بداء در اصل ظهور حضرت مهدی (عج)(2)
در شماره گذشته با عنوان «معنا شناسی بداء» ضمن اشاره به این مطلب که اعتقاد به بداء از باورهای شیعه بوده و این باور با بهره مندی از رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام بدست آمده است، بیان شد که موضوع بداء در بحثهای گوناگونی مورد توجه قرار میگیرد؛ از جمله در بحث ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و موضوعات ظهور، فراوان است؛ ولی بحث بداء در عرصه مهدویت در سه بخش مطرح میشود: اصل، زمان و نشانههای ظهور.
همچنین جهت آشنایی بیشتر با مفهوم بداء ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی بداء به آیاتی از قرآن کریم در این زمینه اشاره کردیم و نظر صاحب تفسیر شریف المیزان علامه بزرگوار طباطبایی (ره) را نیز در این خصوص بیان داشتیم.
در ادامه ضمن بیان دیدگاه معصومین علیهم السلام در این خصوص، موضوع بداء در اصل ظهور حضرت مهدی (عج) را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
بداء از دیدگاه پیشوایان معصوم علیهم السلام
بداء در روایات شیعه با اهمیت فراوان تلقّی شده است؛ بدانگونه كه برخی بزرگان به صورت مستقل با این عنوان به نگارش آثاری اقدام كرده (نجاشی، 1407: صص88 و219 و257 و326 و334 و350؛ طوسی، 1411: صص25 و102) یا با سامان دادن بابی مفصل در كتاب روایی خود، روایات معصومان علیهم السلام در این زمینه را گردآوردهاند؛ از جمله مرحوم كلینی در كتاب كافی، شانزده روایت در این زمینه نقل كرده است كه توجه به مضمون همة این روایات، تصور كلی باور به بداء را، آسان میكند (كلینی، 1365: ج1، ص146). برخی از این روایات از این قرارند:
امام باقر یا امام صادق علیها السلام فرمود: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ مِثْلِ الْبَدَاءِ؛ خداوند به چیزی مانند بدا پرستش نشده است» (همان: ح1).
امام صادق علیه السلام فرمود: «مَا عُظِّمَ اللَّهُ بِمِثْلِ الْبَدَاءِ؛ خداوند به چیزی مانند بداء بزرگ شمرده نشده است» (پیشین).
و در روایتی دیگر فرمودهاند: لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِی الْقَوْلِ بِالْبَدَاءِ مِنَ الْأَجْرِ مَا فَتَرُوا عَنِ الْكَلَامِ فِیهِ؛ اگر مردم پاداش اعتقاد به بداء را میدانستند، در سخن گفتن از آن، سستی نمیكردند. (همان: ص148)
شیخ صدوق در كتاب توحید در باب بداء پس از نقل روایات در این باره، نگاه برخی مخالفان و نیز نسبت دادن برخی بحثها به شیعه را نادانی و جهالت دانسته است.
مرحوم مجلسی نیز با سامان دادن بابی با عنوان «البداء و النسخ» افزون بر چهل صفحه، ضمن اشاره به برخی آیات در اینباره، به گردآوری روایات مربوط پرداخته است و ذیل برخی روایات، توضیح ارائه كرده است. سرانجام در پایان روایات، به تفصیل دربارة بداء و نسخ، بحث كرده است. (مجلسی، 1404: ج4، ص92-134)
البته پیشوایان معصوم علیهم السلام افزون بر تأكید بر معنای درست بداء، به برداشت نادرست نیز اشاره كرده، شیعیان را از آن پرهیز دادهاند. امام صادق علیه السلام فرمود: مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَبْدُو لَهُ فِی شَیْءٍ الیوم لَمْ یَعْلَمْهُ أَمْسِ فَابْرَءُوا مِنْهُ؛ هر كس گمان برد خداوند، چیزی را كه دیروز نمیدانسته، امروز از آن آگاهی یافته و تغییر نظر داده است، از او بیزاری بجویید.(شیخ صدوق،1395: ج1، ص70)
با درك صحیح مسأله بداء، انسان درمییابد كه در جایگاه هر انتخاب و انجام هر كاری خداوند، ناظر او است و بر اساس همین انتخاب و عملكرد، مقدرات وی در هر لحظه از سوی خداوند رقم میخورد(1) برخلاف پندار یهود كه خداوند پس از خلقت، از تدبیر امور عالم دست كشیده است(2) بنابراین بداء در حقیقت، تغییر در علم الهی نیست؛ بلكه تغییر در مقدّرات غیر محتوم است. آیات قرآن افزون بر یادآوری این اصل كلی، سرنوشت انسانها را به وسیلة خواست خود آنها(3) تغییرپذیر دانسته است.
شیخ مفید در بخشی از كتاب تصحیح الاعتقاد پس از آنكه یگانه راه در بحث بداء را نقل دانسته، در این باره اینگونه نوشته است:
پس معنا بداء در گفته امامیه كه میگوید: «برای خدا در فلان چیز، بدا حاصل شد» یعنی «آشكار شد برای او» و این، به معنای آشكار شدن از او است. مقصود این نیست كه برای خداوند، رأی جدیدی پیش آمد و چیزی كه پنهان بود، بر او آشكار شد. و همه كارهای خداوند كه پس از نبودن، در آفرینش آشكار میشود، برای خداوند همواره معلوم بوده است؛ بنابراین جایی بدا گفته میشود كه آشكار شدن آن، هرگز به گمان نمیآمده و وقوع آن هم تصور نمیشده است؛ اما جایی كه آشكار شدن پیشبینی میشده یا این كه حاصل شدن آن گمان میرفته است، لفظ بدا در آن به كار نمیرود.(مفید، 1413: ص65)
بداء و مهدویت
و اما بحث بداء به طور عمده در سه عرصه از مباحث مهدویت مطرح میشود:
که در این شماره به طرح «بداء در اصل ظهور» خواهیم پرداخت و در خصوص «بداء و نشانه های ظهور و نیز بداء و زمان ظهور» در مقالات بعدی اشاره خواهیم کرد.
1. در اصل ظهور
بدون تردید ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام از وعدههای خداوند است و هرگز در آن تخلف صورت نمیگیرد و روایات پرشماری بر حتمی بودن آن تأكید كرده است. در روایاتی چند قیام جهانی حضرت مهدی علیه السلام از بزرگترین پدیدههایی دانسته شده كه به طور قطع در پایان دوران و آستانة رستاخیز شكل میگیرد. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَقُومَ الْقَائِمُ الْحَقُّ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِینَ یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَی الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِیفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِیفَتِی؛ قیامت بر پا نمیشود، تا اینكه قیام كنندهای بهحق، از (خاندان) ما قیام كند و این، هنگامی است كه خداوند به او اجازه فرماید. هر كس از او پیروی كند، نجات مییابد و هر كس از او سرپیچد، هلاك خواهد شد… (صدوق، 1378: ج2، ص59؛ اربلی، 1381: ج2، ص459).
همچنین آن حضرت فرمود:
لاتَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ المَهْدِی؛ دنیا به انجام نمیرسد، مگر اینكه امت مرا مردی رهبری كند كه از اهلبیت من است و به او مهدی گفته میشود.(طوسی، 1411: ص182؛ ترمذی، 1403: ج4، ص505؛ احمد حنبل، بیتا: ج1، ص377؛ ابن ابی شیبه، 1409: ج15، ح19484)
امیرمؤمنان علیه السلام نیز بر منبر مسجد كوفه فرمود:
لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلك الیَومَ حَتى یَبْعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّی؛ اگر از دنیا بیش از یك روز باقی نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد كرد، تا این كه مردی را از خاندانم را برانگیزد.(شیخ طوسی، همان: ص46؛ شیخ صدوق، 1395: ج1، ص317؛ ابن شهر آشوب، 1379: ج2، ص227؛ ابی داود، 1410: ج4؛ كتاب المهدی، ح4282)
پس ممكن نیست خداوند دنیا را به پایان برد و ظهور مهدی موعود علیه السلام تحقق نیابد. البته كسی نیز به چنین دیدگاهی و نه در بداء در اصل ظهور اشاره نكرده است.
بنابراین بداء با اصل تحقق ظهور آخرین حجت الهی هیچ ارتباطی ندارد.
پی نوشت ها :
1- (... كُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأْنٍ) (الرحمن، 29).
2- (وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ كَیْفَ یَشاءُ... ) (مائده، 64).
3- (انَّ اللَّهَ لا یُغَیّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیّروا ما بِانفُسِهِم) (رعد، 11).
فرآوری: امیر رضا عرب
بخش مهدویت تبیان
منبع:www.entizar.ir
نویسنده : حجت الاسلام خدامراد سلیمیان