فوتبال ایران در حوالی کوچه بن بست
تلاش كارلوس كیروش برای پیدا كردن پدیدههای ایرانی الاصل جدید در فوتبال اروپا میتواند پیامهای زیادی برای فوتبال ما داشته باشد. مجید جلالی معتقد است این واقعیت تلخی برای ما است و در عین حال مهدی مناجاتی میگوید فوتبال ما هزار بازیكن مثل اشكان دژاگه دارد و نیازی به این كارها نیست!
پس از آمدن فریدون زندی به فوتبال ایران، شاید كسی فكر نمی كرد بازیكنان ایرانی الاصل خارجی روزی در تركیب تیم ملی جایی پیدا كنند و حتی به قدری مهم شوند كه بزرگترین مربی چند سال اخیر تیم ملی فوتبال برای پیدا كردن پدیدهای جدید میان آنها دو هفته تمام از وقتش را صرف سفر به كشورهای مختلف اروپا و دیدن عملكرد این بازیكنان باشد.
بدون شك عملكرد اشكان دژاگه در نخستین دیدار رسمیاش برای تیم ملی و درخشش او مقابل قطر در تصمیم اخیر سرمربی پرتغالی تاثیرگذار بوده است. شاید خود كیروش هم فكر نمی كرد ریسكی كه برای بازی دادن به دژاگه در نخستین بازی ملیاش كرده، اینقدر خوب جواب دهد. چیزی كه مسلم است هر كشوری دوست دارد از تمام ظرفیتهای ممكن برای پیشرفت فوتبالش استفاده كند. در این میان دعوت از بازیكنانی كه به هر نوعی ملیتشان به آن كشور باز میگردد، یكی از همین ظرفیتها است كه تا به حال كشورهای معتبر و صاحب فوتبال آن را انجام دادهاند.
حضور مائورو كامورانزی (كه اصلیتی آرژانتینی دارد) در تیم ملی ایتالیا نشان دهنده این بود كه مسئولان فوتبال این كشور علاوه بر بازیكنان بزرگ و مستعد خود به دنبال بهترین نتایج با استفاده از تمام ظرفیتهای موجود هستند. حال كیروش هم برای موفقیت هر چه بیشتر خود با تیم ملی و پس از تجربه خوب بازی دادن به دژاگه به دنبال پدیدههای دیگری است. با این وجود، این تمام ماجرا نیست. نگاه خوشبینانه این است كه دستیار پیشین آلكس فرگوسن برای پیشرفت فوتبال ایران و هموار كردن راه صعود به جام جهانی این برنامه را آغاز كرده است اما در اینجا این سوال به وجود میآید كه اگر فوتبال ایران به اندازه كافی بازیكن خوب و توانا برای صعود به جام جهانی دارد، چرا كه كیروش به فكر پیدا كردن پدیدههای جدید افتاده است؟ آیا این موضوع دلیلی بر این است كه فوتبال ما بازیكن خوب كم دارد؟ تا پیش از این اگر قرار بود نقاط ضعف و قوت فوتبالمان را بگوییم، مطمئنا وجود بازیكنان مستعد و تماشاگران پرشور و متعصب را هم در میان نقاط قوت میآوردیم، اما با كار اخیر كیروش، شاید باید در این تفكر خودمان تجدید نظر كنیم. در این باره نظر چند كارشناس فوتبال را پرسیدیم تا درباره انگیزههای كیروش و پیامدهای ورود این بازیكنان به تیم ملی صحبت كند.
بدون شك عملكرد اشكان دژاگه در نخستین دیدار رسمیاش برای تیم ملی و درخشش او مقابل قطر در تصمیم اخیر سرمربی پرتغالی تاثیرگذار بوده است. شاید خود كیروش هم فكر نمی كرد ریسكی كه برای بازی دادن به دژاگه در نخستین بازی ملیاش كرده، اینقدر خوب جواب دهد
** مجید جلالی
به اعتقاد من این تصمیم كیروش ارتباطی با عدم همكاری باشگاهها با تیم ملی ندارد، چرا كه بازیكنانی كه احتمالا از خارج میآیند كمتر از بازیكنان خارجی میتوانند در اختیار تیم ملی باشند اما این كه مربی تیم ملی ما به كشورهای دیگر میرود تا بازیكنان با ملیت ایرانی را پیدا كند، واقعیت تلخی است و نشان میدهد ما پروسه سازندگی بازیكن در كشور نداریم. این یك واقعیت است كه وقتی كه بازیكنان بزرگ ما در پستهای مختلف از فوتبال خداحافظی میكنند، فوتبال ما جایگزینی برای آنها ندارد. همین موضوع برای آینده فوتبال ما نگران كننده است و معضلات بیشتری به بار میآورد. در این میان كیروش نمیتواند فكری برای ما كند، چرا كه او یكی، دو سال بیشتر در این فوتبال نیست و ما میمانیم و خودمان. وقتی ما دژاگه را به فوتبالمان میآوریم و او در بازی اول دو گل میزند، ظاهرش خوب است، اما باطن تلخی دارد. وقتی ما خواهان فوتبالی هستیم كه به هر شكلی ممكن میخواهد نتیجه بگیرد، عاقبتش همین میشود. چرخه ساندگی در كشور ما معیوب است.

** مجید صالح
رفتن به جام جهانی یك عزم ملی میخواهد. بازیكنانی كه كیروش به دنبال آنهاست به هر حال ایرانی هستند و تا به حال به آنها توجه نشده است. این كه آنها بعد از آمدن به تیم ملی خود را با سایر بازیكنان هماهنگ كنند، هنر مربی است كه كیروش هم تا به حال نشان داده كارش را بلد است. از دو زاویه میتوان به این موضوع نگاه كرد. یكی این كه كیروش میخواهد از تمام نیروهای موجود برای صعود تیم ملی به جام جهانی كمك بگیرد و دیگر نگاه هم این است كه فوتبال ما اگر خیلی غنی بود، نیازی به پیدا كردن پدیدههای جدید در خارج از كشور نبود. درباره تعصب این بازیكنان به ایران هم نمیتوان پیش از دیدن بازی آنها نظر داد، اما دژاگه نشان داد علاوه بر توان فنی، تعصب هم دارد.
** مهدی مناجاتی
فكر نمیكنم تا به حال باشگاهها با مربیان خارجی تیم ملی چیزی كم گذاشته باشند. اتفاقا این باشگاهها بودند كه از این مربیها لطمه خوردهاند. به نظر من وظیفه همه مربیان تیم ملی بوده كه این بازیكنان را پیدا كنند. كیروش هم شق القمر نكرده كه دارد بازیكن پیدا میكند. در دورههای گذشته هم مربیان تیم ملی به دنبال اشكان دژاگه بودند، اما خود این بازیكن هنوز راضی به آمدن نشده بود. متاسفانه بعضیها فكر میكنند مرغ همسایه غاز است. ما در كشور خودمان بازیكنان مستعدی داریم، اما اساس كار فوتبال ما متاسفانه دست دلالها افتاده است و حتی در تیم ملی و فدراسیون هم دلالها كار را پیش میبرند . اصلا چرا كارلوس كیروش به جای رفتن به كشورهای دیگر به شهرستانها واستانهای دیگر ایران سر نمیزند؟ او میتواند از همین ایران و از طریق ماهواره و دیدن فیلمهای بازیكنان، عملكرد آنها را ارزیابی كند یا حداقل نمایندگان خود را بفرستد. به جرات می گویم همین الان بازیكنان مستعد و خوبی در تیمهای پایین جدول لیگ برتر حضور دارند كه دست دلالها هم به آنها نرسیده است. حالا خدا خواست اشكان دژاگه دو گل برای ایران زد، اما ما در فوتبال خودمان هزار تا اشكان دژاگه داریم
منبع:ایسنا