برنامه ریزی بدون شکست
چرا در برنامهریزیها شكست میخوریم؟
ممكن است بارهاو بارها تصمیم گرفته باشید با یك برنامهریزی منسجم به روند زندگیتان سر و سامانی بدهید. اما هر بار به دلایلی كه شاید برای خودتان هم چندان روشن نیست شكست خورده باشید و در نهایت هم تصمیم گرفته باشید دور برنامهریزی كردن را خط بكشید. اما واقعیت این است كه مزایای برنامهریزی كردن بیشتر از دردسرهای احتمالی آن است.
روانشناسان معتقدند با تكیه به موارد زیر میتوانید برنامهریزی مثمرثمری داشته باشید.
بیحوصله نباشید: دلیل اول بیحوصلگی و نداشتن صبر و تحمل است. این عامل بویژه در تصمیمات بلندمدت نقش مهمی بازی میكند. اگر چه بیحوصلگی در زندگی شهرنشینی امروزی به یك معضل دائمی تبدیل شده است، اما شما میتوانید با كمی تمرین و همت تأثیر بیحوصلگی را در زندگیتان كمرنگ كنید.
توجه به این نكته هم ضروری است كه همانطور كه بیحوصلگی روی برنامهریزیها تاثیرگذار است، بیبرنامگی هم خود میتواند به عاملی جهت بینظمی در زندگی و در نتیجه بیحوصلگی تبدیل شود.
گاهی نیز بیحوصلگیها بر اثر افسردگی یا ناامیدی ایجاد میشود. اگر سعی كنید این مسائل را حل كنید و همراه با امیدواری به زندگی نگاه كنید ناخودآگاه به سمت برنامهریزی كردن تمایل پیدا خواهید كرد.
به همین دلیل از هر كجا كه شروع كنید و هر كدام از این موانع را كه رفع كنید، بار زیادی را از روی دوشتان بر خواهید داشت.
تنبلی را كنار بگذارید: عامل دوم تنبلی است. برای افراد تنبل فرقی نمیكند برنامهها دشوار باشد یا آسان، بلندمدت باشد یا كوتاهمدت، آنها در هر حال از برنامهریزی كردن فراری هستند.
اگر فكر میكنید اغلب اوقات به دلایل ناموجه از زیر كارها شانه خالی میكنید و تمایلی به كار و تلاش ندارید، باید از همین الان امیدی به موفقیت نداشته باشید. اگر یك گوشه نشستهاید و منتظر هستید موقعیت خودش به سمت شما بیاید، باید بدانید انتظار شما انتهایی نخواهد داشت.
بهتر است از همین الان قبل از آنكه فرصتها از بین بروند دست به كار شوید و شروع به برنامهریزی كنید.
با انگیزه باشید : عامل سوم نداشتن انگیزه كافی برای برنامهریزی كردن است. از بین رفتن انگیزه به دلایل متعددی اتفاق میافتد. یكی از دلایل بیانگیزگی شكست خوردن در برنامههای قبلی است.
برای مثال ممكن است چندین بار برنامه كتابخوانی برای خودتان در نظر گرفته باشید، اما هر بار به دلایل مختلفی موفق نشده باشید كتابها را به پایان ببرید و حالا این تصور در شما شكل گرفته باشد كه توانایی به پایان بردن این كار را ندارید.
حتی ممكن است برای همیشه از كتاب خواندن انصراف داده باشید. این در حالی است كه میتوانید یك كتاب كوچك را انتخاب كنید. از آنجا كه این كتابها زود به پایان میرسد تصور شما هم تغییر خواهد كرد.
عامل دیگری كه موجب بیانگیزگی در برنامههای بلندمدت میشود فراموشكردن پاداش بزرگی است كه در پایان نصیب شما خواهد شد.
شاید شما هم مشاهده كرده باشید كه برنامههای گروهی با موفقیت بیشتری روبهرو میشود، چراكه اعضای گروه تا پایان مسیر در تقویت روحیه یكدیگر مشاركت میكنند. اگر اهداف شما به گونه ای است كه میتوانید در رسیدن به آنها دیگران را هم شریك كنید، وقت را تلف نكنید. خستگی را از خود دور كنید:
یك شروع قوی و با انرژی میتواند موفقیت شما را در پایان برنامههایتان تضمین كند.
توجه داشته باشید این انرژی را در طول برنامهریزی حفظ كنید. این طور نیست كه تصور كنید یك برنامه فشرده پیروزی شما را تضمین كند، بلكه اگر زمانی را برای استراحت خود در نظر نگیرید نمیتوانید در مراحل بعدی موفق شوید.
یكی دیگر از معایب خستگی حین انجام مراحل برنامهریزی آن است كه از كیفیت كار شما میكاهد و باعث میشود شما تنها توجهتان را به پایان كار متمركز كنید بدون آنكه به آنچه باید دقیقا انجام دهید توجه داشته باشید. به یاد داشته باشید گاهی مقصد در طول مسیر است نه در انتهای آن.
تصمیمی جدی بگیرید: پنجمین عامل عدم توانایی در تصمیمگیری است كه برنامهریزیها را با شكست روبهرو میكند. با خودتان تمرین كنید تا در تصمیمگیریها فردی قاطع باشید. زمانی كه دیگران میبینند شما نمیتوانید سر تصمیم خود بایستید شما را جدی نمیگیرند. البته همه اینها به این معنا نیست كه به فردی متعصب تبدیل شوید، بلكه زمانی كه مرتكب اشتباه شدید آن را بپذیرید و از دیگران عذرخواهی كنید. داشتن تعادل به شما كمك میكند كه اطرافیانتان از همراهی با شما لذت ببرند.
نه گفتن را بیاموزید: عامل ششم سادهتر از آن چیزی است كه شما حتی تصور میكنید. موضوع بسیار ساده است شما نمیتوانید نه بگویید و هر بار كه برای خودتان برنامهریزی میكنید دیگران وظایف جدیدی را به عهدهتان میگذارند یا از شما در خواستهایی میكنند كه شما توانایی مخالفت با آنها را ندارید.
چه كسی باید برنامهریزی كند؟
برنامهریزیهای خانوادگی اغلب این سوال را مطرح میكند كه در نهایت چه كسی باید تصمیمگیرنده نهایی در مورد اولویت برنامهها یا انتخاب مسیر دسترسی به آنها باشد. این مساله گاهی تا آنجا بغرنج میشود كه میتواند تا ایجاد بحث و جدل در محیط خانواده پیش برود.
الهه پویان، روانشناس بالینی معتقد است: در بهترین حالت باید همه اعضای خانواده حتی فرزندان كوچك هم حق اظهار نظر داشته باشند. او در این باره میگوید: «برنامهریزیهای خانوادگی بهترین فرصت برای آموزش فرآیند تصمیمگیری به فرزندان است كه والدین نباید آن را از دست بدهند.»
به گفته او تصمیم نهایی باید توسط همه اعضای خانواده و با توافق یكدیگر اتخاذ شود.
این روانشناس بالینی به خانوادهها توصیه میكند كه از خودگذشتگی را فراموش نكنند و زمانی كه دچار اختلافنظر شدند، با صبر و آرامش سعی كنند نظرات خود را برای سایر اعضای خانواده توضیح دهند.
نكات ضروری
ـ مثبت بودن را فراموش نكنید. زمانی كه در حال برنامهریزی هستید تنها به موفقیت فكر كنید و به شكستهای احتمالی توجهی نداشته باشید.
ـ تصاویر ذهنی دقیق و واضح تر از اهداف موفقیت شما را افزایش میدهد. سعی كنید تمام آنچه ممكن است در طول مسیر اتفاق بیفتد”‹ برای خودتان ترسیم كنید.
ـ تصور نكنید كه همه افراد باید دست به دست هم دهند كه شما بتوانید در برنامهریزیتان موفق شوید. سعی كنید در برنامههایتان متكی به تواناییها و استعدادهای خودتان باشید تا در صورت عدم پشتیبانی دیگران مجبور نباشید طعم شكست را تجربه كنید.
منبع : چهاردیواری
مطالب مرتبط :