سینما آری... فساد نه!
با گسترده شدن روز به روز بازار اظهار نظر درباره فساد اخلاقی در سینمای ایران، باید دید این پروژه ناگهانی، چگونه کلید خورده، و آنها که این پروژه را راه انداختهاند، تا چه حد با فحشا، و اصولا چقدر با سینما مخالف هستند؟
صحبتهای یک بازیگر کمکار زن تلویزیون و مطرح ساختن برخی مسائل درباره وجود برخی درخواستهای غیراخلاقی از سوی افراد برای دادن نقش به بازیگران به عنوان «مشکل بزرگ حضور بازیگران زن در سینمای ایران» طی ده روز اخیر، به عنوان یک سوژه سینمایی در رسانهها مطرح شد.
این که باید احتمال رخ دادن یک ارتباط غیراخلاقی را برای دادن نقش به یک بازیگر، منتفی دانست، البته نگاهی خوشبینانه است چنانچه، این قبیل سواستفادهها، نه در سینما، که در بسیاری از حرفهها، از جمله در همین مطبوعات و رسانهها هم وجود دارد. عملی که در همه جای دنیا هم قبیح است.
متأسفانه این روزها، جریانهای رسانهای افراطی، چنان دم از فاسد بودن پشت صحنه سینما میزنند که تو گویی، در سینمای ایران، منحرفها و بیماران جنسی جمع شدهاند و هر که هم بخواهد در این سینما به فعالیت ادامه بدهد و یا وارد این سینما شود باید از جنس این بیماران و منحرفان شود!
جالب آن که برخی اظهارنظرها از خود اهالی سینما نیز بر این اغراق در برخورد با یک مسئله اخلاقی، دامن میزند تا هر شنوندهای به این نتیجه برسد که این آش، چقدر شور است و...
جالب این که این میان، از برخی بازیگران، اظهارنظرهایی رسانهای شده بود که توسط خود آنها در رسانههای دیگر، تکذیب شد. به عنوان مثال از «مجید مظفری» در یک خبرگزاری نقل شده بود که «به دختر خود اجازه نمیدهم به واسطه فضای موجود در سینما، بازیگر شود». او در نامهای به روزنامه ایران این تعبیر از سخنانش راتکذیب و توضیحاتی دربارهاش ارائه داد. او همچنین درگفتوگو با سینماپرس گفت که هیچکس حق توهین به اهالی سنیمای ایران را ندارد.
کاری به اهداف موجود در پشت این نوع گزارشهای یکطرفه (و در این مقطع زمانی خاص) نداریم اما انصاف نیست این نگاه را در رسانههای پربیننده کشور القا کرد و با یکدندگی، به سراغ بازیگر قدیمی سینما، تئاتر و تلویزیون رفت و از زبان او این سخن را بیرون کشید که «من در 80 سالگی به سینما نمیآیم چرا که در آن روابط نامشروع زیاد شده است»! و حال معلوم نیست، این روابط نامشروع در خود سینماست، در فیلمهاست یا ...؟!
نظر سلحشور
فرجالله سلحشور در یکی از اظهارات اخیرش، چنین گفته است: چرا باید اعیاد مذهبی و غیرمذهبی با تعدادی هنرپیشه که هنرشان این است که ادا دربیاورند و جای رمال و پلیس و سارق بازی کنند، بگذرد؟ آیا چنین فردی آنقدر عزت دارد که الگوی یک نفر شود؟
و او درباره «فساد در جذب بازیگران» نیز اینگونه حرف زده است: دختران بسیاری هستند که برای بازیگری به دفاتر فیلمسازی میروند و هر بار با پیشنهاد بی شرمانهای روبرو میشوند.
و این هم نظر سلحشور درباره «سینمای ایران» و یکی از دوستان فیلمساز؛ من به یکی از دوستان که آثار مبتذل میسازد گفتم تو هیچ وقت نمیتوانی کار خوب بسازی. چرا که از کوزه همان برون تراود که در اوست. او علی رغم این که جبهه رفته و رزمنده بوده، قادر نخواهد بود اثر خوبی بسازد.
نظر شورجه
جمال شورجه کارگردان سینمای دفاع مقدس اما منطقی تر از همکار قدیمیاش نظر داده و گفته است: منکر فساد در سینمای ایران نمی شوم، اما مسئله این است که نباید مسائلی از این دست را در سطح گسترده مطرح کرد و قبح گناه را ریخت.
شورجه ضمن بیان این مطلب طرح مسئله فساد در سینمای ایران را امری دور از حد تعادل دانست و گفت: من به شخصه فساد را (در سینمایی که می شناسم و سال ها در عرصه آن فعالیت کردهام) ندیدهام. نکته قابل توجه این است که وجود چنین مواردی که از گوشه و کنار این هنر به کرات شنیده می شود به معنای واقعی دور از ذهن نیست، اما به اعتقاد من دلیلی ندارد که اعلام عمومی شود و دعواهای صنفی را به سطح اجتماع کشاند.
گروهی درصدد اثبات این هستند که فیلمسازان، دختران جوان را به بی راهه میبرند. عدهای از بازیگران میگویند حفظ احترام هر فرد، بر عهده خود اوست و نمیتوان اتفاقات غیراخلاقی را به کل جامعه سینما و هنر تعمیم داد.
این کارگردان در ادامه صحبت های خود افزود: به اعتقاد من این مسائل باید در درون صنوف حل و فصل شود در غیر این صورت مراجع قانونی وظیفه برطرف کردن مسائلی از این دست را دارند به همین دلیل قرار نیست همه را با یک چوب زد. ولی متاسفانه شاهد هستیم افرادی که از دل سینما و خانه سینما بیرون آمدند با صحبت های چند وقت اخیر خود که تا اندازه ای هم درست بوده است گرهای را که با دست میشود باز کرد، میخواهند با دندان باز کنند. وی در ادامه افزود: من به شخصه به وجود فسادهای اخلاقی و مالی در سینمای ایران معتقدم اما قرار نیست وجود چنین فسادهایی محملی برای تسویه حساب های شخصی شود و یا این که به نظر آید که از سوی جریانهای غیرهنری هدایت می شود. با این اوصاف درست نیست که با طرح چنین مسائلی جامعه سینما را زیر سئوال برد.
واکنش طالبی
ابوالقاسم طالبی در مورد موضوع «فساد در سینما» دست به واکنش زده و گفته است: «این را از قول من بنویسید: «روزی که قرار شود راجع به این قضیه حرف بزنم، آنوقت خیلیها خجالت میکشند از حرفهایی که میزنند.» او تأکید کرده است که ما پاکترین سینما را در دنیا داریم. نباید این «پاک ترین» را اینقدر مورد هجوم قرار دهیم.
بازار داغ اظهارنظر
این روزها، بازار اظهارنظر درباره این مسئله داغ داغ است.
سوای از اظهارنظرهای مسلسل در نقد فضای کثیف کثیف کثیف این سینما(!)، شاید بتوان در بین اظهارنظرهای تازه، این دو، سه اظهارنظر را هم بار دیگر خواند؛
بهرام رادان (به خبر آنلاین): من تمامقد از شرافت و نجابت همصنفان خودم در سینما دفاع میکنم. فساد به معنی انجام فعل حرام است. کسانی که اصلا در سینما نیستند و در سینما کار هم نمیکنند، چرا باید با نشر اکاذیب به خانواده سینما تهمت بزنند؟
یکتا ناصر (به سینماپرس): نباید این حرف های درون گروهی رسانهای شوند، چرا که سینما به اندازه کافی در این روزها مشکلات دارد و صحبت های این چنینی نه تنها کمک نمیکند، بلکه فضایی برای سوءاستفاده دشمنان فراهم میکند، به ویژه در فضایی که آدم ها میتوانند قضاوت کنند.
السا فیروزآذر (به مهر): با عده بسیاری از کارگردانانی روبه رو هستیم که به جای آن که بازیگران شایسته را در تئاتر یا فیلمهای شایسته و کلاس های آموزشی جستجو کنند و یا حداقل با تست گرفتن و آگاهی به استعداد افراد آنها را شناسایی کنند، در محافل و مهمانیها به دنبال کشف بازیگرند...
پروانه معصومی (به سینماپرس): افراد می توانند فضایی را با نوع رفتار و برخورد شخصی خود سالم و یا ناسالم کنند و بیشتر مشکلات به رفتار شخص باز میگردد. در دوره ای که من در حوزه سینما بازی می کردم، گروههایی که من در آنها کار می کردم گروه های سالمی بودند. حتی در زمان طاغوت در چهار فیلمی که بازی کردم، فضای سالم و خوبی حکمفرما بود.
ریشهها را بشناسیم. چرا کسی به درددل تئاتریها گوش نداد؟
در این مسیر البته، خطر بزرگ، گم شدن «حرف اصولی» در بین هیاهو هاست. سالهاست که اهالی تئاتر، از این که بعد از دهه 60، رویه حضور بازیگران جلوی دوربین سینما و تلویزیون، تغییر پیدا کرد، گلایه میکنند. چندی پیش حتی یک بیانیه تئاتری در مخالفت با حضور بیرویه ستارههای سینما در عرصه تئاتر هم منتشر شد که واکنشهای مختلفی داشت. اما آنجا هم حرف حساب خریدار نداشت.
نباید این را از نظر دور داشت که حاکم شدن روابط ( حال از هر نوع که باشد) در مسیر حضور بازیگر جلوی دوربین سینما و تلویزیون قابل نقد است اما چرا همه آنهایی که این روزها از فضای فاسد سینما صحبت میکنند، از یاد میبرند که کستینگ در سینمای ایران، افراد شاخصی را در پیشانی دارد که میتوان درباره عملکردشان نقد کرد. اما این افراد ظاهرا نباید دست بخورند یا کسی درباره آنها چیزی بگوید! هر چند به قیمت زیر سئوال رفتن کل سینما باشد!!
با سینما مخالفاند یا با فحشا؟
گروهی درصدد اثبات این هستند که فیلمسازان، دختران جوان را به بی راهه میبرند.
عدهای از بازیگران میگویند حفظ احترام هر فرد، بر عهده خود اوست و نمیتوان اتفاقات غیراخلاقی را به کل جامعه سینما و هنر تعمیم داد.
مدیران سینمایی هم چنین واکنش داشتهاند که؛ وزارت ارشاد و معاونت سینماییاش، سازوکار دارد و سالهاست که با موارد مطروحه و مشکوک در این زمینه برخورد شده و میشود و طرح این مسائل در مقطع فعلی، نمیتواند صرفا ناشی از یک دلسوزی ناگهانی برای سینما و اهالیاش حاصل شده باشد.
آنچه مسلم است، سخن تعیین کننده رهبر انقلاب اسلامی در سال 57، که «ما با سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم» آنقدر صریح هست که برای جستجوی تحقق آن، در جایی به جز سینما و آثار سینمایی این کشور به جستجو نپردازیم.
سینمای ایران در سه دهه اخیر، بر اساس همین جمله تاریخی شکل گرفت و توانست با شاخصههایی چون پرهیز از جاذبههای معمول سینمای دنیا، توجه جدی به حجاب، توجه به محدودیت در روابط (چنانچه حتی تصویر یک رابطه پدر و مادر با فرزندانشان در سینمای ایران در شکل منطقی خود و به دلیل حفظ این حریم وجود ندارد مگر آن که بازیگران نسبت فامیلی با یکدیگر داشته باشند) و همچنین حضور فعال خانوادهها در عرصه فیلمسازی (زن و شوهر، فرزندان فیلمساز و اقوام نزدیک و دور اهالی سینما در عرصههای مختلف بازیگری و عوامل فنی و ...)، قواعد بازی را با هویت این سرزمین پیوند بزند.
حضور مذهبیون در سینما و بدنه آن یکی از نشانههای دیگر تحول در این سینماست که مشخص نیست چگونه این تفاوت مهم با سینمای پیش از انقلاب هم هرگز دیده نمیشود؟ و گاه کسانی درباره فضای سینما، به اغراق سخن میگویند که خود حالا یک سینماگرند!
حال، این که این همه تفاوت را در شکل و ظاهر نبینیم و دائم، با نگاهی بدبینانه و با دریافت اشتباه از تفاوت بین «نقد اجتماعی و نقش سینما در نقد روابط موجود در اجتماع» با «اشاعه فساد»، یا در مضمون قصهها دنبال عامل منحرف کننده جامعه بگردیم و یا با آگراندیسمان روابط خاص موجود در پشت صحنه سینما، به دنبال معرفی سینمای ایران به عنوان یک مفسده بزرگ باشیم، به کجا خواهیم رسید؟
آیا جز این است که چراغ سینمایی که برای روشن ماندن آن، در سالهای اولیه انقلاب، به دشواری تلاش شد، رو به خاموشی خواهد گذاشت؟!
نقد انحرافات و اشتباهات، کاری درست و منطقی است اما کاش در این راه، هدف را گم نکنیم!
منبع:سینمای ایران