نفس هایی که تاثیر گذار بود
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد واتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون
مقدمه ای خدمت شما عرض کنم . حاج خلیفه در اول کتاب کشف الظنون مطلب خیلی مهمی دارد . می گوید علما بر دو قسم اند : یک قسم منبع اند یعنی از خود مایه دارند و می توانند تحول ایجاد کنند و یک قسم از آن ها استفاده می کنند و مصرف کننده اند . ائمه ی اطهار(ع) فرموده اند : فقط راوی نباشید ، راعی هم باشید یعنی سخنان ما را متوجه بشوید . مولا در نهج البلاغه می فرماید : راویان حدیث زیادند ولی راعیان حدیث کم اند . می گویند یاران امام زمان (عج) 313 نفر هستند . مقصود 313 نفر منشأ اثر است ، نه 313 نفر مقدس . به قول حاج خلیفه 313 نفر منبع مانند مالک اشتر . شخصی می گوید : خدمت امام صادق (ع) رسیدم . عرض کردم : آقا چرا نشسته اید و با این همه ارادتمند که دارید قیام نمی کنید ؟ خیلی ها به شما معتقدند . حضرت آماده شدند و با هم از شهر بیرون رفتیم . دیدیم شخصی بز می چراند . حضرت فرمود : اگر من به تعداد این بزها یار داشتم ، درخانه نمی نشستم . آن شخص می گوید : من شمردم ، دیدم هفده عدد بز است . یعنی در بین شاگردان امام صادق (ع) که شیخ مفید می گوید ممتازین آن ها 4000 نفر بودند ، آیا 17 نفر نبود ؟ صحبت نفر نیست ، صحبت منشأ اثر است .اشخاصی هستند که علو همت دارند . علو همت در ابعاد مختلفی می تواند مطرح شود : در عبادت ، در برخورد با مردم ، در تعلیم و تربیت . عبادت اگر با علو همت نباشد ، خلاصه می شود در انس به عبادت . چون انس سه قسم است : انس به خلوت ، انس به عبادت ، انس به الله . این مطلب بلند است . یک عده انس به عبادت دارند ، هر روز زیارت عاشورا می خوانند ، هر سال عمره مشرف می شوند که اگر آن عبادت و خلوت مأنوسشان به هم بخورد ، آن حال را از دست می دهند . اما صاحبان انس به الله همیشه حالشان به جاست . یک نفر هست هر سال عمره می رود. عمره رفتن بد نیست اما ببینیم آیا این شخص انس به عبادت دارد یا انس به الله ؟ اگر به او بگویی این دفعه چمدانت را بگذار زمین و پول عمره ات را بده به مریضی که کسی را ندارد یا دختر آبرومندی که می خواهد شوهر کند ، اگر به راحتی داد ، معلوم می شود این شخص انس به الله دارد وگرنه انس به عبادت دارد نه انس به الله . در انس به عبادت ، انتخاب کننده انسان است و در انس به الله انتخاب کننده خداست . دین ، دین بندگی است . صاحب همت بلند در عبادت ، انس به الله پیدا می کند .
در کتاب مقفی آمده است : کفی للشیطان نصیبا فیک ان ینقلک من طاعة الی طاعة اگر صاحب انس به الله نشوی و همتت در عبادت کوتاه باشد ، یک خطر تو را تهدید می کند که شیطان تو را از یک طاعت به طاعت دیگر می کشاند و خودت هم متوجه نمی شوی . می خواهی صله رحم کنی ، شیطان می گوید : نه حالا بنشین این دعا را بخوان ، بعدا می روی . نمی گوید : برو دزدی کن و شراب بخور . شیطان بلد است چه کار کند . اگر همت انسان در عبادت عالی باشد ، خدا به او بینش می دهد . ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا.
بخش دوم همت عالی در ساختن مردم ، اگر انسان همت عالی در این امر نداشته باشد ، موفق نمی شود . مرحوم حاج سید مهدی قوام (ره) در زمان طاغوت ده شب منبر رفته بود . شب آخر هنگام بازگشت به خانه زن بدکاره ای را فرا خواند و به او گفت : این پول ده شب روضه ی امام حسین (ع) است که به من داده اند ، تو را به جده ام زهرا تا این پول تمام نشده ، این کار را نکن . در نتیجه ی این عمل ، آن زن توبه کرد و زن صالحه ای شد و ازدواج کرد.
در زمان امام محمد باقر (ع) شخصی بود به نام کثیر عزه که غزل های عاشقانه می سرود ولی در مقابل اگر کسی می خواست به امیر المؤمنین (ع) جسارتی کند ، او با اشعار خود به دفاع از اهل بیت (ع) می پرداخت، در زمان بنی مروان و بنی امیه که افراد را به این جرم می کشتند . وقتی این شخص از دنیا رفت ، حضرت باقر(ع) بر جنازه ی او حاضر شد تا به این وسیله از او قدردانی کند . آیا ما مقدس ها از این کارها می کنیم ؟
متنبی می گوید :
و اذا کانت النفوس کبارا تعبت فی مرادها الاجسام
وقتی شخصیت ها بزرگ بودند ، جسم ها به زحمت می افتند ولی شخصیت که کوچک بود ، جسم راحت است.
بخش سوم علو همت در تعلیم و تربیت ، در این جا می رسیم به شخصیت بزرگی که جزء شخصیت های مؤثر و منبع است . بنده از سال 1345 ارادتم به آقای علامه شروع شد . وقتی که در مدرسه ی علوی جلسه برای اولیاء منعقد می شد وقتی می شنیدم که سخن ران آقای علامه است ، با خود می گفتم ای کاش صحبت ایشان تا صبح ادامه پیدا کند . چهل سال پیش یک نفر از علما به من گفت : آقای علامه که منبرمی رفت مردم روی درختان ، لب حوض و هر جا که جا بود می نشستند . ایشان نفس عجیبی داشت !
ایشان در تهران شاگردی بزرگانی را کرده بود از جمله آیت الله شیخ آقا بزرگ ساوجی و مرحوم سید رضا دربندی ودرقم یازده سال از محضر آیت الله العظمی بروجردی فیض برده بود .
جناب آقای علامه رضوان الله علیه با این همه فضایل و کمالات ، در ساختن افراد چه علو همتی داشت و چقدرانسان تربیت کرد . ما چه شخصیت هایی داریم که نفس آقای علامه به آن ها خورده است .
ایشان کراماتی داشت ولی نمی گذاشت کسی او را بشناسد و گاهی با یک مزاح و شوخی مطلب را عوض می کرد تا به عنوان یک عارف شناخته نشود . آقا این ها چه بودند و کجا رفتند ؟
یک بار ایشان دبیر مناسبی را پیدا کرده بود و به او گفته بود : من هر روز می آیم توالت خانه ی شما را می شویم ، در عوض شما بیایید مدرسه ی علوی درس بدهید . این قدر ایشان همت داشت و بزرگوار بود !
وقتی یک نفر به دیدن ایشان می رفت ، کتاب و جزوه ای می آورد و برای او مطلبی می گفت تا آن چند دقیقه هدر نرود . مرحوم ملا مهدی نراقی می فرماید : شیطان شصت سال عمر ما را گرفته است ، می گوید : پنج دقیقه که چیزی نیست ، یک شب که چیزی نیست ، دو روز که چیزی نیست . یک وقت می رویم جلوی آینه ، می بینیم محاسنمان سفید شده است . آقای علامه این مجال ها را به شیطان نمی داد . وقتی ایشان را می خواستند برای عمل به لندن ببرند ، فرمودند : آقا جون این چند کتاب را با خود بیاور . بعد از عمل جراحی وقتی به هوش آمدند ، گفتند : از فلان کتاب در فلان صفحه ، این حدیث را بخوان .
نزدیک وفات فرمودند : یک سفر الهی عالی که غصه ای ندارد و اگر من بخواهم به یک سفر الهی شیرین بروم شما باید خوشحال هم باشید . آقایان ! تا کسی جای خود را نبیند ، این حرف را نمی تواند بزند . مرگ برای آقای علامه چیزی نبود . باز در روزهای آخر وقتی برای غذا بیدارشان کردند ، فرمودند : بابا چرا مرا صدا کردید ؟ من درعالم خوشی بودم ، من حال خوشی داشتم . یا فرمودند : شما حرف های مرا متوجه نمی شوید ، این جا خانه ی پیامبر است و برای من زیاد است . شما فکر نکنید که ما بعد از این دیگر علامه خواهیم داشت. حدیثی می فرماید : وقتی عالمی از دنیا می رود شکافی در اسلام می افتد که هرگز پر نمی شود . آری ما دیگر تا نفخ صور آقای علامه نخواهیم داشت . خداوند به روح مبارکش درود بفرستد و بر علو درجاتش بیفزاید .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سخنرانی حجت الاسلام فاطمی نیا در مراسم سالگرد اول
فرآوری : سرور حاجی سعید بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان