گشت ارشاد و حاشیهها
گشت ارشاد داستان زندگی سه دوست است كه با جعل كارت نیروی انتظامی و استفاده از اسلحههای قلابی و چسباندن برچسب گشت ارشاد روی یك ماشین، از افرادی كه حجاب درستی ندارند یا رفتارهای خلاف قانون دارند، اخاذی میكنند.

این سه دوست كه در جایگاه «ضدقهرمان» قرار گرفتهاند به صورت انسانهایی دوستداشتنی تصویر شدهاند كه اگرچه برای رفع و رجوع گرفتاریهای زندگی و خانوادهشان دست به اخاذی میزنند و رفتارهایی غیرقانونی دارند، اما تاحدی غیرت و شهامت دارند كه وقتی مشكلی برای یك دختر ستمدیده پیش میآید، حتی به قیمت از دست دادن جانشان به او كمك كنند.
این خانم ـ پریسا ـ كه در همسایگی آنها زندگی میكند با یكی از دانه درشتهای سیاست و تجارت، روابط نامشروعی داشته و حالا به این دلیل كه از او آسیبدیده و مورد آزار قرار گرفته است، بنا دارد تا با اسنادی كه در اختیار دارد او را رسوا كند، اما نوچههای مرد به خانه پریسا میریزند و او را تا حد مرگ كتك میزنند.
سه دوست هم كه سردسته آنها (عباس) دل در گرو پریسا دارد به سراغ مرد میروند و حسن و عباس در نزاعی خونین كه میان آنهاپیش میآید بشدت زخمی میشوند و عطا به قتل میرسد.

ضدقهرمان
سهیلی در فیلم گشت ارشاد تلاش كرده تا از سه شخصی كه با جعل كارت به عنوان ضابطین نیروی انتظامی به اخاذی میپردازند چهرهای مثبت ارائه دهد و به سبك بسیاری از فیلمهای آمریكایی ضدقهرمانهایش را به جای قهرمان قرار داده است.
رییس این گروه (عباس) پدر و مادر پیری دارد كه به سبب گرفتارشدن آنها به مشكلات مالی به ناچار دست به دامان ربا شده است و حالا برای بازپرداخت این پول زورگیری میكند.
عطا كه پولاد كیمیایی نقش او را ایفا كرده است از همسرش جدا شده و ناچار است هر ماه یك سكه بابت مهریه به همسرش بپردازد و چون بیكار است با حاجی همكاری میكند.
حسن جوانترین عضو گروه هم پدری معتاد و خانوادهای به هم ریخته دارد كه در تنگدستی روزگار میگذرانند و كارگردان با این شیوه خواسته یا ناخواسته فضای ذهنی مخاطب را نسبت به این شخصیتهای متخلف، تلطیف كرده و سعی داشته تا كمی از بار تخلفات و زشتیهایی را كه متوجه آنها و عملكرد نادرستشان است كم كند.از سوی دیگر، وقتی در میانه فیلم، این سه نفر برای نجات دختری ستمدیده حتی از جانشان میگذرند، مخاطب احساس خوبی نسبت به آنها پیدا میكند و قبح اخاذی و زورگیری در فضایی توام با دلسوزی و طنز و شوخی كمرنگ میشود.
گشت ارشاد
چندی پیش دولت و مجلس و قوهقضاییه تایید كردند كه برای برخورد با بدحجابی بخشی از نیروهای انتظامی، با متخلفان و بدحجابان برخورد كند.
سهیلی در فیلم گشت ارشاد تلاش كرده تا از سه شخصی كه با جعل كارت به عنوان ضابطین نیروی انتظامی به اخاذی میپردازند چهرهای مثبت ارائه دهد و به سبك بسیاری از فیلمهای آمریكایی ضدقهرمانهایش را به جای قهرمان قرار داده است.
اگرچه این مورد، در فضایی از موافقتها و مخالفتهای نسبتا شدید، قانونمند و اجرایی شد، اما به هر حال به صورت قانون درآمد و شكل رسمی یافت و طبیعتا از آن پس اگر نقدی به آن وجود دارد هم باید به صورت منطقی و اصولی انجام گیرد.
اما این كه در فضای سینما و با استفاده از ابزار پرقدرت تصویر بدون هیچ نقدی و صرفا با شیوههای تبلیغاتی به برخورد با مقوله گشت ارشاد پرداخته شود و حتی مورد هجو قرار گیرد، رفتاری شایسته و بجا نیست.
ارزشها و اعتقادات
از سوی دیگر، برخی مفاهیم، ارزشها و اعتقادات نیز در این فیلم هجو شده و به بهانه شوخی و طنز به چالش كشیده میشوند.
در بخشی از فیلم دختری در مواجهه با پسرهای ثروتمند، پدرش را به عنوان مهندس انرژی هستهای معرفی میكند، اما در نهایت معلوم میشود كه پدر او فروشنده دورهگردی است كه گویا خرما میفروشد و پلاكاردی روی وانتش گذاشته و روی آن نوشته «انرژی هستهای، هزار تومان بستهای...»، كه رسما به استهزاء گرفتن و ریشخندكردن یكی از مهمترین خواستههای مردم ما در سالهای اخیر بوده است.
خواسته بحق و بجایی كه بخش عمدهای از تحریمها و فشارهای كنونی كه به كشور ما وارد میشود، به خاطر ایستادگی بر داشتن حق استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است و در چنین شرایطی هجو این خواسته منصفانه نیست.

عملكرد وزارت ارشاد
شاید اگر در این فیلم، كنایهها و اشارات به اندازهای زیرپوستی و ظریف بود كه مخاطب بسختی میتوانست منظور نویسنده و كارگردان را بفهمد، توجیه ساخت این فیلم منطقیتر بود، اما در فیلمی مثل گشت ارشاد كه همه چیز عیان و گل درشت مطرح شده است و شبهه استهزای برخی ارزشها در آن برای برخی از اقشار جامعه وجود دارد ، این كه مسوولان وزارت ارشاد متوجه این موضوعات نشدهاندناشی از بی دقتی است.
حواشی پیرامون فیلم
با وجود احتمال بروز مشكلاتی برای فیلمهای گشت ارشاد و خصوصی، قرارگرفتن این دو فیلم در فهرست فیلمهای اكران نوروزی دارای ریسک بالایی بود. شاید اگر این دو فیلم در فصول دیگری از سال اجازه اكران محدود مییافتند، حاشیه چندانی برای آنها ایجاد نمیشد.
حاشیههایی كه با جمع شدن گروهی جلوی وزارت ارشاد آغاز شد. گروهی كه نسبت به این دو فیلم اعتراض داشتند و آنها را برخلاف ارزشها و اعتقاداتشان میدانستند.
جالب اینجاست كه حتی حضور وزیر ارشاد در میان معترضان و درخواست از آنها برای دیدن فیلم هم بیثمر بود و معترضان همچنان بردرخواستشان برای توقیف فیلم ها اصرار داشتند.
از سوی دیگر تذكرهای برخی از ائمه جمعه و جماعات نسبت به مشكلات این فیلمها به پررنگتر شدن این حواشی كمك كرد.

دفاع وزیر ارشاد و این كه «فیلم مستهجنی نداریم» و پاسخ تند امام جمعه تهران به اظهارات وی هم بر حاشیهها افزود.
از سوی دیگر برای كاستن از فشارها، معاونت سینمایی اقدام به نمایش این فیلمها برای اعضای كمیسیون فرهنگی كرد كه به گفته خبرگزاری مهر برخی نمایندگان در اعتراض به گشت ارشاد، سالن نمایش را ترك كردند.
آنطور كه مهر نوشته است حجتالاسلام سیدجلالالدین یحییزاده پس از این جلسه گفته است: فیلم گشت ارشاد در حالی در برهه خاصی از زمان كنونی به تمسخر امر به معروف و نهی از منكر پرداخت كه طی چند ماه گذشته شاهد تعرض بیسابقه اوباشی به آمرین معروف و ناهیان از منكر بودهایم.
یحییزاده درباره این جلسه گفته است: «استنباط بنده از مشاهده عكسالعمل اعضای كمیسیون فرهنگی كه حتی به ترك اعتراضآمیز سالن نمایش وزارت ارشاد در همان دقایق ابتدایی نمایش فیلم منجر شد این است كه نظر همه اعضا نسبت به این فیلم منفی باشد.»
به هر روی روند اعتراضها به این فیلم و فیلم خصوصی همچنان ادامه دارد و مسوولان وزارت ارشاد تلاش دارند تا به نحوی از شدت فشارها كم كنند.
منبع:کیوان امجدیان - جام جم