آمریكا مظهر سلطه
كتاب: آمریكاه از دیدگاه رهبرى، ص 31
نویسنده: مركز تحقیقات اسلامى سپاهرئیس جمهور امریكا در سخنرانى چند روز قبل خود در پاسخ كسانى كه معتقدند رژیم امریكا بیش از اندازه در امور كشورهاى دیگر دخالت مىكند، گفته است: ما به خاطر منافع امریكا، در امور داخلى كشورها دخالت مىكنیم.این توسعه طلبى و فزون خواهى را صریحا اعلام و ابراز مىكنند.آنچه براى آنها حایز اهمیت است، مصلحت كشور خودشان است و براى تأمین آن، در امور داخلى كشورهاى دیگر دخالت مىكنند و خودشان را ذیحق مىدانند.كشور و نظامى مثل جمهورى اسلامى كه در مقابل خواست غیر مشروع مىایستد، از نظر آنها دشمن به حساب مىآید .در اظهارات جهانى خود این سخن را تكرار مىكنند كه دولت ایران با منافع امریكا مخالفت مىكند.شما اگر این منافع را در داخل كشور خودتان محصور كنید، ما به شما چكار داریم؟ اگر شما نخواهید به امور كشورهاى دیگر ـ و از جمله ایران ـ دست اندازى كنید، ما با شما كارى نداریم، اما شما افزون طلب هستید و در خارج از مرزهاى خود آن را مىجویید.
..آنچه كه امروز دولت امریكا دنبال مىكند، در روح و معنا همان چیزى است كه استعمارگرها در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دنبال مىكردند.آن روز هم دولتهاى اروپایى حرفشان این بود كه ما احتیاج به منافع این كشورها داریم.امروز هم امریكا همین حرف را مىزند.امروز هم رئیس جمهور امریكا در مقابل نخبگان دولت صریحا اعلام مىكند كه ما در امور داخلى كشورهاى دیگر دخالت مىكنیم، چون منافع ما آن راایجاب مىكند. (1)
امروز دولت امریكا به این قانع نیست كه بر كشور و منافع خود تسلط داشته باشد و خود را به عنوان یك كشور و یك ملت طبق میل و ارادهى خود اداره كند، آنها مىخواهند در هر نقطهاى از عالم كه موقعیت جغرافیایى حساس وجود دارد، حضور داشته باشند، هر جا آبراه مهمى وجود دارد، بر آن مسلط باشند، هر جا منافع حیاتى زیرزمینىاى وجود دارد، زیر كلید آنها باشد، هر جا پول و قدرت و امكانى هست، آنها بتوانند بر آن تسلط داشته باشند، هر جا مجموعهاى از انسانها زندگى مىكنند، تا آنجا كه مىتوانند، ارادهى خودشان را بر آن مجموعهى انسانى تحمیل كنند.استكبار یعنى این. (2)
مسألهى بسیار مهم سلطهى روز افزون شیطان بزرگ بر ذخایر كشورهاى اسلامى و حضور بیش از پیش سیاسى و اقتصادى و حتى نظامى آن در این كشورهاست.این ابر قدرت ظالم و سلطه طلب، پس از تحولات اخیر جهان كه منتهى به فرو ریختن نظامهاى الحادى كمونیستى شد و شوروى از موضع رقابت با امریكا فرو افتاد، در صدد است كه سراسر جهان و به خصوص مناطق زرخیز اسلامى را به منطقهى نفوذ بى رقیب خود مبدل سازد و پس از فراغت از ـ به اصطلاح ـ جنگ سرد به جنگ همه جانبهیى با بیدارى اسلامى ـ كه مانع مستحكمى در راه این نفوذ است ـ كمر بسته است.(3)امروز مظهر نظام سلطه امریكاست، یعنى: هر سیئهاى كه در دنیا بر اساس نظام سلطه به وجود آید، بخشى از گناه آن حتما به گردن امریكاست.نظام سلطه معنایش این است كه اگر رژیم امریكا در نقطهاى از دنیا براى خود منافعى فرض كرد ـ و لو منافع نامشروع و منافعى بر خلاف همهى پیمانهاى بین المللى ـ حق دارد در آن جا حضور قدرتمندانه و نظامى پیدا كند و هر كسى كه با منافع او مخالفت كند، او را بكوبد.یك وقت است كه این كارها را مخفیانه مىكنند و یك وقت هم هست كه این كارها را با صراحت و وضوح انجام مىدهند و صریحا اعلام مىدارند كه فلان سازمان و یا دولت و یا جمعیت با منافع ما تضاد داشته است.این براى امریكا حقى را ایجاد مىكند كه آن سازمان یا آن شخص یا آن دولت و یا آن ملت را در هر نقطه كه باشد، بكوبد.این نظام سلطه است، یعنى: قانون جنگل و نظام غیر انسانى و خلاف فطرت انسان. (4)
پىنوشتها:
1 ـ جمهورى اسلامى، 16/3/1374، سخنرانى در حرم مطهر حضرت امام.
2 ـ همان، 4/2/1376، سخنرانى در اجتماع نیروهاى عمل كننده در مانور عظیم طریق القدس .
3 ـ حدیث ولایت، ج 7، ص 165، 26/3/1370، پیام به حجاج بیت الله الحرام.
4 ـ جمهورى اسلامى، 14/8/1374، سخنرانى در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان.