تبیان، دستیار زندگی
سلوى در اصل به معنى آرامش و تسلى است، و بعضى از ارباب لغت و بسیارى از مفسران آن را یك نوع پرنده دانسته‏اند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

منظور از "منّ" و "سلوی" چیست؟


ابر و باد و باران، به فرمان خداوند هستند و رازق بودن خداوند، محدود به شرائط خاصّى نیست. در بیابان بى‏آب و علف هم، رزق طبیعى مى‏فرستد و او كه مهربانترین است رزق انسان را از حلال و پاكیزه مقدّر كرده است.


رزق

تخلّف از فرامین الهى، ظلم بر خویشتن

وَ ظَلَّلْنا عَلَیْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏ كُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (بقره57)

و ابر را بر شما سایبان ساختیم و «منّ» و «سَلوى‏» بر شما نازل كردیم (و گفتیم:) از نعمت‏هاى پاكیزه‏اى كه به شما روزى دادیم بخورید، (ولى شما با بهانه‏جویى‏هاى خود، كفران نعمت كردید. بدانید كه) آنها به ما ستم نكردند، بلكه به خودشان ستم نمودند.

پس از نجات بنى اسرائیل از سلطه‏ى فرعون، به آنان دستور داده شد كه وارد سرزمین فلسطین شوند. آنها به بهانه‏ى اینكه در آنجا افراد ستمگرى هستند، سرپیچى كرده و به موسى گفتند: با خدایت به جنگ آنان برو، ما همین جا نشسته‏ایم. قهر خداوند آنها را فراگرفت و مدّت چهل سال در بیابانِ «تیه» ماندگار شدند، ولى خداوند در آنجا نیز براى آنان ابرها را چون سایه‏بان قرار داد و دو نوع غذاى طبیعى و گوارا به نام‏هاى مَنّ و سَلوى‏، در دسترس آنان گذاشت.

به نظر می رسد برای تبیین بهتر این آیه بحث لغوی مفصل تری را می طلبد لذا به توضیح نكات مهم لغوی آن می پردازیم:

"من" و "سلوى" چیست؟

"من در لغت به گفته بعضى قطرات كوچكى همچون قطرات شبنم است كه بر درختان مى‏نشیند و طعم شیرینى دارد (مفردات راغب ماده من ) یا به تعبیر دیگر یك نوع صمغ و شیره‏ درختى است با طعم شیرین، و بعضى گفته‏اند طعم آن شیرین توام با ترشى بوده است.

"سلوى" در اصل به معنى آرامش و تسلى است، و بعضى از ارباب لغت و بسیارى از مفسران آن را یك نوع "پرنده" دانسته‏اند.

و ابر را بر شما سایبان ساختیم و «منّ» و «سَلوى‏» بر شما نازل كردیم (و گفتیم:) از نعمت‏هاى پاكیزه‏اى كه به شما روزى دادیم بخورید، (ولى شما با بهانه‏جویى‏هاى خود، كفران نعمت كردید. بدانید كه) آنها به ما ستم نكردند، بلكه به خودشان ستم نمودند

طبق روایتى كه از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده كه فرمودند: الكمأة من المن‏: (قارچ نوعى از من است) معلوم مى‏شود "من" قارچهاى خوراكى بوده كه در آن سرزمین مى‏روئیده.

بعضى دیگر گفته‏اند مقصود از "من" تمام آن نعمتهایى است كه خدا بر بنى اسرائیل "منت" گذارده، و "سلوى" تمام مواهبى بوده كه مایه آرامش آنها مى‏شده است.

بعضى از مفسران "من" و "سلوى" را به معنى دیگرى غیر از آنچه معروف و مشهور است تفسیر كرده‏اند و گفته‏اند منظور از "من" مطلق احسان و نعمت بى‏دریغ خدا است، و منظور از "سلوى" موجبات آرامش و تسلى خاطر مى‏باشد كه خداوند این دو را به بنى اسرائیل بعد از نجات از چنگال فرعونیان مرحمت فرمود.( پرتوى از قرآن" جلد اول صفحه 165)

این تفسیر علاوه بر اینكه تقریبا مخالف گفته‏هاى همه مفسران اسلامى و حتى كتب عهدین است با متن آیه مورد بحث سازگار نیست، زیرا قرآن بعد از ذكر من و سلوى، بلافاصله مى‏گوید: كُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ" بخورید از روزی هاى پاكیزه‏اى كه به شما دادیم" زیرا این تعبیر نشان مى‏دهد كه من و سلوى از خوراكی ها بوده است، این تعبیر نه تنها در این آیه بلكه عینا در آیه 160 سوره اعراف نیز آمده است.

قرآن

چرا تعبیر به "انزلنا" شده؟

باید توجه داشت كه "انزلنا" همیشه به معنى فرو فرستادن از مكان بالا نیست، چنان كه در آیه 6 سوره زمر مى‏خوانیم: وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ: (هشت زوج از چهار پایان براى شما نازل كرد).

معلوم است كه انعام (چهار پایان) از آسمان فرود نیامدند، بنابراین "انزلنا" در این گونه موارد یا به معنى "نزول مقامى" است، یعنى نعمتى كه از یك مقام برتر به مقام پائین‏تر داده مى‏شود و یا از ماده "انزال" به معنى مهمانى كردن است، چرا كه گاه انزال و نزل(بر وزن رسل) به معنى پذیرایى كردن آمده، چنان كه در سوره واقعه آیه 93 در باره جمعى از دوزخیان مى‏خوانیم فَنُزُلٌ مِنْ حَمِیمٍ: "آنها با "حمیم" (نوشابه سوزان دوزخ) پذیرایى مى‏شوند"! و در سوره آل عمران آیه 198 در باره بهشتیان مى‏خوانیم: خالِدِینَ فِیها نُزُلًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ:" مؤمنان همواره در بهشت خواهند بود كه میهمان خدا هستند".

بعضى از مفسران " من" و " سلوى" را به معنى دیگرى غیر از آنچه معروف و مشهور است تفسیر كرده‏اند و گفته‏اند منظور از" من" مطلق احسان و نعمت بى‏دریغ خدا است، و منظور از" سلوى" موجبات آرامش و تسلى خاطر مى‏باشد كه خداوند این دو را به بنى اسرائیل بعد از نجات از چنگال فرعونیان مرحمت فرمود

و از آنجا كه بنى اسرائیل در حقیقت در آن سرزمین میهمان خدا بودند، تعبیر به انزال من و سلوى در مورد آنها شده است.

این احتمال نیز وجود دارد كه "نزول" در اینجا به همان معنى معروفش باشد چرا كه این نعمت ها مخصوصاً پرندگان (سلوى) از طرف بالا به سوى آنها مى‏آمده است.

غمام چیست؟

بعضى "غمام" و "سحاب" را هر دو به معنى ابر دانسته‏اند و تفاوتى میان آن دو قائل نیستند، ولى بعضى معتقدند كه "غمام" مخصوصاً به ابرهاى سفید رنگ گفته مى‏شود، و در توصیف آن چنین مى‏گویند: "غمام ابرى است كه سردتر و نازكتر است در حالى كه سحاب به گروه دیگرى از ابرها گفته مى‏شود كه نقطه مقابل آن است، و "غمام" در اصل از ماده "غم" به معنى پوشیدن چیزى است و اینكه به ابر، غمام گفته شده است به خاطر آنست كه صفحه آسمان را مى‏پوشاند و اگر به اندوه، "غم" مى‏گوئیم نیز از جهت این است كه گویى قلب انسان را در پوشش خود قرار مى‏دهد. (تفسیر روح المعانى ذیل آیات مورد بحث و مفردات راغب ماده غم)

به هر حال این تعبیر ممكن است بخاطر آن باشد كه بنى اسرائیل در عین اینكه از سایه ابرها استفاده مى‏كردند، نور كافى به خاطر سفیدیشان به آنها مى‏رسید، و آسمان تیره و تار نبود!

پیام‏های آیه:

1 ـ ابر و باد و باران، به فرمان خداوند هستند. «ظَلَّلْنا عَلَیْكُمُ الْغَمامَ»

2ـ رازق بودن خداوند، محدود به شرائط خاصّى نیست. در بیابان بى‏آب و علف هم، رزق طبیعى مى‏فرستد. «وَ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‏»

خداوند، رزق انسان را از حلال و پاكیزه مقدّر كرده است. «طَیِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ»

تخلّف از فرامین الهى، ظلم بر خویشتن است. «أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1- تفسیر نورج1

2- تفسیر نمونه ج1

3- تفسیر روح المعانى

4- مفردات راغب

5- " پرتوى از قرآن " جلد اول