تبیان، دستیار زندگی
جایتان خالی بوده که روز ذلت صدام را ببینید و بخندید که یک پسر بچه 14 ساله چند کماندوی کلاه قرمز صدام را به اسارت گرفته بود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وصیت نامه شهید شیمیایی اروند


جایتان خالی بوده که روز ذلت صدام را ببینید و بخندید که یک پسر بچه 14 ساله چند کماندوی کلاه قرمز صدام را به اسارت گرفته بود...

شهید سید حسین صدری

شهید سید حسین صدری

 فرزند سید باقر

تاریخ و محل شهادت: دوازدهم اسفند ماه 1364 - اروند رود

وصیت نامه شهید سید حسین صدری

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

«الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم أعظم درجهٌ عندالله و اولئکَ همُ الفائزون».( سوره توبه آیه 20)

«یُبَشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیمٌ مقیمٌ.

خالدین فیها ابداً ان الله عنده اجرٌ عظیم». (سوره توبه آیه 21 و 22.)

خداوندا! ما را نیز در زمره آنان قرار ده. آمین یا رب العالمین.

بار خدایا! کریما! پروردگارا! امروز شیاطین، اسلامِ تو را نشانه گرفته اند و تو خود گفته ای: «إن کیدَ الشیطانَ کان ضعیفا». پس نصرت خود را بر مجاهدان در راهت عطا بفرما.

خدایا، گرگها همه برای دین حنیف تو دندان تیز کرده اند تا مگر بتوانند اسلامت را از میان بر دارند، اما کور خوانده اند، چرا که:

چراغی را که ایزد بر فروزد              هر آنکس پُف کند ریشش بسوزد

آنها نمی فهمند که اسلام را صاحبی است و حافظ آن خدا است. مگر می توان دینی را که پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام برای ابلاغ آن مبعوث شدند و برای حراست آن از همه چیز خود گذشتند از بین برد؟!

آنها نمی فهمند که امام زمان ما حضرت ولی عصر (عج) حاضر و ناظر است و اسلامی که خدا برآن نظر دارد از بین رفتنی نیست، قابیل ها و ابولهب ها و ابو جهل ها و ابوسفیان ها و معاویه ها و یزید ها و صدام ها  هر چند گردن ها زدند و دندان، پهلو، سر و دست ها از پیامبران و ائمه و یارانش شکستند، اما قامت اسلام را هرگز. هرچه خون از امام و شیعیان راستین  ایشان بیشتر ریختند، هر چه از شش ماهه ها و 70و80 ساله ها و جوانان بیشتر کشتند، درخت اسلام با این خون ها كه به پایش ریخته شد تنومندتر شد تا جایی که حالا از کشور ما و از خانه های مسلمین تجاوز کرده و  در قلب افغانی و لبنانی و هر حق طلب مستضعف هر چند که آفریقایی هم باشند نفوذ و رسوخ کرده اند.

اصلاً رمز این احیای دین حضرت محمد (ص) را گویا خداوند سبحان در ایمان هجرت و جهاد و شهادت که همه از اطاعت خدا و رسول ولی امر و نایب ایشان نشأت می گیرد، قرار داده است.

اینک می رود تا با ندای ملکوتی امام که نه از جماران، بلکه از قلوب شکسته این امت مظلوم بلند است کاخ ستمگران و طاغیان شرق و غرب به لرزه درآمده، واژگون شود و با دست پرتوان مجاهدان راه خدا، مستکبران برای همیشه به جهنم سرنگون می شوند (انشاء الله).

فقط این نکته از یادتان نرود که؛ چیزی به خدا نمی دهیم، بلکه او به ما امانتی می دهد. کرم را ببین، که خود نیز مشتری امانت خود  می شود و به بهای بهشت و رضای خود آن را می خرد.پس نه تنها نباید حتی لحظه ای در دل خود غم و اندوه جای دهیم بلکه باید شکر این نعمت را بکنیم

حال مگر اسلامی را که با آن قیمت و عظمت به دست ما رسیده است را با چند توپ و ترقه از بین بُرد؟!هرگز!!.

تا قطره خونی در رگ یک مسلمان وجود دارد، دشمنان خواب غلبه خویش را هم نخواهنددید چه رسد که بتوانند کاری بکنند.

برادر و خواهر من، خوب دقت کن و چشم ها را باز کن، خدا برای حفظ دین خود محتاج به من و تو نیست ولیکن این جنگ برای امتحان ماست، پس از خدا بخواهیم که ما را نیز در این امتحان سخت یاور باشد تا بلکه از عهده آن برآییم و اینک سخنی چند با پدر و مادر مهربانم .......

پدر ومادر عزیزم، هرچند برای شما فرزند خوبی نبودم، هر چند زحمات محبت های شما را نتوانستم حتی ذره ای جبران کنم،اما اخلاقتان برای من درس بود.

همیشه خود را درقبال شما خِجل می دانستم، ولیکن روی ابراز آن نبود.

مادر و پدر مهربانم، همان طور که در زمان حیاتم خطا هایم را می بخشیدید، دوست دارم از من راضی باشید، شایدخداوند هم مرا ببخشاید. فقط این نکته از یادتان نرود که؛ چیزی به خدا نمی دهیم، بلکه او به ما امانتی می دهد. کرم را ببین، که خود نیز مشتری امانت خود  می شود و به بهای بهشت و رضای خود آن را می خرد.پس نه تنها نباید حتی لحظه ای در دل خود غم و اندوه جای دهیم بلکه باید شکر این نعمت را بکنیم. انشاء الله که خداوند گناهکاران پشیمان را به خون مقدس بی گناهان چون مولایمان حسین ببخشاید و درجه رفیع شهادت را نصیب ما هم بگرداند و اما از خواهران و  برادران عزیزم نیز می خواهم که تمام بدی ها و ظلم هائی را که در حقشان روا  دا شته ام ببخشند.

انشاء الله خداوند نیز از آنها راضی باشد و صبر و استقامت هر چه بیشتر یاریشان فرماید.

راستی گاهی با خود فکر می کنم که اگر انقلاب نمی شد اگر دوستانمان شهید نمی شدند، اگر دشمنان گلوی ما را نمی فشردند، اگر محاصره های اقتصادی نبود، اگر مسئله درگیری ها در تهران و سایر جاها نبود،  اگر سختی نبود و اگر جنگ نبود و خلاصه اگر های دیگر.... نبود.سرنوشت ما چه می شد؟

چند سخنی با همسرم نیز به ودیعت می گذارم، هر گاه به یاد این حقیر افتاد برایم از خدا وند طلب استغفار کن، تو نیز مرا حلال کن و از بدی هایم در گذر و آنها را به حساب جهلم بگذار.

در خاتمه بگویم که من هم از شما و خانواده ام ودوستانم و آشنایان خود کاملاً راضی هستم، باشد که مورد رضایت پروردگار رحمان واقع شویم.

اما از تمام دوستان وآشنایان و کسانی که بر گردن من حق دارند نیز تمنای عفو و بخشش دارم ضمناً هر کس از من چیزی طلب دارد بیاید واز خانواده ام طلب کند و یا اینکه آن را حلال نماید، چرا که مرا درآن دنیا طاقت جواب گویی نیست.

خداوند به فضل و کرم خویش درب توبه را بر ما بگشاید و ما را جزو توابین قرارداده، به صراط مستقیم هدایت مان فرماید.

امام را هرگز فراموش نکنید.

از نامه های شهید شیمیایی حسین صدری، خطاب به خانواده اش

 «بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب الشهداء والصالحین. ربنا لا تَحملنا ما لا طاقه لنا به و اعفُ عنا واغفرا لنا و ارحمنا. انتَ مولانا فانصُرنا علی القوم الکافرین».

پدر و مادر و خواهران و برادرم؛ سلام عرض می کنم.

انشاالله که در سایه پروردگار عالمیان با سلامتی و موفقیت هر چه بیشتر در پیشبرد اهداف مقدسه اسلام بکوشید و هر روز بیشتر از دیروزتان خدا گونه تر شوید و بدانید که عنایت خداوند همیشه با شما و دیگر مسلمانان هست.

پدر عزیز، مادر عزیز و مهربانم، نگران ما نباشید که بحمد الله من و سایر برادرانم سالم هستیم و دعا گوی شما و تمامی مومنین .اصلاً برای چه نگران باشیم؟ چرا که به رحمت خدا دل بسته ایم  و تنها ناراحتی مان این است که مبادا خداگناهان گذشته ما را نیامرزد و یا توفیق بندگی او راپیدا نکنیم. ولی باز امید به رحمت او داریم.

دفاع مقدس

راستی گاهی با خود فکر می کنم که اگر انقلاب نمی شد اگر دوستانمان شهید نمی شدند، اگر دشمنان گلوی ما را نمی فشردند، اگر محاصره های اقتصادی نبود، اگر مسئله درگیری ها در تهران و سایر جاها نبود،  اگر سختی نبود و اگر جنگ نبود و خلاصه اگر های دیگر.... نبود.سرنوشت ما چه می شد؟

هیچ شاید هر کدام از ما بندگان خدا به فکر درآوردن لقمه نانی بی سر وصدا و یا شغل پردرآمدی و چرخانیدن خودمان بودیم و خلاصه دنبال این بودیم که پنجاه شصت سال عمرخود را طوری بگذرانیم که وقتی می میریم حتی همسایه هم خبر نشود و خلاصه مثل کبک سرمان را در برف فرو می بردیم و جایی را جز سوراخی که در آن صرف کرده بودیم نمی دیدیم و منتظر می شدم تا کی به دست صیاد اجل بیفتیم و وقت  آن به خود می آمدیم و فریاد می زدیم.

خدا وندا! عمری بده تا جبران کنیم ولی کار از کار گذشته بود.

پدر و مادر و خواهرانم وقتی که در این فکر غرق شده ام و به خود می آیم که؛

این چه دستی بودکه ما را از خواب غفلت بیدار کرد و قدری به خود می آیم و می بینم این نظر لطف خدا است و بس والا از پیامبر خاتم(ص) به بعد که حکومت امویان و عباسیان و پادشاهان وسایر طواغیت، در  زمانهای  مختلف بر مسلمین ظلم می کردند ما مسلمین  همان طور بودیم که گفتیم.

همه در خواب غفلت به سر می بردیم و اینکه در دوره زندگی ما عمر ما باید انقلابی به وجد می آید و رهبری چون خمینی کبیر این فرزند پاک حسین ابن علی (ع) و شاگرد مکتب امام زمان (عج)رهبری کند  وامت مسلمان هم پشتیبانی کننده را تاریخ به خود ندیده است.

قابیل ها و ابولهب ها و ابو جهل ها و ابوسفیان ها و معاویه ها و یزید ها و صدام ها  هر چند گردن ها زدند و دندان، پهلو، سر و دست ها از پیامبران و ائمه و یارانش شکستند، اما قامت اسلام را هرگز

حالا در بستر جبهه ها در میان سنگها و خاک ها به شهادت می رسند و یا اینکه در خیابانها روی آسفالت های شهر ها و یا خیابانها می غلتند و چه خوش شهادت مبارکشان باد .

ما که باید برویم پس چرا داوطلبانه و مشتاقانه نرویم تا مگر با ریختن خونمان گناهانمان پاک شود و دین خود را  ادا کرده باشیم و انشاالله که بتوانیم در عوض رضایت خداوند را جلب کنیم.

واینک تو ای خواهر، از شهادت رجب بیگی ها دلگیر مباش، چون آنان به کمال آرزوهای خویش رسیدند و این ماییم که در این مسافر خانه موقتی جا خوش کرده ایم.گویی تا همیشه در این خرابه خواهیم ماند اما وقتی بیشتر فکر می کنم، باز هم عنایت را حس می کنم،چه در ماندن، چه در رفتن، هر آنچه را که صلاح اسلام است خوش تر است0

از بهترین شهادت بهترین برادران که در جبهه ها در جریان طلوع فجر به دیدار خدایشان شتافتند نیز ناراحت مباش که اینک صدای شهادتشان به گوش جهانیان می رسد که:  ای مردگان به پا خیزید و از زیرپای ستم طواغیت زمانه به در آیید و اطاعت از خدا کنید که دین محمد (ص)زنده است و ما این خوشیم که خون هر مسلمان که به جرم فریاد حزب فقط حزب الله ریخته شده است، اکنون در رگهای مان جاری گشته و هر لحظه وجودمان را از جا می کند که بر سر بت ها بکوبیم و بگوییم:

حزب فقط حزب الله                  رهبر فقط روح الله

توای پدر و مادر و خواهر و برادر بدان که زندگی درد است و رنج، رنج از دست دادن عزیزان. و رنج دوری از شهیدان.

«أم حَسبتم ان دخلو الجنه ولما یاتکم مثل الذین دخلوا من قبلکم»

قرآن به ما می گوید آیا چنین پنداشتید که به بهشت داخل می شوید در حالی که شما مانند آنان که قبل از شما بودند امتحان نشده اید؟

اما خون شهیدان در این دنیا به دیگران حیات می بخشد و اسلام با این خون ها  زنده است در این جا با چشم می بینید که خون بر شمشیر پیروز است.

اینک می رود تا با ندای ملکوتی امام که نه از جماران، بلکه از قلوب شکسته این امت مظلوم بلند است کاخ ستمگران و طاغیان شرق و غرب به لرزه درآمده، واژگون شود و با دست پرتوان مجاهدان راه خدا، مستکبران برای همیشه به جهنم سرنگون می شوند

مجاهدان راه خدا در جنوب حماسه ها آفریده اند ، خاک غرب را از کافران رنگین ساختند،کشتند وکشته شدند و پیروزی ها آفریدند.

در اینجا آنقدر پیروزی بزرگ بوده که خود صدام کافر هم اعتراف به شکست کرده، در اینجا واقعاً کمر صدام شکست. در حدود صد کیلومتر مربع از اراضی منطقه «شیاکوه» را به خود اختصاص داده بود که همه به تصرف اسلام در آمد، اصلاً باور کردنی نبود فقط با چند شهید، عظیم ترین قله ها فتح شد و دشمن هزاران کشته داد و به بقیه هم با به اسارت درآوردند و یا ننگ فرار را بر قرار ترجیح دادند.

در جا های دیگر برادران با غرش الله اکبر در سنگر ها ریختند و آنها را گرفتند و کشتند ویا بیرون کردند و همه سالم برگشتند خلاصه، جایتان خالی بوده که روز ذلت صدام را ببینید و بخندید که یک پسر بچه 14 ساله چند کماندوی کلاه قرمز صدام را به اسارت گرفته بود.

باید بگویم که تلافی خون رجب بیگی ها و دیگر شهیدان را  سر صدام درآوردند.

اینجا همه برادران سلام می رسانند. شما هم سلام ما را به تک تک بچه ها برسانید.

از بابت ما هیچ نگران نباشید، منتظر دعای همگی.

والسلام علی من التبع الهدی

سید حسین صدری

روحش شاد و یادش گرامی

فرآوری : زینب سیفی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع :

ساجد

قربانیان سلاح های شیمیایی