تفكر طرفداران آمریكا
كتاب: آمریكا از دیدگاه رهبرى ص 119
نویسنده: مركز تحقیقات اسلامى سپاه1 ـ وابستگى به آمریكا
آن ساده لوحهاى كم عقل و پر مدعایى كه اول انقلاب، با نام اسلام، با نام این كه بیاییم به وسیلهى امریكاییها خودمان را قوى كنیم، مىخواستند انقلاب ما را دو دستى و با احترام، تحویل امریكا بدهند، اگر ـ العیاذ بالله ـ موفق شده بودند و مستشار نظامى امریكایى را در پادگانهاى ما حفظ كرده بودند ـ كه داشتند مىكردند و اگر ماها نرسیده بودیم، خیلى از این كارها مىشد ـ اگر ارتباط با امریكا را برقرار كرده بودند و ایران را با كمال تواضع و فروتنى، در خدمت امریكا قرار داده بودند، آیا ممكن بود كه امروز كشور و انقلاب ما، این همه موفقیت را كسب كند؟ حاشا و كلا. (1)..كسانى هم دارند كه این حرفها را تبلیغ مىكنند كه مگر مىشود انسان با امریكا قطع رابطه باشد؟ اگر قطع رابطه باشیم، نمىشود زندگى بكنیم.اگر رابطهمان را برقرار بكنیم، اگر اقلا با امریكا مذاكره بكنیم، همهى مشكلات ما برطرف مىشود.از این حرفها هم رایج مىكنند، حرفهایى كه پوچ و بى مغز و بكلى عارى از حقیقت است.بسیارى از كشورهایى كه امریكاییها بدترین خیانتها را به آنها كردهاند، كسانى بودهاند كه با خود امریكا هم ارتباطات دوستانه داشتند. (2)
2 ـ تحلیلهاى نادرست
در جمهورى اسلامى، اگر كسانى تصور كنند كه با امتیاز دادن به امریكا و دیگران خواهند توانست به مقاصد و اهداف نظام اسلامى برسند، سخت در اشتباهند...اگر كسانى تصور كنند كه امریكا كه خود مركز اصلى این اردوگاه پر فتنه و فساد است ممكن است، با نظام اسلامى كه مظهر حیات مقتدرانهى اسلام است، سر آشتى و مساعدت داشته باشد، بسى سادهلوحانه اندیشیدهاند . (3)چه سادهلوحى است كه كسانى بگویند برویم پشت میز مذاكره با یك دستگاه متكبر و بى اعتقاد به اصول انسانى و حقوق بین الملل بنشینیم.امریكاییها، به اصول و حقوق بین الملل، اعتقادى ندارند.(4)
3 ـ كج فهمى
چه قدر سادهلوح و سطحیند كسانى كه گمان مىكنند دشمنى امریكا و جبههى استكبار و دار و دستهى وسیع صهیونیستى كه اكثر خبرگزاریها ورسانههاى خبرى و تبلیغى جهان را در اختیار دارند، ناشى از آن است كه جمهورى اسلامى، بموقع تلاش لازم را براى كسب دوستان انجام نداده و یا در مسایل جهانى دچار تندروى شده است.این گمان، حاكى از عدم تعمق در حوادث و جریانات داخلى و جهانى و عدم بصیرت در دشمن شناسى است. (5)4 ـ تخطئه استكبار ستیزى
از روز اول انقلاب این كارها به شكلهاى مختلف شده است.یكى از كارها این است كه در ذهن مردم داخل كشور این فكر را به وجود بیاورند كه امریكا یك قدرت شكست ناپذیر و واقعیت و عظمتى در جهان است و نمىشود با آن مبارزه كرد.به حافظهى خودتان مراجعه كنید، از دوران امام و بخصوص بعد از رحلت ایشان تا امروز به وسایل گوناگون، در شكل مقاله و قصه و شعر و سیاست بافى و تحلیل سیاسى و غیره كسانى ـ چه عناصر صریحا وابستهى به امریكا چه حتى عناصرى كه داخل كشور هستند و صریحا هم خیلى وابستهى به امریكا نیستند ـ این فكر را ابراز مىكنند.اگر شما اهل مطالعه باشید ـ كه هستید ـ یقینا در ذهنتان مواردى از این قبیل را مىتوانید پیاده كنید، یعنى به ملتى بگویند: بیخود زحمت مىكشید، با چه كسى مىخواهید در بیفتید؟ ! این فكر غلطى است. (6)یك عده به اصطلاح عقلا و مصلحت اندیشها، همیشه مصلحت اندیشانه و به اصطلاح عاقلانه، مردم و مسؤولان نظام و رهبرعظیم الشأن فقیدمان را نصیحت مىكردند كه شما چرا بى خود با امریكا ـ كه در دنیا قدرتى است ـ رزم آورى و مبارزه مىكنید؟ ! چرا خود را با غول وحشتناكى به جنگ مىاندازید؟ ! این هم از همان جاهایى است كه مردم ماهیت آن را فهمیدهاند، اما بعضى از خواص نفهمیدند! آنها خیال مىكردند كه جمهورى اسلامى بدون هیچ علت و دلیلى، اقدام به ایجاد دشمنى با غول پرقدرتى در سطح جهان كرده است، در حالى كه قضیه این نبود . (7)
پىنوشتها:
1 ـ حدیث ولایت، ج 4، ص 207، 2/3/1369، سخنرانى در دیدار با خانوادههاى معظم شهداى شهرهاى مختلف.
2 ـ جمهورى اسلامى، 15/8/1376، سخنرانى در دیدار با دانشجویان و دانشآموزان.
3 ـ حدیث ولایت، ج 5، ص 297 و 298، 13/8/1369، پیام به مناسبت روز ملى مبارزه با استكبار جهانى.
4 ـ همان، ج 4، ص 171، 12/2/1369، سخنرانى در دیدار با مسؤولان فرهنگى به مناسبت روز معلم.
5 ـ حدیث ولایت، ج 4، ص 250، 10/3/1369، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال امام.
6 ـ جمهورى اسلامى، 10/8/1375، سخنرانى در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.
7 ـ حدیث ولایت، ج 2، ص 129، 22/6/1368، سخنرانى در دیدار با اقشار مختلف مردم.