چگونگی طبقه بندی سور قرآن(6)

1.القارعة: «این سوره از آغاز تا انجام از حادثهی قیامت سخن میگوید و شداید و احوال آن روز و سرنوشت نهایی انسان را بیان میكند.»
کلمه «القارعة» این كلمه پنج بار در قرآن كریم آمده كه سه بار از آن میان در همین سوره بوده است: «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ»؛ «كوبنده. چیست كوبنده؟ و توچه میدانی كه كوبنده چیست؟»
2. التكاثر: كلید واژهای است از آیهی نخست كه در جایگاه كلمهی ردیف برنشسته، و رشته (سِلْك) وار آیههای پسین ـ دُردانهها ـ را، در گرد خود، به یكدیگر پیوند داده است: «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ»؛ «تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت.»
مصدر «تكاثر» یك بار در این سوره و یك بار در سورة حدید آمده و به معنای «هم چشمی كردن و مسابقه گذاشتن در فزونی مال و قدرت و فرزند» است.
3. العصر: تنها سوگند سوره به همین كلمه است در سرتاسر قرآن كریم فقط یك بار در همین سوره آمده است.
4. الهُمزة: كلید واژهای است از آیهی نخست كه با كلید واژهی دیگر «لُمَزَة»، رشته وار آیههای پس از خود ـ دُر دانهها ـ را هم میپیوندند. «وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»؛ «وای بر هر بدگوی عیبجویی.»
این وصف ـ واژه در قرآن كریم یكبار و در همین سوره مذكور افتاده و به معنای «شخصی است كه در صدد خوار و بدنام و معیوب نمایاندن دیگران باشد».
5. الفیل: نامْ واژهای است از آیهی نخست كه در موضع كلمهی ردیف بر نشسته و به جهت یكتا بودن در قرآن كریم، كلید واژه و شناسهی ممتازی برای شناسایی، تمییز و تشخیص سوره است و بامضافش «اصحاب» چونان رشتهای واژگان سوره ـ دُر دانهها ـ را بر گِرد خود، به یكدیگر پیوند میدهد: «أَ لَمْ تَرَ كَیْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحابِ الْفِیلِ»؛ «مگر ندیدی پروردگارت با پیل داران چه كرد؟» در این سوره یكسره به ماجرای تاریخی «اصحاب فیل» پرداخته شده است.
6. قریش: مانند مورد پیشین. با این قید كه «قریش» قرین (مضاف)ندارد و تك افتاده است. این سوره «دربارهی همبستگی قریش نازل شده و یك سورهی به هم پیوسته است و از آغاز تا پایان دربارهی قریش سخن گفته شده است و نعمتهای خدا را نسبت به قریش و وظایف آنان را در برابر این نعمتهای الهی بیان میكند.» واژهی قریش در قرآن كریم، فقط یك بار در همین سوره ذكر شده است.
7. الماعون: نامْ واژهای است كه در موضع «كلمهی ردیف»، آخرین واژه در آخرین آیهی سوره، برنشسته و در تمام قرآن، یكتاست و در نتیجه، با مجموعهای از ویژگیها، شناسهی ممتازی برای شناسایی، تمییز و تشخیص سوره گشته است. معنای اصلی آن (ماعون) مطلق منابع فیاض طبیعت است و سپس به آلات و وسایل عمومی تولید و زندگی كه برای همه فراهم نمیشود و باید در دسترس همه باشد نیز اطلاق شده است. آنها كه نماز گزارند و از روح نماز دور و غافلند، ریا میكنند و خود را ظاهر الصلاح نشان میدهند و مانع ماعون میگردند وای بر آنان. (نك: آیهی 4 ـ 7).
8. الكوثر: با این قید كه «كوثر» تك افتاده است و قرین «مضاف» ندارد. در قرآن كریم، فقط یك بار در همین سوره آمده و به معنای «خیر فراوان» و «جویی در بهشت» است و به لطف سرشار الهی به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اشاره دارد:«إِنَّا أَعْطَیْناكَ الْكَوْثَرَ» (آیهی 1).
9. الكافرون: جمعْ واژهای است كه در موضع كلمهی ردیف بر نشسته است؛ وصف واژهای است كه از كثرت استعمال، چونان نام به نظر میرسد و گاه به همین عنوان به كار میرود و به صُور گوناگون، فراوان در قرآن به چشم میخورد و در این سوره، یك بار آمده و سوره با خطاب به آنان (كافران) آغاز میشود و از عدم سازش، التقاط و آمیختگی میان آیین توحید و شرك و بتپرستی سخن میگوید.
10. النصر: نامْ واژهای از آیهی نخست آن است كه ضمن آن، خبر مهم غیبی فتح مكّه با پیروزی بزرگ و غلبهی نهایی اسلام پیش گویی شده است. بنابراین، كلمهی «النصر» با واژهی «الفتح» دو كلید واژهی سورهاند: «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» واژهی نصر (كمك، امداد و مساعدت)، 22 بار در قرآن كریم ذكر شده كه یك بار آن از میان در همین سوره بوده است.
11. المسّد: واژهی «مَسَد» به معنای «رشتهها و الیاف بافته و تافتهی خرما»، تعریضی همراه با توبیخ و تحقیر به زن ابو لهب است كه حمالة الحطب (حمال هیزم) بود با اشاره به اینكه او و شویش كاركرد مشتركی داشتهاند وسرنوشت مشتركی هم خواهند داشت.
12. الأخلاص: نامْ واژهای (مصدری) است كه از ظاهرش در سوره نشانی نیست، امّا لُبّ لبابِ سوره، چیزی جز آن نیست و حافظ شیرین سخن به نام این سوره تصریح نموده در آن جا كه فرموده است:
بس كه ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
وز پِیَش سورهی اخلاص دمیدیم و برفت[ شمس الدین محمد حافظ شیرازی: پیشین، ص 35]
13. الفلق: فلق نامْ واژهای كه در سراسر قرآن، یگانه است كه در موضع كلمهی ردیف برنشسته است. در نتیجه، شناسهی ممتازی برای شناسایی، تمییز و تشخیص سوره است: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» (آیهی 1)؛ «بگو به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم».
بخش قرآن تبیان
منبع :
قرآن در آینة پژوهش ـ عبدالمهدی جلالی