تبیان، دستیار زندگی
شیخ بهایی از جمله شخصیت هایی است که به دلیل ویژگی های شخصیتی، حصار زمان خویش را شکست و در تمام تاریخ، خود نمایی می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیخ بهایی جامع بین علم و هنر بود

شیخ بهایی

شیخ بهایی از جمله شخصیت هایی است که به دلیل ویژگی های شخصیتی، حصار زمان خویش را شکست و در تمام تاریخ، خود نمایی می کند.

شیخ بهایی جامع بین علم و هنر بود

اگر با هنرمند معماری روبه‌رو شوی که ساختمان‌هایی زیبا، کارآمد و شگفت‌انگیز ساخته، چه احساسی نسبت به این هنرمند پیدا می‌‌کنی؟ نسبت به آثارش چه واکنشی نشان می‌دهی و چه‌قدر در نگه‌داری از این آثار تلاش می‌کنی؟

اگر با فیلسوفی آشنا شوی که بتواند پاسخ خیلی از سؤال‌های اساسی تو را درباره زندگی و موضوع‌های مهمی که ذهنت را مشغول کرده، بدهد، آن‌وقت چه‌طور؟

اگر دانشمندی بتواند چیزهایی خارق العاده درست کند و مسئله های پیچیده ریاضی و هندسه و نجوم را به خوبی برایت توضیح بدهد، یا اگر با شاعری آشنا شوی که شعرهای خیلی خوبی گفته باشد...حالا فکرش را بکن با آدمی آشنا شوی که همه این کارها را کرده باشد و همه این ویژگی‌ها را داشته باشد...

می‌گویی غیر ممکن است؟ اما باور کن چنین کسی واقعاً وجود داشته، یک آدم واقعی اما نابغه؛ آدمی که حدود 400 سال پیش زندگی می‌کرده، در زمان شاه‌عباس صفوی؛ و تو هم حتماً اسمش را شنیده‌ای: «شیخ بهایی».

شیخ بهایی، جامع بین علم و هنر بود و به تعبیر دیگر میان علوم و فنون را جمع می کرد؛ چرا که هم شخصیتی عالم و هم شخصیتی هنرمند بود.

شیخ بهایی از جمله شخصیت هایی است که به دلیل ویژگی های شخصیتی، حصار زمان خویش را شکست و در تمام تاریخ، خود نمایی می کند.

علم و هنر به گونه ای در شخصیت شیخ بهایی بروز و ظهور پیدا کرده بود که در دستیابی به تکنیک هایی که او به کار برده بود، بسیاری از عالمان فرو مانده بودند و نمی توانستند به آن دست یابند.

شخصیت شیخ بهایی و ابتکارات او در تاریخ ایران درخشنده خواهد بود و اگر ایران بخواهد غنای فرهنگی و اسلامی خود را به رخ جهانیان بکشد، بی گمان، شخصیت و آثار علمی و هنری شیخ بهایی یکی از آن هاست.

حضور شیخ بهایی در ساحت مسائل اجتماعی، حضوری پررنگ بود؛ به گونه ای که نمی توان از وی صرفاً با عنوان شخصیتی عالم و کنج حجره نشسته، نام برد که بی اطلاع از جامعه است  شخصیت شیخ بهایی علاوه بر عالم بودن، شخصیتی مطلع از وضعیت جامعه خویش بود، که به همین دلیل باید این شخصیت را الگویی مفید برای طالبان علم دانست.

شیخ بهایی و هنر

دانش و هنر دو گوهر گرانبها هستند كه با هم پیوند نزدیك دارند.

دانش بیشتر رنگ تئوری و اندیشه دارد، و هنر رنگ كار و عمل. ایمان و عرفان ضلع سوّم این دو، بلكه قلب حیات بخش و هدایتگر آن است؛ ایمان استوار و عرفان الهی، این دو ابزار كارآمد را به كار می گیرد.

و شیخ بهاء الدین، دانش و هنر را به خدمت آرمان های مكتبی و ایمان مذهبی گرفته بود و به راستی او نمونه تخصص مكتبی و هنر متعهد بود.

گرچه برترین هنر، فتح قله های بلند "عرفان" و "زهد" و "جهاد" و "آزادی" است كه شیخ با فتح آن نیاز به هنرنمائی دیگر نداشت. امّا توان و تلاش این فقیه فرزانه و زاهد سیاستمدار در استفاده از روش ها و ابزارهای گسترش اندیشه های اسلامی، شایان الگو گرفتن است.

شیخ در داستان نویسی،

معماری،

شعر،

خوشنویسی، و برخی دیگر از هنرها مهارت داشت.

او شعر و شاعری را به دو زبان عربی و فارسی دنبال می كرد و مثنوی های اخلاقی و  عرفانی "نان و پنیر"، "نان و حلوا" و "شیر و شكر" را پدید آورد.

هنر معماری شیخ یادگارهای زیادی دارد كه در تاریخ اصفهان و ایران، بلكه جهان، پرآوازه است.

حمام معروف شیخ بهایی، كاریز نجف آباد اصفهان، قنات زرین كمر، تعیین سمت قبله مسجد شاه اصفهان، تقسیم آب زاینده رود و دهها كار دیگر، آوازه هنری شیخ را در جهان گسترده است.

هنر داستان نویسی شیخ در كتاب شیرین "پند اهل دانش و هوش" به زبان "گربه و موش" جلوه كرده است. این كتاب را می توان از نمونه های آموزنده داستان از زبان حیوانات حساب كرد و شاید یكی از منابع الهام سازندگان فیلم های كارتونی "مدرسه موشها" و امثال آن بوده است.

شیخ بهایی در كتاب معروف به "گربه و موش" نظریات اجتماعی-  اخلاقی مفیدی را به زبان حیوانات بیان كرده است، او در یك فصل موش را "نفس امّاره" و هوس های بی حد و مرز انسان گرفته و گربه را در نقش "نیروی تخیل" و خیال پرداز به كار گرفته است.

در فصلی دیگر، شیخ از سطح مسائل اخلاق فردی فراتر رفته و موش را الگوی صوفی منشی و درویش مآبی حاكم بر قرن 11 و گربه را مظهر جستجوگران علم و دانش شناخته است و از مناظرات این صوفی "موش منشی" و دانش پژوه "گربه رفتار" نصایح سودمندی خلق كرده است.

شیخ بهایی بسیار طبع لطیفی دارد و از بیان شیخ بهایی یکی از مهم‌ترین آفات، هرزه گویی زبان است و حفظ زبان از صفات عالی انسان است.صمت و سکوت و خاموشی و تفکر، نشانه انسان اهل حال است:

بطوری که در یکی از ابیات خود در نان و حلوا اینچنین سروده است که :

نان و حلوا چیست قیل و قال تو

وین زبان پردازی بی‌حال تو

گوش بگشا لب فرو بند از مقال

هفته هفته، ماه ماه وسال سال


تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان