تبیان، دستیار زندگی
در مورد عذاب جهنم باید گفت اولا آتش یکی از عذاب‌های جهنم است و در بند الف توضیح داده شد که هم‌سنخی مانع از تأثیر آن نیست. و ثانیاً این آتش، جسم و روح را می‌سوزاند و ثالثاً سنخ این آتش، اگر چه هیبت یا شکلی مانند آتش دنیا داشته باشد، اما هم سنخ با آتش دنیوی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیطان چگونه عذاب می‌شود؟

لازم است سنخیت مخلوقی که معذّب واقع می‌گردد، مثل انسان یا ابلیس که از گروه جنیان است و سایر شیاطین از یک سو و سنخیت «عذاب جهنم»، اگر چه به صورت مختصر مورد تأمل و دقت بیش‌تر قرار گیرد.

شیطان پرستی

الف. از آتش خلق شدن ابلیس و سایر جنیان، بدین معنا نیست که آن‌ها عین آتش هستند. بلکه جسم‌شان از آتش خلق شده است. چنان‌که از خاک خلق شدن انسان بدین معنا نیست که جسم انسان عین خاک باشد بلکه آدمی - غیر از حضرت آدم(ع)- از نطفه خلق شده و بدن او از گوشت و خون و استخوان است. اما خلقت نطفه نیز به خون بر می‌گردد و خون از مواد غذایی تأمین می‌شود و مواد غذایی هم از خاک به دست می‌آید. لذا خداوند کریم در یک آیه می‌فرماید همه را، نه فقط حضرت آدم(ع) را، از خاک آفریدم و در آیه دیگری می‌فرماید که از نطفه آفریدم.

حال سؤال این‌جاست که آیا برخورد‌ شیء هم سنخ دیگری که از خاک باشد (مانند سنگ، آجر، بتن، چوپ و...) با انسان، موجب بروز درد یا ‌عذاب دیگری در او نمی‌شود؟ یعنی اگر سنگی به سر یا پای انسان بخورد درد ندارد؟ اگر میکروبی که آن هم از خاک است، وارد بدن شود، موجب عفونت و آزار و اذیت نمی‌شود؟ و.... پس، شیطان هم همین‌طور است و خلق شدن شیطان و سایر جنیان از آتش، بدین معنا نیست که آن‌ها عین آتش هستند و نیز سبب آن نمی‌گردد که هیچ نوع آتش یا آن چه از آتش است بر آن‌ها اثر نگذارد.

ب. اما نه انسان، نه جن و نه هیچ موجود دیگری، فقط جسم تنها نیست، بلکه اصل او روح است و جسم فقط ابزار اوست. و نه روح انسان از خاک آفریده شده و نه روح جن از آتش. و باید دقت نمود که اصل «لذت و الم» متوجه روح است. در همین دنیا نیز آن «من» که سخن می‌گوید روح است به وسیله زبان، آن «من» که می‌شنود روح است به وسیله گوش... و آن «من» که رشد منفی یا مثبت می‌کند روح است به وسیله بدن.

در مورد عذاب جهنم باید گفت اولا آتش یکی از عذاب‌های جهنم است و در بند الف توضیح داده شد که هم‌سنخی مانع از تأثیر آن نیست. و ثانیاً این آتش، جسم و روح را می‌سوزاند و ثالثاً سنخ این آتش، اگر چه هیبت یا شکلی مانند آتش دنیا داشته باشد، اما هم سنخ با آتش دنیوی نیست؛ چنان‌که نعمات بهشتی نیز اگر چه هم شکل باشند

لذا اگر چه بدن نیز از سلسله اعصاب و حس‌هایی برخوردار است و آرامش یا تشنج دارد که موجب احساس راحتی یا اذیت و درد می‌شود، اما اصل «لذت و الم» به روح بر می‌گردد. معاد نیز هم جسمانی است و هم روحانی و لذت و الم آن نیز متوجه هر دو وجه می‌باشد و اصل روح است.

ج. در مورد عذاب جهنم هم اولاً آتش یکی از عذاب‌های جهنم است و در بند الف توضیح داده شد که هم‌سنخی مانع از تأثیر آن نیست. و ثانیاً این آتش، جسم و روح را می‌سوزاند و ثالثاً سنخ این آتش، اگر چه هیبت یا شکلی مانند آتش دنیا داشته باشد، اما هم سنخ با آتش دنیوی نیست؛ چنان‌که نعمات بهشتی نیز اگر چه هم شکل باشند، اما هم‌سنخ نیستند.

در همین دنیا نیز ما تفاوت شدت و ضعف وجود، صفات و آثار بسیاری از چیزهایی که اشتراک لفظی و حتی گاه ماهوی دارند را در بسیاری از گونه‌هایی که ظاهر یا هیبتی هم‌سنخ دارند تجربه می‌کنیم، به‌عنوان مثال: نور یا حرارت شمعی که از موم ساخته ساخته شده، نور و حرارت کبریتی که از باروت است، نور و حرارت روغن حیوانی، نور و حرارت نفت و سپس گاز، نور و حرارت برق، نور و حرارت رعد و برق و.... اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم که در همین عالم ماده نیز هر چه ماده «لطیف‌»تر و از جرم و کثافات کم‌تری برخوردار باشد، آثارش شدیدتر می‌گردد.

عالم آخرت هم عالم «لطیف» است و به طور کلی از جرم و کثافات و خصوصیات عالم مادی به دور است. چنان‌که بدن انسان در بهشت، بهترین غذاها و میوه‌ها را می‌خورد، اما، هضم، جذب و دفع ماده را ندارد و یا شیر و میوه‌اش خراب و پوسیده نمی‌شود و بدن انسان نیز پیر نمی‌شود. یا در جهنم می‌سوزد، اما نمی‌میرد. پس اگر بیان شد رود یا شراب بهشتی و یا آتش جهنم، نباید گمان کنیم که الزاماً عین همین رود، نوشیدنی یا آتش دنیوی است. و حال آن که خاک و آتشی که بدن انسان و جن از آن‌ها خلق شده، همین خاک و آتش مادی است.

د. در همین بدن مادی، گاهی عفونتی پیدا می‌شود که اگر چه از سنخ همین بدن است، اما موجب آزار و اذیت و گاه مرگ می‌شود، آتش جهنم نیز از درون شخص منحرف (اعم از انس و جن) بلند می‌شود و شعله‌ور می‌گردد و جسم و جانش را می‌سوزاند.

ه ‍ ‌. هر سوزاننده‌ای که جسم و جانی را بسوزاند، تعبیر به آتش می‌شود، در حالی که ظاهر همه آن‌ها الزاماً از سنخ آتش نیست و یا ممکن است از آتش باشد، اما خود آتش نباشد. مثل حرارت خورشید که از آتش خورشید است، اما عین آتش نیست و درختان را سوزانده و خشک می‌کند و گاه سبب آتش گرفتن آن‌ها نیز می‌گردد.

آتش‌های سوازننده دیگری هم هستند، مثل آتش حسرت، آتش غبن و پشیمانی، آتش حسادت، آتش فراق و دوری و...، که همه از عذاب‌های جهنم می‌باشند و جسم و جان را و حتی قلب را می‌سوزانند.

پس خلق شدن جسم جنیان از آتش، موجب مصون بودن آن‌ها از عذاب‌های جهنم و حتی آتش جهنم نمی‌گردد.


منبع:pezeshki.net

شبکه تخصصی قرآن تبیان