تبیان، دستیار زندگی
بالاخره غروب این خورشید فروزان عالم تشیع به پایان رسید و مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غروب خورشید

شیخ بهایی

بالاخره غروب این خورشید فروزان عالم تشیع به پایان رسید و مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.

غروب خورشید

 شیخ بهاءالدین محمد عاملی که بعدها بیشتر به عنوان شیخ بهائی   اشتهار یافت، از مفاخر تراز اول جهان اسلام است و شاید بی مبالغه بتوان او را درخشان ترین شخصیت علمی اسلامی در سده های دهم و یازدهم هجری خواند.

او در شعبه‌های مختلف علوم زمان خویش مهارت داشت و به قول قدما مردی ذوفنون بود. حتی گفته اند در دانش هائی بصیرت و مهارت داشت که پیش از وی کمتر دانشمندی در جهان اسلام گرد ان ها برامده است.

افزون بر تبحر در دانش های گوناگون و خوض در عرفان رسمی و مصطلح، جاذبه های شخصیت انسانی و کارنامه پربار فضائل و مکارم شیخ بهائی، یاد و نام او را در فرهنگ ما پاینده ساخته است.

 بالاخره غروب این خورشید فروزان عالم تشیع به پایان رسید و مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.

شیخ بهائی چند روز قبل از مرگ با جمعی از همراهان و شاگردان خود به زیارت قبر بابا رکن الدین شیرازی * رفت و مکاشفه ای برایش روی داد که از آن نزدیک بودن مرگش را استنباط کرد. محمدتقی مجلسی (1406ـ1413، ج 14، ص 434ـ 435)، که خود از همراهان شیخ بوده ، این مکاشفه را گزارش کرده است (برای آگاهی از جزئیات مکاشفه و اختلاف منابع در آن رجوع کنید به مدنی ، 1324، ص 291؛ اسکندر منشی ، ج 2، ص 967؛ محبّی ، خلاصة الاثر ، ج 3، ص 454ـ455).

بهائی از آن پس خلوت گزید و بعداز هفت روز بیماری از دنیا رفت و طبق وصیتش او را به مشهد انتقال دادند و در مَدْرس سابق خودِ او در نزدیکی حرم رضوی سمت پایین پای مبارک به خاک سپردند (اسکندر منشی ، ج 2، ص 967ـ 968؛ اعتمادالسلطنه ، 1362ـ 1363 ش ، ص 445ـ447؛ افندی اصفهانی ، 1401، ج 5، ص 97؛ همو، 1410، همانجا). امروزه ، این محل ، جزو رواقهای حرم است .

وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن كردند.

اما نقل قولهای در رابطه با تاریخ وفات این عالم وارسته :

در مورد تاریخ وفات شیخ بهایى اقوال گوناگونی وجود دارد، صاحب‏ «تاریخ ‏عالم آراى عباسى‏» كه از مآخذ مورد اعتماد است، مى‏گوید كه در شب چهارم شوال سال‏1030 ه.ق بیمار شد و هفت روز رنجور بود، تا این كه در شب 11 شوال درگذشت، و چون وى رحلت كرد، شاه عباس در ییلاق بود و اعیان شهر جنازه او را برداشتند و ازدحام مردم به اندازه‏اى بود كه در میدان نقش جهان جا نبود كه جنازه او را حركت‏ دهند.

در مسجد جامع عتیق به آب چاه غسل دادند و علماء بر او نماز گزاردند و در بقعه‏اى منسوب به امام زین العابدین(علیه السلام) كه مدفن دو امامزاده است، گذاشتند و از آنجا به مشهد بردند و به وصیت‏ خود او در پائین پا، در جایى كه هنگام توقف در مشهد در آنجا درس مى‏گفت، به خاكش سپردند.

صاحب روضات الجنات مى‏گوید كه چون شیخ درگذشت، پنجاه هزار نفر بر جنازه وى نماز گزاردند و در تاریخ فوت وى گفته‏اند: «بى ‏سر و پا گشت و شرع و افسر فضل اوفتاد.» مقصود از «بى‏سر و پا گشت‏ شرع‏» این است كه شین و عین از آغاز و آخر شرع مى‏افتد، و «راء» مى‏ماند كه 200 باشد، و «افسر فضل اوفتاد»، یعنى ‏«فاء» از آغاز آن ساقط مى‏شود و «ضاء» كه 800 و «لام‏» كه 30 باشد مى‏ماند و روى هم رفته،1030مى‏شود.

صاحب كتاب تنبیهات مى‏گوید كه سال یك هزار و سى هجرى، مریخ در عقرب ‏راجع شد، و شیخ پس از یك هفته مریضى به رحمت ایزدى پیوست.

اعتماد الدوله میرزا ابو طالب در تاریخ رحلت وى گفته است:

رفت چون شیخ از این دار فناى گشت ایوان جنانش ماواى دوستى جست ز من تاریخش گفتمش ‏«شیخ بهاء الدین واى‏» كه از جمله آخر بدون همزه‏ «بهاء»، عدد 1030 به دست مى‏آید.

صاحب مطلع الشمس مى‏گوید كه در چهارم شوال سال 1030 هجرى شمسى‏ مریض گشت و در سه‏شنبه دوازدهم رحلت نمود و جسد شریفش به مشهد نقل شد.

صاحب امل الآمل در مورد تاریخ وفات شیخ گوید كه از مشایخ خود شنیدم كه ‏در سال 1030 هجرى قمرى درگذشت.

ولى صاحب قصص العلماء تاریخ درگذشت وى را سال 1031 هجرى قمرى ‏ذكر كرده است.

صاحب سلافة العصر، تاریخ وفات شیخ را دوازده روز مانده از شوال سال ‏1031 هجرى قمرى نوشته است، و در كتاب دیگر خویش موسوم به حدائق الندیه فی‏ شرح الفوائد الصمدیه در دوازدهم شوال سال 1030 هجرى قمرى ذكر كرده است و ممكن است در چاپ كتاب اول تحریفى شده باشد.

به طور كلى آنچه از این اقوال برمى‏آید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال‏1030 یا 1031 هجرى قمرى اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آراى عباسى‏ كه نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین كتاب تنبیهات كه تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال 1030 را ذكر كرده‏اند، از این رو گفته كسانى كه وفات‏ شیخ را در این سال نوشته‏اند، صحیح‏تر به نظر مى‏رسد.

در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال 1030 ه.ق در شهر اصفهان روى داده است. [1]

    تاریخ مرگ:

کتیبه کاشیکاری دیوار: 12 شوال 1030 هجری قمری (برابر با 8 شهریور 1000 خورشیدی، و 30 اوت 1621)

کتیبه سنگ قبر: شوال 1031 هجری قمری (برابر با مرداد یا شهریور 1001، و اوت 1622)

کتیبه دیوار در سال 1324 خورشیدی در زمان استانداری علی منصور ساخته شد و حاوی تاریخ روز، ماه و سال است، در حالی که کتیبه سنگ قبر فقط حاوی تاریخ ماه و سال است.

به نظر می‌رسد که در هنگام بازسازی اتاق تحقیقاتی درباره تاریخ تولد و مرگ انجام شده باشد و به این خاطر تاریخ روز به کتیبه کاشیکاری اضافه گشته است. در این صورت به نظر می‌رسد که تاریخ‌های کتیبه دیوار دقیق‌تر باشند.


پی نوشت :

[1]  منبع:

فقهاى نامدار شیعه، عقیقى بخشایشى، ص 211 .

تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان