تبیان، دستیار زندگی
قصد داریم صیغه های فعل ماضی را شرح دهیم. آنچه در ابتدا ضرورت دارد این است که بدانیم منظور از صیغه های فعل ماضی چیست...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صیغه های فعل ماضی

صیغه های فعل ماضی

باز هم با طرحی دیگر نزد شما آمدیم. این بار قصد داریم صیغه های فعل ماضی را شرح دهیم. آن چه در ابتد

صیغه های فعل ماضی

ا ضرورت دارد این است که بدانیم منظور از صیغه های فعل ماضی چیست.

ما در فارسی برای بیان زمان گذشته شش صیغه داریم:

رفتمرفتیم
رفتیرفتید
رفترفتند

در زبان عربی نیز چندین صیغه وجود دارد که تعداد آن از صیغه های زبان فارسی بیش تر است زیرا در زبان عربی برای هر یک از صیغه های مذکر و مؤنث ( مرد و زن ) نیز افعال جداگانه ای به کار می رود بدین شکل که هر یک از افراد ( من، تو، او، ما، شما، و ایشان ) برای مردها و زن ها و نیز برای مثنی و جمع فعل جداگانه ای دارد و اگر بخواهیم معنای فارسی آن را بیان کنیم بدین شکل خواهد بود:

صیغه های فعل ماضی

( آن مرد ) رفت( آن زن ) رفت
( آن دو مرد ) رفتند( آن دو زن ) رفتند
( آن مردان ) رفتند( آن زنان ) رفتند
( تو یک مرد ) رفتی( تو یک زن ) رفتی
( شما دو مرد ) رفتید( شما دو زن ) رفتید
( شما مردان ) رفتید( شما زنان ) رفتید
( من ) رفتم( ما ) رفتیم

اکنون همین معانی فارسی را بر روی عربی پیاده می کنیم:

صیغه های فعل ماضی

ذَهَبَذَهَبَت
ذَهباذَهَبَتا
ذهبواذَهَبنَ
ذَهَبتَذَهَبتِ
ذَهبتُماذَهَبتُما
ذهبتُمذَهَبتُنَّ
ذَهَبتُذَهَبنا

به حروفی که در صیغه های بالا پر رنگ شده دقت کنید؛ این همان تفاوت میان این صیغه هاست که بیان گر نوع صیغه ی کاربردی در مورد مردان یا زنان یا مفرد یا مثنی یا جمع می باشد.

اکنون به تفاوت ظاهری در این افعال می پردازیم؛ تفاوت صیغه ی مفرد مذکر و مؤنث غائب در یک " ت " ساکن است: ( ذَهَبَ، ذَهَبَت )

صیغه ی مثنّای مذکر غائب و مثنای مؤنث غائب در همین " ت " است. ( ذهبا ، ذهبتا )

اما جمع مذکر غائب و جمع مؤنث غائب کاملاً با یکدیگر متفاوتند بدین شکل که جمع مذکر " واو " گرفته اما جمع مؤنث " ن " می پذیرد.

در مفرد مذکر مخاطب و مفرد مؤنث مخاطب نیز تفاوت را تنها در یک حرکت می بینیم که مفرد مذکر مخاطب حرکت فتحه را بر روی " ت " پذیرفته و مفرد مؤنث مخاطب حرکت کسره می گیرد. ( ذَهبتَ ، ذهبتِ )

مثنای مذکر و مؤنث مخاطب هر دو یکی هستند و جمع مذکر مخاطب " تم " و جمع مؤنث مخاطب " تنَّ " می گیرد.

اکنون برای آن که با این بحث آشنایی بیش تری پیدا کنیم این قواعد را در آیات شریفه زیر پیاده می کنیم:

صیغه های فعل ماضیو لو نَزَّلنا عَلَیکَ کِتاباً فی قِرطاسٍ فَلَمَسوه بأیدیهم ( انعام – 7 )

( اگر ما مکتوبی را بر روی کاغذی ( از آسمان ) بر تو نازل کنیم، آن را با دستهای خود لمس می کنند ... )

نَزَِّلنا : متکلّم مع الغیر

لَمَسَوا : جمع مذکر غائب

( ضمیر " ه " متصل به فعل، به عنوان مفعول فعل می باشد )

صیغه های فعل ماضی سَبَّحَ لِلّه ما فی السّموات و الارضِ ( حدید – 1 )

( آن چه در آسمان ها و زمین است برای خدا تسبیح می گویند ... )

سَبَّحَ : مفرد مذکر غائب

( توجه : گر چه در معنا، به صورت فعل مضارع معنا شده است امّا صیغه ی فعل ، ماضی مفرد مذکر غائب می باشد )

صیغه های فعل ماضی إِنَّ الّذینَ کَفروا وَ صَدّوا عَن سبیلِ اللّه و شاقُّوا الرَّسولَ ... ( محمد – 32 )

( آنان که کافر شدند و مردم را از راه خدا باز داشتند و به مخالفت با پیامبر بر خاستند ... )

کفروا / صدُّوا / شاقّوا â†گ  افعال جمع مذکر غائب

صیغه های فعل ماضی ربَّنا لولا أَرسَلتَ إلینا رسولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ ... ( قصص – 47 )

( پروردگارا ! چرا پیامبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم ... )

أرسَلتَ : فعل مفرد مذکر مخاطب

صیغه های فعل ماضیوَ أَخرَجَت الأرضُ أَثقالَها ( زلزال – 2 )

( و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد )

أَخرَجَت: فعل مفرد مؤنث غائب

صیغه های فعل ماضیقالوا لَقَد عَلِمتَ ما لَنا فی بَناتِکَ مِن حَقٍّ ... ( هود – 79 )

( گفتند: تو می دانی ما تمایلی به دختران تو نداریم ... )

قالوا: فعل جمع مذکر غائب

عَلِمتَ : فعل مفرد مذکر مخاطب

صیغه های فعل ماضیوَ حَسِبوا أَلّا تکونَ فِتنَتهٌ فَعَموا وَ صَمّوا ثمَّ تابَ اللّه ُ عَلَیهِم ... ( مائده – 71 )

( آنها گمان کردند مجازاتی در کار نخواهد بود و از این رو ( از دیدن حق ) نابینا و ناشنوا شدند پس ( بیدار شدند ) و خداوند توبه ی آن ها را پذیرفت ... )

حَسِبوا / عَمُوا / صَمّوا : افعال جمع مذکر غائب

تاب : فعل مفرد مذکر غائب

صیغه های فعل ماضی و قالَت اخرُج عَلیهِنَّ فلمّا رَأینَه أَکبَرنَه وَ قَطَّعنش أیدیَهُنَّ ... ( یوسف – 31 )

( و ( به یوسف ) گفت : بر آنان وارد شو ! هنگامیکه چشمشان به او افتاد، او را بسیار باشکوه یافتند و دستهای خود را بریدند )

قالت : فعل مفرد مؤنث غائب

رأینَ / أَکبَرنَ / قَطَّعنَ : فعل جمع مؤنث غائب

( توجه : ضمیر " ه " در افعال " رَأَینَ و أَکبَرنَ " مفعول این افعال می باشد)

اکنون با توجه به فاعل در جملات زیر به گزینه ی صحیح دقت نمائید:

صیغه های فعل ماضی ... الأمّ لإبنها : " إجتهد فی حیاتک " ( قالت ، قال ، قالوا )

( ما در به پسرش گفت : " در زندگیت کوشا باش "

قطعاً شما دوستان خوبم هم گزینه ی اول را انتخاب کردید زیرا کلمه ی " الأمّ " مفرد مؤنث است و فعل آن باید مطابق با صیغه ی آن باشد.

صیغه های فعل ماضیذهب علّی و موسی إلی المدرسة و ... فی الصّف ( دخل ، دخلت ، دخلا )

با توجه به این که " علی و موسی " دو نفر هستند لذا باید فعلی که برای آن ها به کار می رود به صورت مثنّی باشد لذا گزینه سوم پاسخ ما خواهد بود.

اما شاید برای شما سؤال پیش آید و آن این که چرا فعلی که در آغاز جمله می باشد به صورت مفرد آمده، در پاسخ باید گفت:

همیشه فعل در آغاز جمله به صورت مفرد ظاهر می شود حتی اگر فاعل آن مثنی یا جمع باشد.

صیغه های فعل ماضیدخلتُ فی البیت و ... من رؤیة الأب فی البیت ( فرحَ ، فرحتُ ، فرحتَ )

قطعاً با توجه به فعلی که در ابتدای جمله آمده متوجه شدید که پاسخ صحیح، فعل متکلم وحده است که گزینه ی دوم می باشد.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: فاطمه شیرزاد - تنظیم: یگانه داودی