان دریا شد-ناصر کشاورز

مطالب مرتبط:

می خوام برم سلمانی

دندان سفید ما

بهاره آی بهاره

فصل بهار زیبا

روی انگشت بهار

لبخند خورشید

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.