تبیان، دستیار زندگی
حج نیت ‏حج و زیارت خانه خدا توشه راه وسیله سفر خرید لباس احرام بیرون رفتن از شهر و دیار پیمودن صحراها و كوهستانها احرام بستن و گفتن تلبیه در میقات ورود به شهر مكه نگاه به خانه كعبه طواف كعبه لمس حجرالاسود گرفتن پرده كعبه...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسرار حج


نیت ‏حج و زیارت خانه خدا

توشه راه

وسیله سفر

خرید لباس احرام

بیرون رفتن از شهر و دیار

پیمودن صحراها و كوهستانها

احرام بستن و گفتن تلبیه در میقات

ورود به شهر مكه

نگاه به خانه كعبه

طواف كعبه

لمس حجرالاسود

گرفتن پرده كعبه و تمسك جستن به ملتزم

سعى بین دو كوه صفا و مروه

وقوف در سرزمین عرفات

وقوف در مزدلفة «مشعرالحرام‏»

رمی جمره در سرزمین منا

قربانى در منا

دیدار از شهر پیامبر خدا

زیارت پیامبر خدا(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام )

حركت میهمانان و زوار بیت‏الله الحرام از سراسر جهان به عشق دیدار خانه معشوق و كعبه آمال و اجتماع آنان در سرزمین وحى در ماه ذى ‏حجه پاسخ به دعوت شیخ‏الانبیاء «ابراهیم خلیل الرحمان‏» است.

این اجتماع بزرگ چیزى جز جلوه امت واحده نیست كه خدا را حاكم بر دل و گل خود و همه جهانیان مى‏دانند، اینان در ایام حج ‏با اعمال عرفانى حج فانى در حق مى‏گردند تا پس از برگشت از حج مردم جهان را به خدا نزدیك كنند و جهان را خدایى نمایند.

مرحوم سید عبدالله شبر این عارف نامدار در كتاب «الاخلاق‏» بیان اسرار و راز و رمز حج را با تكیه بر روایات در هفده فصل چنین مطرح مى‏نماید:

1 – نیت ‏حج و زیارت خانه خدا

كسى كه تصمیم حج و زیارت بیت‏الله الحرام را دارد، باید بداند كه حج ‏خانه او كارى والا مرتبه است پس باید خشنودى خداوند و تقرب به او را در نظر بگیرد و از ریاكارى دورى جوید، درغیر این صورت تنها اموالش را نابود كرده و غیر از خستگى و گناه چیزى نصیبش نشده است.

قبل از سفر به خانه حق باید هر آنچه را با ستم از مردم گرفته برگرداند و بازگشتى حقیقى كند و بر پروردگارش با دامن آلوده به گناه وارد نشود. در سفر به سوى بیت‏الله سفر به سوى جهان آخرت را به یاد آورد، بلكه آن را به سفر آخرت تبدیل كند.

2 - توشه راه

زائر خانه خدا باید بداند سفرى طولانى‏تر از این خواهد داشت كه نیاز بیشترى به ذخیره كردن اعمال صالح و نیكو دارد و باید توجه كند مفاسدى همچون تظاهر و ریا، حج او را كه ذخیره سفر عظیمى است، ممكن است نابود كند.

3 - وسیله سفر

باید شكرگزار صاحب‏خانه باشد كه مرکبی برایش فراهم كرده است تا بارهاى سنگین او را منتقل كند وگرنه خود باید بارش را به دوش مى‏كشید. باید یادآور مركبى شود كه او را به جهان آخرت منتقل مى‏كند و آن مركب، جنازه اوست. پس تعجب و شگفتى از كسى است كه براى سفر مشكوك «آیا بتواند برود و یا نه‏» خود را آماده مى‏كند ولى براى سفر یقینى «مرگ‏» هیچگونه آمادگى ندارد.

4 - خرید لباس احرام

به هنگام خرید لباس احرام - دو قطعه پارچه ساده ندوخته - به یاد كفن و پیچیده شدن در آن بیافتد، او كه به زودى با دو قطعه لباس احرام در نزدیكى بیت‏الله الحرام سراسر وجودش را مى‏پوشد - یكى را لنگ و دیگرى را رداء و حوله خویش قرار مى‏دهد - چه بسا اجل مهلت ندهد و سفرش را به پایان نرساند و با همین دو قطعه لباس احرام خدایش را ملاقات كند. پس همان‏طور كه براى ملاقات خانه خدا لباسى را بر تن مى‏كند كه مناسب خانه الهى و مخالف تزیینات دنیوى است، بداند كه بعد از مرگ با همین ‏گونه لباس به ملاقات صاحب‏خانه مى‏رود. این دو لباس - احرام و كفن - چقدر شبیه یكدیگرند.

5 - بیرون رفتن از شهر و دیار

سالك به سوى بیت‏الله الحرام وقتى از شهر جدا مى‏شود باید توجه كند كه سوى خداوند منان مى‏رود. پس توجه كند كه در این سفر چه خواسته‏اى دارد؟! و به كجا رو مى‏برد؟! و چه كسى را مى‏خواهد زیارت كند؟!

و نیز به یاد سفر آخرت بیفتد كه وابستگانش را براى همیشه رها مى‏كند.

6 - پیمودن صحراها و كوهستانها

زائر از صحراها و كوهها عبور مى‏كند تا به میقات برسد، باید سفر خویش را پس از خروج از دنیا تا رسیدن قیامت تصور كند و بداند كه در این میان منزلگاههاى وحشت‏ زا و درخواستهاى گوناگون وجود دارد. تنهایى زائر در راه، تنهایى ترسناك خانه قبر و سختیهاى آنجا را یاد آور است پس جهت راه خویش و زاویه‏هاى پرپیچ و خطرناك قبر تا قیامت توشه و ذخیره‏اى را فراهم كند و با خود همراه داشته باشد.

7 - احرام بستن و گفتن تلبیه در میقات

حاجى و معتمر خانه كعبه باید بداند تلبیه به معناى پاسخ‏گویى به دعوت خدا است که امیدوار به پذیرش خویش باشد و از سوى دیگر ترس آن را داشته باشد كه از جانب حق ندایى برآید «لا لبیك و لا سعدیك‏»، تو را نپذیرفته‏ام و سعادت از آن تو نیست.

پس زائر در میقات بین خوف و رجاء در برابر خدا مى‏ایستد، تلبیه گفتن شروع و نقطه آغازین سیر الى الله است كه جایگاهى عظیم و بزرگ دارد.

امام چهارم زین‏العابدینعلیه السلام چون به میقات آمد تا لباس احرام بپوشد، مركب خویش را تا نگه داشت، چهره‏اش زرد گشت و حالت مادى وى تغییر كرد، لرزه بر اندام مباركش افتاد و نتوانست ذكر شریف تلبیه را بر زبان جارى كند فرمود: «من مى‏ترسم پروردگارم بگوید: «لا لبیك و لا سعدیك‏» با تامل و زارى بسیار چون ذكر تلبیه را بر زبان جارى كرد، بیهوشى و غش بر آن حضرت عارض گشت و از روى مركب به زمین افتاد، این حالت ‏براى آن بزرگوار تا پایان مراسم حج فراوان پیش مى‏آمد.

8 - ورود به شهر مكه

به هنگام ورود به شهر مكه باید توجه نمود كه به پایان حرم الهى رسیده است امیدوار شود كه از عذاب و عقاب الهى در امان مى‏گردد و در عین حال این اضطراب را داشته باشد كه اهلیت نزدیكى به حرم را پیدا نكرده باشد و بدین سبب او منفور نزد خدا باشد، پس امیدش در هر حال نزدیكى به صاحب خانه باشد كه كرامت او شامل همه خواهد شد. او حق زائرش را مراعات مى‏كند و كسى را كه در جوار خانه‏اش قرار گرفت ‏شریف و بزرگ مى‏شمارد.

9 - نگاه به خانه كعبه

زائر خانه خدا به هنگام ورود به مسجدالحرام و نگاه به كعبه عظمت صاحب خانه را با دل و جان درك كند و خود را در حضور او ببیند و امیدوار به ملاقات حضرت احدیت در آخرت باشد همان ‏طورى كه در دنیا زیارت كعبه نصیبش گردید. و نیز در آن لحظه حركت مردم در صحنه قیامت و رفتن آنان را به سوى بهشت تصور كند كه به بعضى اجازه ورود داده مى‏شود و برخى را مانع مى‏گردند.

10 - طواف كعبه

حاجى به هنگام طواف خود را همانند فرشتگانى كه در اطراف عرش الهى طواف مى‏كنند بداند و توجه كند كه هدف از طواف ابتدا تا انتهایش گردش دل و قلب به دور صاحب خانه است از این‏رو با نام خداوند از حجرالاسود شروع مى‏كند و بدان نیز ختم مى‏نماید.

11 - لمس حجرالاسود

آنگاه كه دست ‏بر روى حجرالاسود مى‏كشد و آن را مى‏بوسد باید بداند كه با خداى كعبه بیعت مى‏كند تا از هر عملى كه معصیت او را به دنبال دارد دورى كند و تصمیم بر وفاى به عهدش را داشته باشد، زیرا هر كس از بیعت ‏با صاحب كعبه تخلف ورزد دچار خشم و عذابش خواهد شد.

«حجرالاسود دست‏ خداوند در روى زمین است مردمى كه با آن مصافحه مى‏كنند و آن را لمس مى‏نمایند گویا دست ‏خدا را لمس كرده‏اند همانند شخصى كه دست‏ برادرش را گرفته و كف در كف او نهاده است.»

12 - گرفتن پرده كعبه و تمسك جستن به ملتزم

بعد از لمس و بوسیدن حجرالاسود با اشتیاق و رغبت ‏بیشتر به دیوار كعبه نزدیك شو و بدنت را بدان مماس گردان به امید حفاظت و دورى از آتش جهنم؛ زیرا هر جزئى از بدن كه به كعبه بچسبد از عذاب الهى مصون خواهد ماند، پس خود را به پرده كعبه بیاویز و بیشترین درخواست را طلب مغفرت و آمرزش گناهان و ایمنى از عذاب جهنمش قرار ده همانند خطاكارى كه دامن بزرگترى را گرفته و با التماس و تضرع و درخواست عفو و بخشش رضایت آن بزرگتر را به دست مى‏آورد و آینده خویش را بیمه مى‏نماید.

13 - سعى بین دو كوه صفا و مروه

مهمان خانه خدا هنگام سعى بین صفا و مروه خود را همانند شخصى مى‏بیند كه در آستانه سلطانى در تردد است و انتظار ملاقات با او را دارد این تردد از آن جهت است كه مى‏خواهد اخلاص خویش را اثبات كند و رضایت و لطف را جلب كند در عین حال نمى‏داند او را به حضور مى‏پذیرد یا نه. پس رفت و آمد خویش را تكرار مى‏كند و چون خود صاحب ‏خانه هفت مرتبه را معین كرده است ‏بر هفتمین بار بسنده مى‏كند.

14 - وقوف در سرزمین عرفات

اجتماع عظیم انسانهاى خداجو، مناجات و فریاد و ناله، از هر قوم و ملتى و نیز رفت و آمدهاى بسیار زیاد به سوى مشاعر الهى همچون جبل‏الرحمة و... با توجه به اختلاف آراء پیشوایان مذاهب و پیروان آنان اعجاب انسان را برمى‏انگیزاند، او خداجویان را در اداء این واجب الهى در سرزمین عرفات مى‏بیند، این صحنه بزرگ حاجى را به یاد صحنه قیامت مى‏اندازد، او اجتماع انسانهاى آغازین و آخرین را به همراهى انبیاء بزرگوار تصور مى‏كند و گویا مى‏بیند چگونه هر امتى به دنبال امام خویش است تا او را شفاعت كند.

آن هنگام با چنین تصورات زیبایى، با قلب شكسته خویش، به خداى خود توجه پیدا مى‏كنی وخدا اعمال تو را در جمله قبول شدگان قرار مى‏دهد دعاهایت را مستجاب و مقبول مى‏گرداند و رحمتش را بر تو نازل مى‏كند، آرمانهاى مقدست تحقق مى‏یابد پس موقف عرفات از مواقف شریفه‏اى است كه انسان خداجو در آن مكان عظمت‏ شرافت و بزرگى را به دست مى‏آورد.

15 - وقوف در مزدلفة «مشعرالحرام‏»

ورود در مشعرالحرام - كه جزء حرم مكى است - بعد از برون رفتن از حرم الهى و اجازه مجدد صاحب خانه جهت داخل شدن در حرم او رحمت‏ بازیافته دیگرى است، زیرا سرزمین عرفات خارج از محدوده حرم امن است و مشعرالحرام جزء حرم امن مى‏باشد در این سرزمین، بر درهاى رحمت‏ خداوند نزدیك گشته‏اى، نسیم لطف و رحمت و مهربانى او بر تو بار دیگر مى‏وزد.

16 - رمى جمره سرزمین منا

رمى جمره در سرزمین منا جاى اطاعت محض در برابر خالق و آفریدگار است. زائر باید اظهار بندگى كند و طوق عبودیت را بر گردن نهد و هیچ‏ گونه وسوسه‏اى را از ناحیه نفس نپذیرد. خود را در جایگاه ابوالانبیاء ابراهیم خلیل مى‏بیند، زیرا كه شیطان خواست ‏حج او را در این مكان ناخالص كند و او را گرفتار هواى نفسانى نماید. اما خدا فرمان داد تا شیطان را از خود براند. او هم با سنگ، شیطان را از خویش دور كرد و ریشه‏هاى وسوسه شیطانى را خشكانید.

17 - قربانى در منا

حاجی به منا آمده تا قربانی کند. اما چه چیز را؟ آنچه او را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه او را در "رفتن" به "ماندن" می خواند، آنچه او را در راه " مسئولیت" به تردید می افکند، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا "پیام" را بشنود، تا حقیقت را اعتراف کند.

در زندگیت تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش، از بلندی فرود می آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، آن اسماعیل تو است، اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شی ء، یا یک حالت، یک وضع و حتی، یک " نقطه ضعف".

پس حاجی باید آن را قربانی کند تا بنده پاک و خالص خدا شود.

مرحوم شبر در كتاب خود دو فصل دیگر در زیارت مدینه رسول الله(ص) دارد كه با آوردن آن اسرار و معارف مناسك را از دیدگاه آن عارف آگاه به پایان مى‏رسانیم:

الف- دیدار از شهر پیامبر خدا

آنگاه كه از مكه معظمه بازگشتى و به دیدار مدینه منوره پرداختى چون چشمت‏ بر دیوارهاى شهر مدینه افتاد، به یاد آور كه این همان مدینه‏اى است كه خداوند آن را براى پیامبرش انتخاب كرد تا بعد از هجرت در آنجا سكنى گزیند، همان شهرى است كه پیامبر(ص) واجبات الهى و سیره خویش را در آنجا به اجرا گذاشت. در آن شهر مبارزات و مجاهدتهاى زیادى را علیه دشمن انجام داد. دین و شریعت ‏خویش را كامل نمود و در آنجا به ملاقات پروردگارش شتافت و آرامگاه شریفش مزار همگان گردید.

ب- زیارت پیامبر خدا(ص) و ائمه معصومین(علیهم السلام)

زائر پیامبر خدا و ائمه بقیع صلوات الله علیهم به هنگام ورود به حرم لازم است ‏با طهارت خاضعانه و خاشعانه در برابر قبر و ضریح آنان بایستد و آنان را زیارت كند.

توجه داشته باش آنان از حضور تو آگاه هستند؛ ایستادن، نشستن و زیارت تو را مى‏بینند، سلام و درود تو را دریافت مى‏دارند و به جاى خود مى‏رسانند پس آنان را زنده در آرامگاه خویش بدان و آن‏گونه زیارت كن كه در حال حیاتشان به خدمت می رسیدى، مقام والایشان را در ذهن خود تصور كن كلمات زیبا و موعظه‏هاى شیرین و دلنشین و نصیحتهاى شفا بخششان را به یادآور و همه را به گوش جان بشنو، زیرا كه هدایتشان سعادت ‏بخش و آرامش آفرین بوده و خواهد بود.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.