تبیان، دستیار زندگی
م رهبرى، ص 184 گردآورى و تدوین: مؤسسه فرهنگى قدر ولایت مقام معظم رهبرى كه تازه از بیمارستان مرخص شده بودند، تنها با اصرار دوستان متعهد خود، حاضر به داوطلبى پست ریاست جمهورى شدند.بعضى از دوستان حتى به ایشان اظهار مى‏كنند كه اگ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ریاست جمهورى



كتاب: زندگینامه مقام معظم رهبرى، ص 184

گردآورى و تدوین: مؤسسه فرهنگى قدر ولایت

مقام معظم رهبرى كه تازه از بیمارستان مرخص شده بودند، تنها با اصرار دوستان متعهد خود، حاضر به داوطلبى پست ریاست جمهورى شدند.بعضى از دوستان حتى به ایشان اظهار مى‏كنند كه اگر این مسؤولیت را قبول نكنید، پیش خداى متعال ممكن است پشیمان شوید كه چرا این ماموریت‏خدایى را قبول نكرده‏اید.این حرف معظم له را تكان مى‏دهد و براى خاطر خدا قبول مى‏كنند. (1)

ملت‏بزرگ ایران، پس از تجربه تلخ ریاست جمهورى بنى صدر و هوشیاریى كه از این رهگذر و انفجار حزب جمهورى اسلامى و مقر ریاست جمهورى رجایى به دست آورده بود، در تاریخ 13 مهرماه 1360، یكپارچه در راى‏گیرى ریاست جمهورى شركت نمود و با راى قاطع، حضرت آیت الله خامنه‏اى را به ریاست جمهورى خود برگزید.حضور 996/846/16 نفر در انتخابات سومین ریاست جمهورى اسلامى ایران و راى 972/007/16 نفر به آیت الله خامنه‏اى كه با 01/95 درصد، بالاترین نسبت را در تمامى انتخابات ریاست جمهورى تاكنون به خود اختصاص داده است، یكپارچگى مردم در صحنه و اعتماد عظیم آنان را به ادامه انقلاب اسلامى و خط امام در شخص آیت الله خامنه‏اى، بخوبى نشان مى‏دهد.یك روز پس از اعلام نتایج انتخابات، شوراى نگهبان اعتبارنامه ایشان را تایید و در روز 17 مهرماه، همزمان با عید سعید «فطر» حكم ریاست جمهورى معظم له توسط حضرت امام خمینى قدس سره تنفیذ شد.

متن حكم تنفیذ به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ما ننسخ من آیه او ننسها نات بخیر منها او مثلها

گرچه دست جنایتكاران و منافقان، رئیس جمهور متعهد و مؤمنى را از ملت مجاهد ایران گرفت و یكى از خدمتگزاران صدیق را به شهادت رساند و ملت عزیز را از خدمت او و او را از خدمت‏به ملت محروم كرد و گمان كرد كه با ترور اشخاص، ملت‏به پاخاسته، از تصمیم خود عقب مى‏نشیند و در خدمت‏به اسلام بزرگ، سستى مى‏ورزد و در نتیجه راه براى قدرتهاى چپاولگر باز مى‏شود، ولى شركت‏بى‏سابقه مردم كشور، امید بدخواهان را مبدل به یاس و طمع آزمندان را براى همیشه برید.

امریكا و تروریستهاى پیوسته و وابسته به آن، با تبلیغات خود، ملت‏شریف ایران و ارتش وفادار به اسلام را از هدف بزرگ اسلامى‏شان منحرف معرفى مى‏نمایند و وسایل ارتباط جمعى غرب، خصوصا امریكا و صهیونیسم براى جهانخواران و مزدورانشان كاخهاى سفید خیالى ساخته تا با شكست ایران در انتخابات، به سوى ایران مهد شیر زنان و شیر مردان هجوم آورده و با محو اسلام، حكومت‏سلطنتى یا جمهورى دموكراتیك خلق برقرار و كشور را تا ابد مورد چپاول قدرتمندان، خصوصا امریكا قرار دهند. ولى شركت عمومى ملت‏شجاع و متعهد در انتخابات و پیروزیهاى پى در پى قواى مسلح در جنوب و غرب، و حضور مداوم ملت در سرتاسر كشور از طرفى و از طرف دیگر سركوبى اشرار وطن‏فروش در داخل و پشت جبهه، و به انزوا كشاندن ملى‏گرایان پیوسته به امریكا، كاخهاى تخیلى آنان را فرو ریخت.

خداوند متعال بر ما منت نهاد كه افكار عمومى را براى انتخاب رئیس جمهورى متعهد و مبارز و در خط مستقیم اسلام، و عالم به دین و سیاست هدایت فرمود كه امید است‏با حسن تدبیر و كمك قواى سه‏گانه و پشتیبانى ملت‏بزرگ، مشكلات یكى پس از دیگرى، رفع و احكام مقدس اسلام به طور دلخواه در سطح كشور اجرا گردد.

این جانب به پیروى از ملت عظیم الشان و با اطلاع از مقام و مرتبت متفكر و دانشمند محترم، جناب حجت الاسلام آقاى سید على خامنه‏اى - ایده الله تعالى - راى ملت را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب نمودم.و راى ملت مسلمان متعهد و تنفیذ آن محدود است‏به این كه ایشان به همان نحو كه تا كنون خدمتگزار اسلام و ملت و طرفدار قشر مستضعف و به حكم قرآن كریم «اشداء على الكفار رحماء بینهم‏» بوده‏اند، از این پس نیز به همان تعهد باقى باشند و از طریق مستقیم انسانیت و اسلام انحراف ننمایند، كه ان شاء الله نمى‏نمایند، و در این موقع خطیر كه بدخواهان خارج و داخل و بلندگوهاى ابرقدرتها، خصوصا امریكاى جنایتكار با هر وسیله مى‏خواهند ملت و دولت و مجلس و دادگاه‏هاى ایران را متهم كنند و به گمان فاسد خود، تزلزلى در اركان جمهورى اسلامى ایجاد نمایند، لازم است رئیس جمهورى با كمك همه ارگانهاى جمهورى اسلامى و با تشریك مساعى یكدیگر، جریانات امور را به طورى هماهنگ و موافق اسلام كنند كه بهانه را از دست‏بدخواهان بگیرند، گرچه بسیارى از آنان، با احكام اسلام و حدود و تعزیرات آن موافقت ندارند.

آقاى رئیس جمهور و سایر دست‏اندركاران و دولتمردان در جمهورى اسلامى، باید بدانند كه ملت‏شریف ایران بر همه آنان حجت و منت دارند، چرا كه این ملت فداكار است كه در اول انقلاب، با نثار خون جوانان خود و زحمات طاقت‏فرسا پیروزى را به دست آورد و همه را از زندانها و تبعیدها و انزواها و اختناقها نجات داد، و حكومت را از ستمگران بازستاند و به آنان تحویل داد و همین ملت است كه از اول پیروزى تاكنون، در صحنه بوده و از كشور و ارتش و سپاه و سایر قواى مسلح و دولت و مجلس و شوراى عالى قضایى و دادگاه‏ها پشتیبانى نموده و با كمك و همت همین ملت، دشمنان داخل و خارج را سركوب و حزب الله را به جاى احزاب و گروه‏هاى شیطان نشاند، و هم اینانند كه با شوق و شعف، به آقاى رئیس جمهور بیش از شانزده میلیون راى دادند و بر كرسى ریاست جمهورى نشاندند، و هم اینانند كه به خواست‏خداوند تعالى قادرند كشور را حفظ و از شر شیاطین نجات دهند و اینانند كه بر همه ماها و شماها حق دارند و همه مى‏بایست دین خود را به آنان ادا كنیم، و در خدمت ملت، خصوصا مستضعفین كه سنگینى این جمهورى بر دوش آنان بوده و بدون كوچكترین توقعى در خدمت اسلامند، با جان و دل كوشا باشیم.و مادام كه همه ما و شما در خدمت مردم هستیم، آسیبى به جمهورى اسلامى وارد نمى‏شود و ملت‏بزرگ و بیدار و در صحنه، جواب همه یاوه سرایان و زورگویان را مى‏دهد.

از خداوند متعال پیروزى اسلام و مسلمین را خواستارم. (2)

و السلام على عباد الله الصالحین روح الله الموسوى الخمینى آیت الله خامنه‏اى در مراسم تنفیذ حكم اولین دوره ریاست جمهورى خویش به دست مبارك حضرت امام خمینى قدس سره، در بیانات كوتاهى به اصول انقلاب اسلامى و تعهدى كه براى تداوم این اصول به عهده خویش مى‏بینند، اشاره مى‏كنند كه حقیقتا بر این تعهدات استوار مى‏مانند و رضایت امام راحل عظیم الشان و لت‏بزرگوار ایران و خداوند تبارك و تعالى را تحصیل مى‏كنند:

بسم الله الرحمن الرحیم

با درود به روان پاك همه‏ى شهداى اسلام و انقلاب اسلامى ایران، و با سلام بر امام عزیز و بزرگوار و با سپاس از مردم مقاوم و مبارز و خستگى‏ناپذیر ایران كه با حضور یكپارچه و شركت‏بى‏سابقه‏ى مردم ما در انتخابات روز دهم مهرماه، یك بار دیگر شبكه‏هاى تبلیغاتى وابسته به صهیونیسم و امپریالیسم جهانى را كه با تبلیغات زهرآگین خود، كمر به انهدام انقلاب اسلامى بسته‏اند، رسوا و بى اعتبار ساخت و جهانیان با اعجاب و تحسین، ملتى را دیدند كه به رغم همه توطئه‏هاى داخلى و خارجى، محكم و استوار در صحنه حاضر است و تصمیم راسخ دارد كه تا پیروزى كامل انقلاب خویش، لحظه‏اى از پاى ننشیند.شركت نزدیك به 17 میلیون مردم ایثارگر و خداجوى میهن اسلامى ما در انتخابات اخیر و مهمتر از آن، اتفاق نظر بیش از 15 میلیون از آنان در یك شخص، بعد الهى این انقلاب را بار دیگر آشكار ساخت كه: «لو انفقت ما فى الارض جمعا..» . (3)

لیكن این وحدت امید آفرین كه مردم ما در روز دهم مهر ماه از خود نشان دادند، پاسخى شایسته و سزاوار طلب مى‏كند و اینك بر ماست كه قدر و ارزش این اعتماد عمومى را بدرستى بشناسیم و مطمئن باشیم كه تا در راه خدا و در راه اسلام گام بر مى‏داریم، آراء و اعتماد مردم پشتوانه راه و كار ماست و اگر جز این باشد، رشته‏ى این پیوند از هم مى‏گسلد و آن محبت‏یكپارچه و برخاسته از دل و جان، به سردى و تدریجا به نفرتى كوبنده بدل مى‏شود، كه هرگز چنین مباد! ما به روشنى مى‏دانیم كه مردم پاكدل و بى‏آلایش ما در روز دهم مهرماه نه به یك شخص، بل به خط و جریانى راى اعتماد دادند كه مشخصه‏هاى بارز آن، وفادارى به اسلام و انقلاب و خدمتگزارى به محرومان و مستضعفان است، و من اینك در این محضر شریف، در پاسخ به محبت و اعتماد یكپارچه‏ى مردم، اعلام مى‏كنم كه به سهم خویش در راه استقرار حاكمیت اسلام كه خواست ملت انقلابى ماست، تا پاى جان ایستاده‏ام، همانند یاران دیگرى كه در قربانگاه عشق به خدا و خلق، جان دادند و به عهد و پیمان خویش وفا كردند «و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» . (4)

اكنون كه ملت ایران با راى قاطع خویش، مرا به ریاست جمهورى اسلامى برگزیده‏اند، به عنوان امین ملت، اولا با روح رجائى خالى از خشم و نفرت، و با احساس عطوفتى خالصانه و صمیمى، اعلام مى‏كنم كه در جمهورى اسلامى و در آغوش این ملت‏بزرگ و مبارز، براى همه‏ى خدمتگزاران به اسلام و مسلمین و همه‏ى دوستداران راستین خدا و خلق، جایگاهى مناسب و سزاوار براى خدمت وجود دارد.پس به همه‏ى آنها كه به امید سرابى واهى، از مردم و جامعه‏ى خویش بریده‏اند، مى‏گویم به آینده‏ى مردم بپیوندید، قطره‏اى در میان دریاى خروشان خلق باشید، قید و بندهاى منیتهاى فردى و گروهى را از روح و جان خویش بگسلید. جفاكاران بر مردم صادق و مهربان و مظلوم، بیش از این جفا نكنند و در قبال ملتى رشید و جوانمرد، به رشادت و جوانمردى عمل كنند.اگر چنین شود، این همه عزیز و محبوب ملت‏اند و اگر جز این باشد، منفور و مطرود خدا و مردم «و لا تلقوا بایدیكم الى التهلكه‏»(5) ثانیا، كشور ما سالیان متمادى در معرض چپاول و تاراج فرهنگى و سیاسى و اقتصادى ابرقدرتها قرار داشته است. استكبار جهانى در پى سالهاى سال، شیره‏ى جان ملت ما را مكیده است.اكنون ملت ما مى‏خواهند در عرصه‏ى جهان، با قطع كامل وابستگیها و با اجراى شعار نه شرقى و نه غربى، طرحى نو درافكند، من نیز به پیروى از رهبر بزرگوار و در كنار این مردم، این راه را با استوارى و گستاخى خواهم پیمود، با اطمینان كامل به این كه پیروزى از آن ملت ماست، چرا كه انقلاب ما، انقلاب محرومان و مستضعفان است و وعده‏ى الهى، قاطع و درست است كه «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض..» . (6)

ثالثا، امیدوارم و از خدا مى‏خواهم و همه كوشش خود را به كار مى‏برم تا دوره‏ى جدیدى كه اكنون در جمهورى اسلامى ایران آغاز مى‏شود، دوره‏ى خدمت‏به محرومان و مستضعفان و دوره‏ى تجلى كامل اراده‏ى باریتعالى در قطع ریشه‏ى استكبار و استضعاف اجتماعى و اقتصادى داخلى در میهن اسلامى ما باشد و از خدا مى‏خواهم كه مرا در انجام تعهداتى كه قانون اساسى بر عهده‏ام نهاده است، یارى فرماید.از روح پاك محمد مصطفى صلى الله علیه و آله و سلم و ارواح طیبه‏ى ائمه هدى علیهم السلام و انفاس قدسیه پاكان و نیكان در راه خدمت‏به مردم و ترویج دین و اخلاق و گسترش عدالت و حفظ حرمت و حیثیت انسانى و اجراى كامل تعالیم اسلام مدد مى‏طلبم و از امام عزیز و بزرگوار، به خاطر عطوفتى كه پیوسته در حق این شاگرد و مرید خویش مبذول فرموده‏اند و از مردم مهربان و پاك طینت‏به خاطر اعتماد بى‏سابقه‏اى كه در حق این خدمتگزار و برادر خویش ابراز داشته‏اند، تشكر مى‏كنم.و السلام علیكم و رحمه ا...و بركاته. (7)

حضرت آیت الله خامنه‏اى سكان اجرایى كشور را در دست توانمند و انقلابى خود گرفت.معظم له، مهندس «میر حسین موسوى‏» را براى پست مهم نخست وزیرى برگزید.

دوره اول ریاست جمهورى آیت الله خامنه‏اى، با جنگ و محاصره اقتصادى توام بود و یك كار سخت و طاقت‏فرسا را در بعد داخلى براى انتظام جمهورى اسلامى و هماهنگى نهادها و ارگانهاى آن با مساله اصلى، یعنى جنگ و مقابله با ضد انقلاب، منافقین و لیبرالها ایجاب مى‏كرد و در بعد خارجى، معرفى انقلاب و مواضع نظام، بخصوص در زمینه جنگ تحمیلى و ضد استكبارى و ضد صهیونیستى، و حمایت از مستضعفان و محرومان را طلب مى‏كرد.آیت الله خامنه‏اى با مشكلات جسمى كه داشتند، مجدانه در هر دو بعد، یك كار پیگیر، مستمر و دقیقى را شروع كردند و موفق به ارائه چهره‏اى با صلابت و پیروز، و مورد رضایت امام عزیز از نظام جمهورى اسلامى، شدند.مقام معظم رهبرى در ارزیابى خود از دوره اول ریاست جمهورى، در زمینه هماهنگى مى‏فرمایند:

فراموش نمى‏كنم كه چند ماهى از شروع مسؤولیت من گذشته بود و على رغم حالت‏بیمارى و ضعف جسمى ناشى از آن حادثه كه كار و تلاش شبانه‏روزى خیلى وسیعى داشتیم، چند نفر از سران كشورها در این جا میهمان ما بودند و یكى از آنها كه در اوایل نظام جمهورى اسلامى، شاید حداقل دوبار به ایران سفر كرده بود، مى‏گفت این اولین باریست كه من احساس مى‏كنم كشور شما رئیس جمهور و دولت و وزرا و دستگاههاى همكار و همخوانى دارد و این نظم را در كشور شما من براى اولین بار مشاهده مى‏كنم.و شاید هفت الى هشت ماهى بیشتر از شروع مسؤولیت ما نگذشته بود كه این حرف به من زده شد، در حالى كه حقیقت هم همین بود، چون در آن روزها بحمد الله ما توفیق پیدا كردیم هر كدام از نهادهاى گوناگون كشور را در جاى خودشان مستقر و تثبیت نموده، روابطشان را با همدیگر منظم كنیم و براى جلوگیرى از دخالت دستگاهى در حوزه‏ى كار دستگاه دیگر، اقدام لازم معمول داریم تا همه به مسؤولیت قانونى خود متوجه شوند و این از پیشرفتهایى بود كه بحمد الله تا كنون داشته‏ایم و به همین طریق هم تا به امروز این پیشرفت ادامه دارد. (8)

در زمینه كمك به كارهاى اجرایى و گشودن گره‏ها مى‏فرمایند:

اما نوع دیگر از كارهایى كه انجام گرفته، كمك به مسؤولان كشور در گشودن گره‏هاى اجرایى است و در موارد متعددى به درخواست مسؤولان یا آقاى نخست وزیر در كار اجرایى كشور شركت داشتیم و در مواردى كه ناهماهنگیهایى بین بعضى از مسؤولین و وزرا وجود داشته، در موارد فراوانى كه در مسائل ستاد انقلاب فرهنگى مشكلاتى بود و اختلافاتى بین وزارت و بین ستاد یا جهاد دانشگاهى وجود داشت، جلسات متعددى در دفتر ما تشكیل مى‏شد كه به این مسائل مى‏رسیدیم. (9)

آیت الله خامنه‏اى در گزارش خود از عملكرد دوره اول ریاست جمهورى در زمینه مسائل سیاست‏خارجى مى‏فرمایند:

در مسائل سیاست‏خارجى كه فعالیت‏بسیار گسترده‏اى در این قسمت‏بود و من در این مدت 185 جلسه با شخصیتهاى سیاسى و نمایندگان سیاسى خارجى داشتم، و حدود هزار و سیصد نامه و پیام به سران كشورها و رؤساى جمهور در این مدت فرستادم كه متقابلا پیامهاى زیادى هم دریافت كردیم و من آنها را در این آمار نیاوردم.در موارد خاصى خود، آقاى نخست وزیر درخواست مى‏كردند جلساتى داشته باشیم كه از این قبیل موارد هم زیاد وجود دارد. (10)

در زمینه مسائل فرهنگى و فعالیت‏شوراى عالى انقلاب فرهنگى، تلاش معظم‏له در مدت كمى بیش از شش ماه كه از تشكیل آن به دستور امام (ره) مى‏گذشت، تشكیل 31 جلسه فشرده بوده است كه طى آنها مباحث كلان فرهنگى كشور و اتخاذ سیاست مشخص و هماهنگ در سطح كشور و اتخاذ تصمیمات مناسب انجام شده است.در زمینه مسائل اقتصادى مى‏فرمایند:

جلسات ویژه‏ى شوراى اقتصاد در سال 62 بود كه حدود 9 ماه طول كشید و ما در سال 62 فكر كردیم براى مبارزه با وضع بد توزیع و گرانى اشیاء و موادى كه مورد احتیاج مصرفى مردم هست و نابسامانى وضع كالا، كلا لازم است‏یك همكارى گسترده‏اى را با دولت‏بكنیم.این جلسات در این‏جا تشكیل مى‏شد و حدود 31 جلسه طولانى بود كه گاهى سه ساعت‏یا بیشتر مى‏شد و افرادى از شوراى اقتصاد و افراد خارج از شوراى اقتصاد از مسؤولین بالاى كشور شركت مى‏كردند، و بنده هم بودم و سیاست گذاریهایى در این‏جا شد كه شاید بشود بگویم در آن مدت، مهمترین مسائل اقتصادى كشور، بحث و حل و فصل شد. (11)

تشكیل جلسات متعدد شوراى امنیت كشور، جلسات متعدد بیش از 150 جلسه با رؤساى سه قوه كه هماهنگى آن با ریاست جمهورى است، براى سیاستگذارى در مسائل مختلف كشور و هماهنگى قوا در آنها از جمله كارهاى سنگین معظم‏له در چهار سال اول ریاست جمهورى است.در زمینه برنامه‏ریزى كشور و تهیه برنامه كلان پنج‏ساله و بیست‏ساله مى‏فرمایند:

جلسات شوراى برنامه‏ریزى سال 61 است كه ما در مملكت احتیاج به برنامه داشتیم و دولت در صدد برآمد تا یك برنامه‏ى كلان براى پنج‏سال و طرحى براى برنامه‏ى بیست‏ساله تهیه كند.این در سال 61 شروع شد و جلسات ابتدایى این شورا در دفتر بنده تشكیل مى‏شد كه من مرتب تقریبا در آنها شركت مى‏كردم، یعنى من در حدود هشت جلسه شركت كردم كه در این هشت جلسه، سیاستهاى برنامه‏ریزى مطرح مى‏شد و وزراى محترم و بعضى از شخصیتهاى دیگر كه در مسائل گوناگون صاحب نظر بودند، شركت مى‏كردند و مسائل دینى و مسائل اقتصادى، یا فرهنگى و سیاستهاى برنامه‏ریزى در آنها طرح مى‏شد. (12)

در خصوص مسائل دفاع كه شوراى عالى دفاع تحت ریاست معظم‏له وظیفه سنگینى به عهده داشت، مى‏فرمایند:

جلسات شوراى عالى دفاع است كه براى همه‏ى بینندگان عزیز تقریبا روشن است و ما 52 جلسه شوراى عالى دفاع داشتیم و در این جلسات، مسائل گوناگونى مطرح شده است كه بسیار جلسات پربار و پربركتى بوده، و همان‏طور كه مى‏دانید اعضاى جلسه شوراى عالى دفاع، یكى از بالاترین سطوح مسؤولین كشور، مثل نمایندگان امام، نخست وزیر، فرماندهان عمده‏ى سپاه و ارتش و وزرا و افرادى هستند كه در تصمیم‏گیریها شركت مى‏كنند و در مواردى هم، افراد دیگرى شركت مى‏كردند. (13)

از وظایف مهم دیگر ریاست جمهورى، شركت در جلسات هیات دولت‏براى حل و فصل مسائل اساسى و مهم كشور است.آیت الله خامنه‏اى در این خصوص، عملكرد خویش را در دوره اول تشریح مى‏فرمایند:

شركت در جلسات هیات دولت‏براى مسائل مهم است كه البته هیات دولت، هفته‏اى دو جلسه تشكیل مى‏دهد.لكن بنده به طور متوسط تقریبا ماهى یك‏بار در جلسه‏ى هیات دولت‏شركت مى‏كنم و البته در سالهاى مختلف فرق داشته است.در بعضى از سالها متوسطش بیش از ماهى یك‏بار بوده، در بعضى سالها كمتر.اما شاید نزدیك به یك سال است كه حداقل ماهى یك‏بار در جلسات شركت مى‏كنم و اینها جلسات معمولى هیات دولت نیست، بلكه آن جلساتى است كه در آنها مسائل مهم و اساسى بحث مى‏شود و ارتباط به سیاستگذارى دارد كه فهرست مسائل مهم جلساتى را كه با حضور بنده تشكیل شده، این جا آوردم و تعدادى از آنها را مى‏خواهد تقدیم مجلس بشود، بحث مهم الگوهاى مصرف اسلامى، مساله‏ى نقدینگى، مساله‏ى كسر بودجه و مسائل مربوط به بودجه، مساله‏ى مشاركت مردم در امور، - بعد از آنى كه امام به این مساله امر كردند و صریحا در پیام 22 بهمن و همچنین در دیدار با هیات دولت در شهریور 63 فرمودند - مساله‏ى وضعیت صنعت كشور، مساله‏ى آمایش سرزمین كه یكى از مسائل اصولى و بنیادى ماست، مساله‏ى كیفیت در تولیدات و مصنوعات ما و كنترل كیفیت (همان بحث مؤسسه‏ى استاندارد)، مسائل بانك مركزى و گزارش ارزى و وضعیت ذخایر.مساله‏ى صدور نفت و تامین فرآورده‏هاى نفتى، مساله‏ى انرژى اتمى، مساله‏ى مهاجرت، مساله‏ى كشاورزى با مسائل دیگر...اینها عمده‏ترین مسائلى است كه ما هنگام شركت در جلسات هیات دولت، اینها را از پیش، از آقاى نخست وزیر و هیات دولت‏خواستیم تا روى آن كار كنند و در آن جلسه بحث كنیم، و به یك نتایج‏خوبى برسیم، كه مجموعا 45 جلسه این چنینى ما با هیات دولت در این چهار سال داشتیم. (14)

دوره دوم ریاست جمهورى

در مرداد ماه سال 64، انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهورى برگزار شد.در این دوره نیز مقام معظم رهبرى، بنا به توصیه دوستان و تكلیف حضرت امام (ره) نامزد شدند.با توجه به حجم بسیار پایین تبلیغات و اقتضاى زمان كه مردم نسبتا احساس ضرورت كمترى براى حضور در پاى صندوقهاى راى مى‏كردند، تعداد 630/244/14 نفر از مردم در انتخابات ریاست جمهورى شركت نمودند و مقام معظم رهبرى با 870/203/12 راى و كسب 67/85 درصد آراى مردم به ریاست جمهورى ایران انتخاب شدند. این راى توسط حضرت امام خمینى قدس سره تنفیذ گردید و حضرت آیت الله خامنه‏اى براى چهار سال دیگر ریاست قوه اجرایى كشور را در دست پرتوان و با صلابت‏خود گرفتند.

من دو دوره به ریاست جمهورى انتخاب شدم.در هر دوره من قبول نمى‏كردم.در دوره‏ى اول، من تازه از بیمارستان آمده بودم. (15)

در عین حال، دوستان گفتند اگر قبول نكنى، این بار بر زمین مى‏ماند، كسى نیست، ناچار شدم.در دوره‏ى دوم هم خود امام (ره) به من فرمودند كه بر تو متعین است.من رفتم خدمت ایشان گفتم: «آقا من قبول نمى‏كنم، این دفعه دیگر من به میدان نمى‏آیم.» گفتند: «بر شما متعین است‏» .یعنى واجب است، واجب كفایى نیست.متعینا بر شما واجب است، عینى است.

اگر بر من واجب عینى باشد، از زیر هیچ بارى دوش خود را خالى نمى‏كنم. (16)

یكى از فصلهاى پرشور دوره دوم ریاست جمهورى حضرت آیت الله خامنه‏اى، عزیمت‏به نیویورك (مقر سازمان ملل متحد) براى شركت در چهل و دومین جلسه اجلاس عمومى آن سازمان در اواخر شهریور سال 66 مى‏باشد.معظم له با سخنرانى توفنده و مهم خود، مواضع جمهورى اسلامى را در برابر امریكا و دنیاى استكبارى، با قویترین بیان و استدلال برشمردند و یاد سخنرانى شهید بزرگوار، محمد على رجایى، رئیس جمهورى شهید را زنده كردند.مقایسه این بیانات با سخنرانیهاى قبل و بعد رؤساى جمهورى اسلامى ایران، نشانه‏هاى بزرگى از عظمت روحى و توكل عظیم و تبعیت مثال زدنى ایشان از حضرت امام خمینى قدس سره را براى مشتاقان روشن مى‏كند.

معظم له، همچون امام راحل قدس سره، بى‏توجه به خوشامد یا بدآمد دنیاى استكبارى و تبعات آن، ضمن طرح اندیشه الهى اسلام و ویژگیها و رهآوردهاى پربركت اسلام، ویژگیهاى بارز انقلاب اسلامى و مواضع اصولى آن را مطرح كرده، سپس به مساله جنگ مى‏پردازند و آن‏گاه فهرست‏بلندبالایى از دشمنیها و تجاوزات امریكا را عنوان مى‏كنند.

بروشنى مى‏توان فضایى را كه این سخنان در مقر سازمان ملل متحد به وجود آورد، متصور شد.امریكا و صهیونیسم بیشترین ضربه را از این افشاگرى جهانى و مستقیم خوردند و خروج نمایندگان آنان، خشم این رژیمها را بر ملا ساخت.مقام معظم رهبرى در خاطرات خود، به انعكاس این نطق اشاره فرموده و یك نمونه از آن را بیان مى‏فرمایند:

این خاطره را بارها نقل كرده‏ام كه در یكى از مجامع بین المللى كه نطق خیلى پرشورى در آن‏جا علیه تسلط قدرتها و نظام سلطه در دنیا ایراد كردم و امریكا و شوروى را در حضور بیش از صد هیات نمایندگى و رؤساى دولتها، به نام كوبیدم و محكوم كردم، بعد از آن نطق، عده‏ى زیادى آمدند، تحسین و تصدیق كردند و گفتند: «همین سخن شما درست است!» یكى از سران كشورها كه یك جوان انقلابى بود - و البته بعد هم او را كشتند - نزد من آمد و گفت: همه‏ى حرفهاى شما درست است، منتها من به شما بگویم كه به خودتان نگاه نكنید كه از امریكا نمى‏ترسید، همه‏ى اینهایى كه در این‏جا نشسته‏اند، از امریكا مى‏ترسند! بعد سرش را نزدیك من آورد و گفت: «من هم از امریكا مى‏ترسم! .» هیبت ابرقدرتى ابرقدرتها، همیشه بیشترین مشكلات آنها را در دنیا حل مى‏كرده و مى‏كند.در حقیقت، قدرت و سلاح و پول و سیاست و عقلشان، به مراتب كمتر از هیبتشان است.این هیبت آنهاست كه همه را مى‏ترساند و جرات نمى‏كنند در مقابل آنها بایستند.حالا این ابرقدرت، با هیبتى قلدرانه كه خیلى هم واضح وارد كشورها مى‏شود و اوضاع را به نفع خود حل و فصل مى‏كند، یازده سال است‏با ملت ایران كلنجار مى‏رود و با انقلاب مى‏جنگد، براى این كه بتواند این انقلاب را از بین ببرد و این نظام را نابود نماید، ولى نتوانسته است. (17)

از آن‏جا كه این سخنرانى مشتمل بر یك دوره تاریخ انقلاب اسلامى و وجود بسیارى از حقایق مربوط به آن مى‏باشد كه حاكى از مظلومیت اسلام و این ملت است، براى آگاهى و پندگرفتن نسل جوان، قسمتهاى عمده آن را در انتهاى كتاب در اختیار قرار مى‏دهیم.

از جمله سفرهاى دیگرى كه معظم له به خارج از كشور داشتند، سفرى بود كه به «كره شمالى‏» كردند.این سفر مورد توجه حضرت امام خمینى قدس سره قرار گرفت و به گفته مرحوم حاج احمد آقا خمینى (ره)، امام مشتاقانه این سفر را از سیماى جمهورى اسلامى ایران پى مى‏گرفتند و با ملاحظه استقبال مردم از ایشان و مذاكرات معظم له با مقامات كره شمالى، به صلاحیت آیت الله خامنه‏اى براى رهبرى اشاره فرمودند:

وقتى كه آیت الله خامنه‏اى در سفر كره [شمالى] بودند، امام گزارشهاى آن سفر را از تلویزیون مى‏دیدند.از آن منظره دیدار از «كره‏» ، استقبال مردم و با سخنرانیها و مذاكرات خود در آن سفر، خیلى جالب بود و امام گفته بودند (الحق ایشان شایستگى رهبرى را دارند) . (18)

حضرت امام (ره) با توجه به ویژگیها و شایستگیهاى بى‏چون و چراى آیت الله خامنه‏اى، علاقه وافرى به ایشان داشتند و به همین دلیل، خطاب به ایشان مى‏فرمودند:

هر موقعى كه تو به سفر مى‏روى، من مضطرب هستم كه برگردى، خیلى سفر نرو. (19)

سفرهاى آیت الله خامنه‏اى در داخل و خارج و بخصوص دیدارهاى بین المللى ایشان، رهآوردهاى بزرگى براى انقلاب اسلامى داشت.شناساندن انقلاب اسلامى و اصول اساسى و ارزشهاى والاى آن، حقانیت جمهورى اسلامى در دفاع مقدس علیه استكبار جهانى، تبیین مواضع جمهورى اسلامى نسبت‏به مسائل مختلف جهانى، توضیح مسائل داخلى و زدودن شبهه‏ها و تردیدها از اذهان، تشریح انقلاب و دمیدن روح خودباورى و امید در مسلمانان و مستضعفان جهان و بالاخره انعكاس توجه و محبت‏حضرت امام قدس سره به مردم محروم، مسلمان و مستضعف جهان از یك طرف و انعكاس علاقه‏ها و محبتها و تاسى مسلمانان و مستضعفان به راه امام و پیام روشن انقلاب از طرف دیگر، بخشى از این رهآوردهاست.معظم له در طول مسؤولیتهاى خویش به كشورهاى سوریه، لیبى، پاكستان، هند، چین، الجزایر، موزامبیك، انگولا، تانزانیا، زیمبابوه، یوگسلاوى (سابق)، رومانى و كره شمالى سفر فرموده‏اند.

در خاطرات متعددى كه ایشان از این سفرها نقل كرده‏اند، نكات بسیار و برداشتهاى عالمانه و روشن براى عبرت‏گیرى وجود دارد و از توجه دقیق ایشان به نكات عبرت‏آموز دیدارها حكایت دارد.به دو، سه نمونه آن به خاطر همین نكات اشاره مى‏كنیم:

من به كشورهاى انقلابى جنوب آفریقا - كه پنج، شش كشورند - رفته‏ام و با رهبران انقلابى اینها دیدار كرده‏ام و خانه‏ها و قصرها و زندگى و ذهنشان را دیده‏ام، و ساعتها با آنها حرف زده‏ام و درست تجربه‏شان كرده‏ام.دیدم همان‏گونه كه ما انتظار داریم - كه بیش از آن، اصلا نمى‏شود انتظار داشت - یك گروه با تفكر چپ، یك كودتاى نظامى كرده‏اند و یك حركت نظامى چریكى یا منظم انجام داده‏اند.بعد هم قدرت را در دست گرفته‏اند و جاى قدرتمندان قبل از خودشان نشسته‏اند.

قصرى كه قبلا حاكم پرتغالى در كشور موزامبیك در آن استقرار داشت و حكومت مى‏كرد، همان قصرى بود كه «سامورا ماشل‏» ، رهبر انقلابى موزامبیك - كه بعد هم كشته شد - در آن‏جا زندگى مى‏كرد.او از من هم در همان قصر پذیرایى كرد و من دیدم كه وضع با گذشته فرق نكرده است.در آن فرشى بود كه من مشغول نگاه‏كردن به آن شدم.گفت: «این، از آن فرشهایى است كه از زمان پرتغالیها مانده است.» دیدم نه فقط در همان قصر و در همان زندگى و در همان تشریفات زندگى مى‏كردند، بلكه به همان روش هم زندگى مى‏كردند! انگار نه انگار كه اینها یك گروه انقلابى و مردمیند، كه واقعا مردمى هم نبودند و اصلا در آن‏جا از مردم خبرى نبود.

ما وقتى مى‏خواستیم وارد سالن میهمانى بشویم، دیدیم در كنار در بزرگى كه این سالن را به سالن پذیرایى وصل مى‏كرد، دو نفر ایستاده‏اند، درست مثل غلامهاى افسانه‏اى در دربار سلاطین كه در آن، حاكم پرتغالى هم همان‏طور زندگى مى‏كرده است.واقعا دو نفر غلام سیاه بودند.حالا این دو نفر، سیاه بودند، اما دیگر غلام نبودند، چون خود حاكم هم از همان گروه بود.این دو نفر مامور با لباسهاى مشخصى، غلامگونه دو طرف در ایستاده بودند و باید طورى عمل مى‏كردند كه وقتى سلطان - یعنى همین رهبر انقلابى - با میهمانش كه من بودم، در مقابل این در مى‏رسیدیم، این دولت در به طور برابر و طاقباز، باز شده باشد و اینها در حال تعظیم باشند و همین‏كار را هم كردند! من لبخند مى‏زدم و نگاه مى‏كردم، بعد هم با او - كه خودش را مثل همان حاكم پرتغالى، با همان ژستها گرفته بود - وارد سالن میهمانى شدیم.همه جا همین طور بود.

مسافرتهایى كه من به خارج از كشور مى‏كردم، غالبا به همین كشورهایى بوده است كه به اصطلاح در آن جاها انقلابى اتفاق افتاده است.مثلا لیبى، الجزایر، موزامبیك، زیمبابوه، چین و كره‏ى شمالى، غالبا از این قبیل بوده است.ما زندگى و تفكر و رابطه‏ى رجال و رهبران انقلابى با مردم را از نزدیك دیده‏ایم و لمس كرده‏ایم.هیچ كدام از اینها، مصداقى براى آن مفهومى كه از یك انقلاب و حكومت مردمى در ذهنمان هست، نیست.لذا وقتى هم مى‏میرند، تشییع جنازه‏شان، همان تشییع جنازه‏اى است كه براى سلاطین انجام مى‏گیرد، و نه چیزى بیشتر.از مردم خبرى نیست.مردم در هیچ قضیه‏اى از قضایاى این كشورها، نقش و حضور ندارند، چون در انقلابشان، مردم نقش و حضور نداشتند، كودتایى شده، حزبى سركار آمده، قدرت را به دست گرفته، رقبایش را از بین برده و گاهى سالها با هم رقابت كرده‏اند و جنگ قدرت به راه انداخته‏اند. (20)

خاطره دیگر:

انقلاب ما بر دوش مردم - به معناى واقعى كلمه - قرار دارد.همه‏ى ماها شاهد این واقعیت‏بوده‏ایم و هیچ‏كس بین ما خبر بیشترى از نفر دیگر ندارد.جمهورى اسلامى هم، همین‏طور پیش آمد.رابطه‏ى جمهورى اسلامى با مردم، با رابطه‏ى كشورها و حكومتهاى دیگر، بكلى متفاوت است.مسؤولان درجه‏ى یك كشور، رئیس جمهور، وزرا و دیگران و دیگران، مظهر مردمى بودنشان این نیست كه در كوچه و بازار راه بروند و مثلا خودشان گوشت و نانشان را بخرند.این طبیعى است كه علاقه و مراجعات و احتیاج و عشق مردم نمى‏گذارد.كسى كه اشتغال و كار دارد، باید هر دقیقه‏ى وقتش، صرف كارهاى مهم بشود.معنا ندارد كه بگویند شما چرا مثلا ساعتهاى متمادى نمى‏روید در مسجدى بنشینید، تا مردم بیایند به شما مراجعه كنند! این، عملى نیست.مظهر رابطه‏ى مردم با مسؤولان، اینها نیست.

دیدم بعضى از این بدخواهان و بددلان - اینهایى كه از اول انقلاب تا حالا، از هر فرصتى خواستند، استفاده كنند و نقیصه‏اى براى مسؤولان جمهورى اسلامى بتراشند.چند وقت پیش از این مطرح كرده بودند كه پادشاه سوئد، خودش با دوچرخه مى‏رود سبزى مى‏خرد.اى نادان! پادشاهى كه مسؤولیت نداشته باشد، مى‏تواند ساعتها مثلا در بازى فوتبال، یا در تماشاى فلان نمایش، یا در سایر كارهاى تفریحى، صرف وقت كند.

من به كشورى رفته بودم كه رئیس جمهور آن تشریفاتى و نخست وزیرش همه كاره - یعنى رئیس دولت و كشور - بود.از لحاظ تشریفاتى، رئیس جمهور در مراسم استقبال ما شركت كرده بود، بعد هم چند دقیقه‏اى با ما بود و سپس رفت و دیگر نیامد، و ما با نخست وزیر آن كشور، مشغول صحبت و مبادله‏ى نظر و مذاكره و قرارداد شدیم.

رئیس جمهور، اتفاقا كشیش بود.در آن چند لحظه‏اى كه با او بودم، از او پرسیدم كه شما چون كشیش هستید، آیا كلیسا هم مى‏روید و در حال ریاست جمهورى، مراسم مذهبى را انجام مى‏دهید؟ گفت: «نه، من اصلا وقت نمى‏كنم به كلیسا بروم! هفته‏اى مثلا یك بار و یا گاهى چند هفته یك بار - حالا یادم نیست، او زمان دورى را معین كرد - كلیسا مى‏روم!» بعد صحبت‏شد، گفت: «من ورزش هم مى‏كنم و فوتبالیستم (تیم فوتبال داشت) .» گفتم: «شما فرصت مى‏كنید؟» گفت: «بله، من هر روز فوتبال بازى مى‏كنم!» یعنى با آن كه كشیش بود، اما وقت كلیسا رفتن نمى‏كرد، ولى هر روز ورزش مى‏كرد! رئیس جمهورى كه در مملكت كاره‏اى نیست، مى‏تواند ساعتها وقت‏خودش را براى فوتبال بازى كردن و شركت در بالماسكه و شركت در ماهیگیرى پاى فلان رودخانه صرف كند.این، مظهر مردمى بودن نیست.مظهر مردمى بودن ما این است كه امروز مردم بین خودشان و مسؤولان كشور، فاصله‏ى حقیقى احساس نمى‏كنند.این، نعمت‏بزرگى است.امروز اگر هر یك از آحاد این مردم، با رئیس جمهور این كشور ملاقاتى داشته باشد، احساس نمى‏كند كه با او فرق دارد.آن حالت اشرافیگرى و اوج كاذب طبقاتى كه شاید بتوانم بگویم در همه‏ى حكومتها - تا آن‏جا كه ما مى‏دانیم - وجود دارد، در جمهورى اسلامى نیست.وزرا، جزو همین مردم معمولى كوچه و بازارند.آنها از یك خانواده‏ى اشرافى جدا نشده‏اند، به مسند وزارت بیایند.به خاطر مسؤولیت و تخصص و آگاهى، آنها را از داخل دانشگاه، یا از فلان شغل آورده‏اند و در راس وزارت گذاشته‏اند.وقتى هم كه از كار منفصل مى‏شوند، باز سراغ همان شغل قبلیشان مى‏روند.

یك وقت چندى پیش - دو سال قبل از این - یكى از وزراى زمان ما، از وزارت كنار رفت.همان هفته‏ى بعدش، عیالش را روى موتور گازى نشاند و با خودش به نماز جمعه آورد! یعنى شان اجتماعى او، این است كه حتى یك پیكان ندارد كه زنش را در آن بنشاند و به نماز جمعه بیاورد.این، چیز خیلى مهمى است.

در دستگاههاى دیگر دنیا، یك وزیر، یا وزیر است‏یا مطرود و معدوم.یك وزیر، از یك خاندان اشرافى جدا مى‏گردد و مى‏آید وزیر مى‏شود.در گذشته، در ایران هم همین‏طور بود.وزرا و رجال دوران پهلوى، غالبا بازماندگان دوره‏ى قاجار بودند.رژیم عوض شده بود، اما اینها فرزندان همانها بودند، یعنى بازماندگان همان خاندانهاى دوران قاجار، در دوران پهلوى باز امور در دستشان بود.

جمهورى اسلامى، انقلاب و نظام، كارش مردمى است و مردم از ریزترین كارها مطلع مى‏شوند، مگر آن چیزهایى كه گفتنش مفسده‏اى بار بیاورد.در دوران جنگ، چیزهایى بود كه گفتنش مفسده داشت، لیكن در غیر این امور، هر چیزى كه اتفاق بیفتد، اول بایستى مردم در جریان قرار داده بشوند.در زمان امام (رضوان الله تعالى علیه) همین‏طور بود.هر وقت‏بنا بود كارى انجام بگیرد، با ایشان مشورت مى‏شد.از مطالبى كه ایشان مكررا مى‏فرمودند، این بود كه كارى كه مى‏كنید، طورى باشد كه بتوانید به مردم بگویید، یعنى قابل طرح براى مردم باشد.

معیارها، فهم و درك مردم از انقلاب است.نظام ما، نظام مردمى است، نه نظام حزبى كه ریسمانهایش به نقطه‏اى وصل است و در آن نقطه، یك حزب نشسته و هر كارى كه مى‏خواهد، انجام مى‏دهد.نخیر، این‏جا اجزاى اصلى نظام، در تمام كشور - حتى در روستاها و شهرهاى دور افتاده و در بخشها - پراكنده‏اند. (21)

جالب است كه حضرت آیت الله خامنه‏اى همه توجه مسؤولان و مردم كشورها را در استقبال پرشكوه از ایشان و هیات همراه، و نفوذ نظرها، سخنرانیها و بیانات خود را در این سفرها، از عظمت و بزرگى حضرت امام خمینى قدس سره و ایستادگى و فداكارى ملت ایران مى‏دانند.

آن روزى كه او [حضرت امام قدس سره] به مردم خطاب كرد و مبارزه را شروع نمود، در بین علما و بزرگان و شخصیتهاى برجسته و انسانهاى لایقى كه بودند، انصافا هیچ‏كس گمان نمى‏كرد كه مردم پشت‏سر كسى كه صاحب این دعوت و فریاد است، راه بیفتند. البته امام به مردم ایمان داشت و معتقد بود كه مى‏آیند، اما در عین حال، آن دریادلى از توكل به خدا و این كه من تكلیفم را عمل مى‏كنم، مى‏خواهند بیایند، مى‏خواهند نیایند، مهم بود.خداى متعالى هم قاعده‏اى دارد: «من كان الله كان الله له‏» . (22)

«من اصلح فیما بینه و بین الله اصلح الله فیما بینه و بین الناس‏» . (23)

هركس بین خود و خدا را درست و اصلاح كند، خدا بین او و مردم را درست‏خواهد كرد.

در زندانهاى فلسطین، در گوشه‏ى كشورهاى آفریقایى، در تونس و مراكش، تحت اختناق به نام او شعار مى‏دهند.چه كسى این كار را كرده است؟ ما تبلیغ كرده‏ایم؟ آیا دستگاههاى تبلیغى مى‏توانند بگویند كه این كارها را ما كرده‏ایم؟ من هشت‏سال رئیس جمهور بودم، مى‏دانم كه در این مملكت چه خبر است.هیچ كس نمى‏تواند بگوید كه اسم امام را من در فلان جا بردم.اسم امام، خودش مثل سرازیر شدن آب در یك سرزمین صاف و مستعد رفت.نمى‏خواهد كسى آن را پارو بزند، خودش سرازیر مى‏شود و مى‏رود، تا چشنده و نوشنده‏ى خودش را پیدا كند.

در ایام ریاست جمهورى، به یكى از كشورهاى آفریقایى سفر رسمى داشتم.از پلكان هواپیما كه پایین آمدم، دیدم كه رئیس جمهور آن كشور، مرعوب من شده است.این وضعیت، در چهره‏اش كاملا آشكار بود.در ماشین تشریفاتى نشستیم، تا ما را به محل مهمانسرا ببرند.در ماشین دیدم كه این شخص، بدون آن كه خودش بخواهد، یك طرف نشسته و جرات نمى‏كند به صورت من نگاه كند! من با زحمت و با تبسم و خنده و نرمگویى، یواش یواش او را به صحبت آوردم.وقتى به ایران برگشتم، به امام گفتم، من در آن جا دیدم كه اینها در ما رشحه‏اى از وجود شما را مى‏بینند.

آن رئیس جمهور، در مقابل من كه این طور خاضع نبود - من كه كسى نبودم - او در مقابل امام خاضع بود، امامى كه مظهر انقلاب بود.آن شخص - كه نمى‏خواهم اسمش را بیاورم - نمى‏توانست‏خودش را نگهدارد.او یك رئیس جمهور گردن كلفت و معروف حسابى هم است، از این آدمهاى خرده‏ریز نیست، اما از هیات ایرانى، امام را مى‏دید و بویش را مى‏شنید. (24)

حضرت آیت الله خامنه‏اى، علاوه بر مسؤولیت‏خطیر ریاست جمهورى، مسؤولیتهاى دیگرى چون ریاست‏شوراى انقلاب فرهنگى، ریاست‏شوراى تشخیص مصلحت نظام، نایب رئیس شوراى بازنگرى قانون اساسى، ریاست‏شوراى سیاستگذارى كشور و عضویت در مجلس اول خبرگان رهبرى را نیز بر عهده داشته‏اند كه بررسى عملكرد و نقش معظم له در هر یك از این مسؤولیتها خارج از حوصله این مجموعه است.

در ماه‏هاى آخر حیات پربار و طیبه حضرت امام قدس سره مساله بازنگرى قانون اساسى و رفع اشكالاتى كه در آن بروز كرده بود، به امر حضرت امام (ره) انجام گرفت‏حضرت امام در حكمى، آیت الله خامنه‏اى را مامور تشكیل مجلس بازنگرى نموده و اعضاى مجلس و محورهاى مد نظر خویش در بازنگرى را مشخص فرمودند.مجلس بازنگرى تشكیل شد و تغییرات مورد نظر حضرت امام قدس سره در قانون اساسى انجام گرفت، ولى عمر مبارك ایشان براى اتمام آن كفاف نداد و پس از رحلت آن بزرگوار، رفراندوم عمومى انجام و مورد تصویب قاطع مردم متدین ایران قرار گرفت.

متن حكم حضرت امام خمینى قدس سره به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقاى خامنه‏اى ریاست محترم جمهورى اسلامى ایران دامت افاضاته از آن جا كه پس از كسب ده سال تجربه عینى و عملى از اداره كشور، اكثر مسؤولین و دست‏اندركاران و كارشناسان نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران، بر این عقیده‏اند كه قانون اساسى با این كه داراى نقاط قوت بسیار خوب و جاودانه است، داراى نقایص و اشكالاتى است كه در تدوین و تصویب آن به علت جو ملتهب ابتداى پیروزى انقلاب و عدم شناخت دقیق معضلات اجرایى جامعه، كمتر به آن توجه شده است، ولى خوشبختانه مساله‏ى تتمیم قانون اساسى پس از یكى، دو سال مورد بحث محافل گوناگون بوده است و رفع نقایص آن، یك ضرورت اجتناب‏ناپذیر جامعه اسلامى و انقلابى ماست، و چه بسا تاخیر در آن، موجب بروز آفات و عواقب تلخى براى كشور و انقلاب گردد.و من نیز بنابر احساس تكلیف شرعى و ملى خود، از مدتها قبل در فكر حل آن بوده‏ام كه جنگ و مسائل دیگر مانع از انجام آن مى‏گردید.

اكنون كه به یارى خداوند بزرگ و دعاى خیر حضرت بقیة الله - روحى له الفداء - نظام اسلامى ایران راه سازندگى و رشد و تعالى همه جانبه‏ى خود را در پیش گرفته است، هیاتى را براى رسیدگى به این امر مهم تعیین نمودم كه پس از بررسى و تدوین و تصویب موارد و اصولى كه ذكر مى‏شود، تایید آن را به آراى عمومى مردم شریف و عزیز ایران بگذارند.

الف - حضرات حجج اسلام و المسلمین و آقایانى كه براى این مهم در نظر گرفته‏ام:

1- آقاى مشكینى 2- آقاى طاهرى خرم آبادى 3- آقاى مؤمن 4- آقاى هاشمى رفسنجانى 5- آقاى امینى 6- آقاى خامنه‏اى 7- آقاى موسوى (نخست وزیر) 8- آقاى حسن حبیبى 9- آقاى موسوى اردبیلى 10- آقاى موسوى خوئینى 11- آقاى محمدى گیلانى 12- آقاى خزعلى 13- آقاى یزدى 14- آقاى امامى كاشانى 15- آقاى جنتى 16- آقاى مهدوى كنى 17- آقاى آذرى قمى 18- آقاى توسلى 19- آقاى كروبى 20- آقاى عبد الله نورى كه آقایان محترم از مجلس خبرگان و قواى مقننه و اجراییه و قضاییه و مجمع تشخیص مصلحت و افراد دیگر و نیز پنج نفر از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى به انتخاب مجلس انتخاب شده‏اند.

ب - محدوده‏ى مسائل مورد بحث:

1- رهبرى 2- تمركز مدیریت قوه مجریه 3- تمركز در مدیریت قوه قضائیه 4- تمركز در مدیریت صدا و سیما به صورتى كه قواى سه گانه در آن نظارت داشته باشند. 5- تعداد نمایندگان مجلس شوراى اسلامى 6- مجمع تشخیص مصلحت‏براى حل معضلات نظام و مشورت رهبرى به صورتى كه قدرتى در عرض قواى دیگر نباشد 7- راه بازنگرى به قانون اساسى. 8- تغییر نام مجلس شوراى ملى به مجلس شوراى اسلامى.

ج - مدت براى این كار، حد اكثر دو ماه است.

توفیق حضرات آقایان را از خداوند متعال خواستارم. (25)

و السلام علیكم و رحمة الله و بركاته روح الله الموسوى الخمینى 4/2/68

پى‏نوشت‏ها:

1- روزنامه جمهورى اسلامى 3 مهرماه 62.

2- صحیفه نور جدید، ج 9، صفحه‏هاى 90 و 91.

3- سوره‏ى انفال آیه‏ى 63.

4- سوره احزاب، آیه 23.

5- سوره بقره، آیه 195.

6- سوره قصص، آیه 5.

7- روزنامه جمهورى اسلامى 21/7/60.

8- مصاحبه‏ها، ص 94.

9- مصاحبه‏ها، ص 356.

10- مصاحبه‏ها، ص 356.

11- پیشین.

12- پیشین، صفحه 355.

13- پیشین صفحه 355.

14- پیشین، صفحه‏هاى 354 و 355.

15- بسترى شدن مقام معظم رهبرى در آن زمان، به خاطر سوء قصد منافقین به ایشان در مسجد «ابوذر» تهران بود كه منجر به مجروح شدن معظم له گردید و این رویداد یك روز پیش از حادثه انفجار مقر حزب جمهورى اسلامى و شهادت دكتر بهشتى و 72 تن از یاران امام بود.

16- روزنامه اطلاعات، 24/9/73.

17- حدیث ولایت، ج سوم، صفحه‏هاى 233 تا 234.

18- روزنامه رسالت 16/3/68، به نقل از یادگار گرامى امام (ره) .

19- روزنامه رسالت 24/3/68.

20- حدیث ولایت، ج چهارم، صفحه‏هاى 224 و 225.

21- حدیث ولایت، ج چهارم، صفحه‏هاى 228 تا 230.

22- بحار الانوار، ج 85، ص 319.

23- بحار الانوار، ج 68، ص 366.

24- حدیث ولایت، ج ششم، صفحه‏هاى 107 و 108.

25- صحیفه نور، ج 21، صفحه‏هاى 122 و 123.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.