تبیان، دستیار زندگی
این نوشتار به معذفی و نگرشهای موجود در هنر عمومی می پردازد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنر در فضای عمومی شهر


این نوشتار به معذفی و نگرشهای موجود در هنر عمومی می پردازد

هنر در فضای عمومی شهر

شهر با همه زیبایی‌ها و زشتی‌هایش زندگی روزمره شهروندان را محاصره کرده است و در پسِ هر لحظه‌ای، دیوارهای بلندی اطرافمان بالا می‌رود

دیوارهای خاکستری و ساختمان‌های خاکستری که در میان آنها گاهی منظره‌های رنگارنگ دیوارهایی برای چند لحظه هم که شده متوقفمان می‌کنند.اما با این همه در این شهر شلوغ که دغدغه از دقایقش پیداست و همواره همه شبیه به هم می‌شویم، منظر شهر می‌تواند کرانه امنی باشد برای خاطره‌ها، برای سنگ‌تراشه‌ها، تندیس‌ها و نقاشی‌ها.

هنرهای عمومی و تأثیرات آن، جایگاه ویژه‌ای را در هنر معاصر جهان داشته است و اگر با دقت به رویکردها و تحولات هنری معاصر نگاهی بیندازیم به خوبی ارتباط جدیدی را که به موجب این‌گونه آثار هنری با مخاطبان برقرار شده، مشاهده خواهیم کرد. مجسمه‌هایی در ابعاد بسیار بزرگ، نقاشی‌های دیواری، اجراهای هنری در سطح شهر و خیابان‌ها و بسیاری نمونه‌های دیگر مثل پخش فیلم و... همگی در شکل‌گیری روند حال حاضر هنر معاصر بسیار تأثیرگذار بوده‌اند. بسیاری از هنرمندان به جای پرداختن به مخاطبین خاص خود در موزه‌ها و نگارخانه‌ها به ارتباطی گسترده‌تر روی‌ آوردند که در آن نه تنها مخاطبین افرادی دعوت شده به یک نمایشگاه نبودند بلکه در بسیاری موارد اثر هنری با مشارکت آنها تعریف و تکمیل می‌شد.

امروزه اما، مجسمه‌ها خالق هارمونی و همنوایی در شهر و در مفهوم وسیع‌تر بیان‌کننده فرهنگ و تمدن در کشور هستند. مجسمه‌ها و سردیس‌ها، نقاشی‌ها و خطاطی‌ها معرف عملکرد و روحیه میدان یا محدوده پیرامون آن یا تداعی‌کننده عملکرد تاریخی یا فرهنگی جامعه هستند. بنابراین هنرهای تجسمی به ارائه شناسنامه‌ای از شهر کمک می‌کنند.

سردر باغ ملی در مقطعی، نماد تهران بوده و در مقطع دیگر، برج آزادی و اکنون برج میلاد نماد آن است. به عبارتی با وجود همین سردر باغ ملی است که آن 2 اثر نیز به قوت خود باقی‌اند و این آثار را باید مکمل یکدیگر دانست.

مردم سر در باغ ملی را به‌عنوان نماد تاریخ معاصر تهران و معماری خاص تهران قدیم می‌شناسند. این بنا کار استاد جعفرخان معمار کاشانی است‌. سفت‌کاری‌هایش توسط استاد اسماعیلی‌، ستون‌ها به دست استاد کریم منیژه و کاشی‌های آن نیز توسط مرحوم استاد خاک نگار مقدم ساخته شده است‌.

در نمای خارجی‌، بر کتیبه کاشی‌کاری سردر، اشعاری از ندیم‌الملک به چشم می‌خورد. سردر دارای نقوش کاشی‌کاری شده با نقش دو شیر که تاجی را در میان گرفته‌اند، پلنگ‌، شیر و خورشید و مسلسل است‌.

سردر باغ ملی در مقطعی، نماد تهران بوده و در مقطع دیگر، برج آزادی و اکنون برج میلاد نماد آن است. به عبارتی با وجود همین سردر باغ ملی است که آن 2 اثر نیز به قوت خود باقی‌اند و این آثار را باید مکمل یکدیگر دانست.مردم سر در باغ ملی را به‌عنوان نماد تاریخ معاصر تهران و معماری خاص تهران قدیم می‌شناسند. این بنا کار استاد جعفرخان معمار کاشانی است‌. سفت‌کاری‌هایش توسط استاد اسماعیلی‌، ستون‌ها به دست استاد کریم منیژه و کاشی‌های آن نیز توسط مرحوم استاد خاک نگار مقدم ساخته شده است‌.

سردر دارای یک سواره‌رو و دو پیاده‌رو در طرفین آن است‌ که هر سه آنها دارای دروازه‌های چدنی است‌. دروازه‌های چدنی بنا نیز در قورخانه تهران توسط استاد محمد علی کرمانی‌، از صنعتگران بنام‌، ساخته شده است‌.

یکی از مهم‌ترین اجزایی که ‌شهر را می‌تواند علاوه بر جذاب‌تر شدن برای شهروندان، خاطره انگیز کند، استفاده از هنرهای تجسمی است؛ هنری که ‌سبب می‌شود نه تنها فضای شهر با تمام آشفتگی‌هایش برای رهگذران لطیف‌تر شود بلکه عرصه بسیار مناسبی ‌برای ورود هنر به شهر است؛‌ ایده‌ای که سال‌هاست بسیاری از کلانشهرهای دنیا استفاده از آن را آغاز کرده‌اند.

هنگامی که یک کودک در شهر رم متولد می‌شود، در لحظه تولد با تاریخی سه هزار ساله پیوند می‌خورد اما یک کودک تهرانی با حضور در شهری بی‌هویت و بی‌نشانه، با تاریخ روبه‌رو نمی‌شود و دلیل این مسئله هم بی‌توجهی به عناصر بصری انتقال‌دهنده مفاهیم در شهر است. ساماندهی مجسمه‌های شهری از مهم‌ترین نیازهای تهران است. باید با ایجاد بانکی اطلاعاتی، اسامی و مشخصات مجسمه‌ها و سردیس‌های شهر ثبت و حفظ شود. امروزه بحث استفاده از مجسمه‌ها و سردیس‌های شهری و استفاده از امکانات مجسمه‌سازی‌ در طراحی محیط گستره وسیعی پیدا کرده اما متأسفانه این امکانات در شهرهای بزرگ ما به‌ویژه پایتخت استفاده نمی‌شود.

هنر در فضای عمومی شهر

از زمان استفاده از مجسمه‌ها در شهرها 500 سال می‌گذرد اما هنوز بر سر اینکه مجسمه باید داخل فضای بسته باشد یا در میدان شهر قرار گیرد، بحث است. از آن زمان که در آکادمی هنر فلورانس میان داوینچی و طرفدارانش و میکل آنژ و هواخواهانش کشمکش و منازعه در گرفت، تا الان این سؤال باقی است. هر چند که آن زمان میکل آنژ برنده شد و توانست مجسمه داوود خود را وقیحانه در مرکز شهر فلورانس قرار دهد، ولی اقلیم متغیر و طبیعت ستیزه جوی شمال ایتالیا کارشناسان را متقاعد کرد که مجسمه داوود را به داخل فضای سرپوشیده آکادمی ببرند. با این حال باز هم مجسمه سازانی چون میکل آنژ در آرزو و خلق یک مجسمه هنری عظیم در معرض دید عمومی هستند.

آنهایی که معتقدند هنر، مرتبه‌ای والاتر از آن دارد که خود به میان مردم رفته و ارزش درونی‌‌اش را به همگان ثابت کند، گالری‌ها و موزه‌ها را مکان مناسبی برای ارائه آثار هنری می‌دانند. اما گروهی دیگر به‌دنبال گسترش یک هویت عمومی و رشد و تعالی معنویات جامعه از طریق هنر عام بوده و تأثیر هنر را بر تغییر رفتار اجتماعی امری مهم و انکارناپذیر می‌دانند. گر چه در حال حاضر مردم برای دیدن آثار هنری و درک هویت تاریخی ملی خود تنها به موزه اکتفا می‌کنند زیرا در شهر آثار هنری آنقدر کم است که یا باید به‌دنبال آن به نقطه‌های جنوبی شهر رفت یا اینکه خیابان به خیابان یا میدان به میدان شهر را زیر پا گذاشت.

این در حالی است که اکنون همراه با پروژه‌های جدید در حال ساخت هیچ اثر هنری با آن ساخته نمی‌شود تا هویت آن را نشان دهد. تونل توحید یکی از همین پروژه‌هاست که به تازگی افتتاح شده است. فکر اینکه چند دهه بعد اگر کسی از آن گذرکند نخواهد فهمید که در چه سالی ساخته و افتتاح شده است آدمی را به فکر فرومی‌برد، در حالی که بناهای ساخته شده قدیمی که قدمتی بسیار دارند را با توجه به آثار تجسمی آنها می‌توان به راحتی تشخیص داد که در چه زمانی و توسط چه کسانی ساخته شده‌اند. سر در باغ ملی یکی از همین نمونه‌هایی است که به راحتی می‌توان هویت آن را تشخیص داد.

از این‌رو وقتی جامعه شناسان شهری و معماران و طراحان فضاهای عمومی در شهرهای مدرن می‌خواهند به مسئله کمبود هویت قومی و ایجاد تفاهم بین اقشار مختلف ساکن در شهرها بپردازند، به سرعت به راه حل باستانی می‌رسند؛ یعنی مجسمه در میادین که همانا بازگوکننده هویت در شهرهاست.

در واقع فضاهای عمومی و مهم‌ترین آنها یعنی میدان، بهترین مکان برای نصب مجسمه‌ در شهرهاست. این فضاها می‌تواند ورودی یک ساختمان بلندمرتبه باشد یا تقاطع چند خیابان اصلی و فرعی. در هر کدام از گزینه‌های شهری که مجسمه در آنجا قرار می‌گیرد باید 2اصل کاربری مجسمه و هویت بخشی آن تأمین شود تا مجسمه‌های شهری امکانات بالقوه خود را برای مردم یا همان مخاطب عامشان بروز دهند. مجسمه‌ها در محل‌های گذر عامل‌های ایستگاهی تلقی می‌شوند که به واسطه‌ آنها و مرتبه هنری‌شان هر کدام ارتباط خاصی با عابران برقرار می‌سازند. تعدادی از مجسمه‌ها حکم شناسنامه هویتی یک‌ملت یا ساکنان یک شهر را به‌خود می‌گیرند؛ کارکردی که در گذشته طاق‌های نصرت به‌عهده داشتند.

از زمان استفاده از مجسمه‌ها در شهرها 500 سال می‌گذرد اما هنوز بر سر اینکه مجسمه باید داخل فضای بسته باشد یا در میدان شهر قرار گیرد، بحث است

مجسمه‌ها گاهی یادآور پیروزی‌ها و دلاوری‌های یک قوم محسوب شده و سمبلی تجسمی از نسلی به آیندگان هستند. مجسمه‌های تفکر برانگیز، مجسمه‌هایی که روحیه‌ طنز یا شادی را در مخاطب ایجاد می‌کنند، مجسمه‌هایی که انسان‌ها را به لحظه‌ای ایستادن و نگاه کردن، دعوت می‌کنند تا شتاب پرگذر زندگی شهری بر رفتار آنها مسلط نشود و آثاری که فقط بازگوکننده هنر هستند، همگی در برگیرنده یک ایده کلی و مهم در زندگی شهری قلمداد می‌شوند و آن ارائه یک هویت مشترک به ساکنانی متفرق است.

کشور ایتالیا پیوند دیرینه‌ای با هنر مجسمه‌سازی‌ دارد و از گذشته‌های دور تا به امروز هنرمندان مجسمه‌ساز و پیکرتراش بسیاری را در دل خود پرورانده است.امروز اگر نامی از هنر مجسمه‌سازی‌ به میان می‌آید ابتدا کشور ایتالیا و آثار هنرمندان بی‌بدیل آن به اذهان متبادر می‌شود.

ایتالیا می‌خواهد برای همیشه زیبایی‌اش را حفظ کند و بر آن بیفزاید، بنابراین هر ساله در شهرهای مختلف این کشور سمپوزیوم‌های بین‌المللی مجسمه‌سازی مختلفی برگزار می‌شود و هنرمندان سراسر دنیا را برای هر چه زیباتر کردن شهرهای خود فرامی‌خواند تا با استفاده از ابزار و مصالح مختلف بر غنای هنری شهرهای خود بیفزاید، چرا که می‌داند برپایی این سمپوزیوم‌ها گذشته از زیبایی شهرها و جلب هر چه بیشتر گردشگران سراسر دنیا، به رشد و توسعه اقتصادی نیز کمک می‌کند.

تنها صف‌های کیلومتری در برابر کلیساها و معابد باستانی رم نیست که از گردشگران خارجی تشکیل شده است. گردشی در شهرهای این کشور شما را با دنیایی از نبوغ هنری هنرمندان مواجه می‌کند. تندیس شگفت انگیز داوود و موسی، مجسمه‌های مرمرین و... هیچگاه دیدگان مشتاق تماشاگران را خسته نمی‌کند.

البته هنر مجسمه‌سازی‌ این کشور در حد دوران باستان و عصر رنسانس باقی نمانده است و امروز اکثر کشورهای جهان با اشکال و احجام گوناگونی آراسته شده‌اند تا فضای خشک شهری را تلطیف کنند.

بخش هنری تبیان


منبع:

ایران مجسمه/ حمیده عبدالهی