تبیان، دستیار زندگی
كلاه قرمزی امسال نیز با زبانی رسا و شیوا در كنار سرگرمی، آموزش محسوس و نامحسوس و نرمی را از مفاهیم روز به مخاطب ارایه كرد و می توان گفت كه این برنامه دیگر مخصوص بزرگترهایی است كه با نوستالژی‌ دلخوش اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کلاه قرمزی برای بچه ها یا بزرگتر ها؟


'كلاه قرمزی' امسال نیز با زبانی رسا و شیوا در كنار سرگرمی، آموزش محسوس و نامحسوس و نرمی را از مفاهیم روز به مخاطب ارایه كرد و می توان گفت كه این برنامه دیگر مخصوص بزرگترهایی است كه با نوستالژی‌ دلخوش اند.

کلاه قرمزی

'محسن سلیمانی فاخر' منتقد سینما و تلویزیونی در یادداشتی درباره برنامه نوروزی 'كلاه قرمزی' به نقد این برنامه عروسكی پرداخته است كه در پی می آید:

استفاده از عروسك هایی كه از شخصیت هایی برآمده از آدم های دور و بر و بهره گرفتن از صداهایی رئال و كودكانه و پاسخگویی به نیازهای آنی و آتی همراه با پرسوناژ- كالبد- انسانی كه مملو از آرامش است، همه از عواملی است كه موجب می شود این مجموعه سال های سال ساخته و همچنان پر مخاطب بماند.

شخصیت 'مجری' و ارتباطی كه با عروسك‌ ها دارد از جذابیت‌ ها و شگردهای برنامه است. ایرج طهماسب خوب از تجربه‌ های بازیگری ‌اش استفاده می‌ كند و چهره مردی آرام و دوست داشتنی و كودك دوست را نشان می‌ دهد و با شخصیت هایی همراه است كه گویا همچنان كودك هستند و بنای بزرگ شدن ندارند.

صمیمیت و الفتی كه در تمام قسمت ها جریان دارد برای مخاطب جذاب و مطلوب است و كودكان و بزرگسالان را شریك دنیای كودكی و خیالی می‌‌كند كه ته مایه ای از دنیای واقعی دارد و حس نوستالژی (كلمات و جملاتی كه یاد آور خاطرات تلخ یا شیرین گذشته و عامل ایجاد یك حس خاص در انسان است) زیبا و رمانتیكی برای والدین ترسیم می كند.

صمیمیت، شخصیت های دوست داشتنی، متن قوی، صداهای ارتباط گیر، جنبه های آموزشی و تربیتی و حضور زوج ایرج طهماسب و حمید جبلی را از عناصری دانست كه موجب می شود این شخصیت های عروسكی در این حیطه بی رقیب باشند.

اما با این حال ضعف هایی گربانگیر این مجموعه شد كه نمی توان از آن گذشت؛ كلاه‌قرمزی نوستالژی مشترك نسل جوان امروز است. خاطرات روزهای شیرین كودكی و شیطنت‌های كلاه‌قرمزی كه خیلی وقت‌ها مخاطب دوست داشت آن اشتباه را مرتكب شود.

صمیمیت، شخصیت های دوست داشتنی، متن قوی، صداهای ارتباط گیر، جنبه های آموزشی و تربیتی و حضور زوج ایرج طهماسب و حمید جبلی را از عناصری دانست كه موجب می شود این شخصیت های عروسكی در این حیطه بی رقیب باشند.

شخصیت 'پسرخاله' نماینده یك بچه محروم زحمت‌كش است كه همیشه دنبال كمك كردن است همه‌ این سال‌ها ماجراهای كلاه‌قرمزی و پسرخاله و آقای مجری را دیده‌ایم، لذت برده‌ایم، خندیده‌ایم و كنار هم یك خاطره‌ی خوب را تجربه كرده‌ایم.

گویی ایده‌های درخشان ایرج طهماسب و حمید جبلی تمام نمی‌شوند و تماشاگر هر سال با شگفتی هایی جدید و متفاوت و فضاسازی‌هایی متنوع‌تر از سال های قبل مواجه است.

در كلاه‌قرمزی 91 هر چند هنوز ایده‌های درخشان و اجرای لطیف و همذات پندارانه ای مشاهده می شود اما این مجموعه اشتباهات و سهل انگاری هایی دارد كه به دلیل آنكه این كار یك گام نو و دوست داشتنی و مخاطب محور است توقع می رود همواره در مسیر بی عیب و نقص حركت كند.

مهمترین نكته این است كه مخاطب این برنامه دیگر كودك نیست و بی شك ارتباط اصلی را نسل جوان به دلیل حس نوستالژی برقرار می كند و كودك ما از این جرگه باز مانده است و تمایل كمتری برای مشاهده این مجموعه در كوچكتر ها دیده می شود.

کلاه قرمزی

كلاه‌قرمزی مخصوص بزرگترهایی است كه با حسرت گذشته و نوستالژی‌ دلخوش هستند؛ امسال بار آموزشی برنامه در مقایسه با سال‌های گذشته افزایش پیدا كرد و در مقابل، آن جنبه‌های نوستالژیك ماجرا كم‌تر شد.

همچنین با وجود تمامی جذابیت‌های سایر شخصیت‌های فرعی همه در پناه و لطف شخصیت های اصلی كلاه قرمزی و پسرخاله است اما امسال عروسك 'جیگر' كه ایده‌ جذاب و معقولی هم ندارد، تبدیل به عروسك محوری برنامه شد كه خوشایند و مطلوب نیست.

از سویی دیگر شخصیت كلاه‌قرمزی هر قسمت كم‌رنگ‌تر از قبل می‌شود و پسرخاله در قسمت های كمی حضور دارد.

شاید این تغییر برای خیلی‌ها دوست‌داشتنی باشد. حتما بسیاری به‌ شیرین‌ كاری‌ های ' جیگر ' می‌خندند؛ شاید طهماسب تكرار ایده موفق پارسال یعنی 'ببعی' را در سر داشته باشد كه به یمن و مدد ماهیت متفاوت شخصیت‌ و ویژگی‌های‌دلنشین موفق از كار درآمده است اما در عمل بسیار تكراری و افت كرده است و تمركز بیش از حد و تاكید بر حضور و تكرار اَكت های آن برای تیم توانمندی چون جبلی و طهماسب پذیرفته نیست.

کلاه قرمزی

از منظری دیگر كارگردان بیش از اندازه به تنوع شتابزده تاكید و اصرار دارد در حالیكه با تمركز بر ابعاد دیگری از عروسك های دوست داشتنی بهتر از این نتیجه را مطلوب می كند. شخصیت های 'كلاه‌قرمزی' هر روز پیچیده‌تر و كاراكترها شلوغ و ناپرداخت شده ای ظاهر می شوند. همچنین تاكید افراطی برجنبه آموزشی بودن خلاقیت را دچار افت و منطق حضور شخصیت ها كم رنگ شده است.

سازندگان قطعا می دانند كه مخاطب اصلی این مجموعه بزرگسالان هستند و الان شاید كودك 5 ساله امروز دیگر از این نوع عروسك ها خوشش نیاید بنابراین روی آوردن به نیاز مخاطب نوستالژیك بایستی از اصلی ترین رویكردها باشد مثلا همسر 'فامیل دور' كه در سال گذشته متاهل شد در مجموعه اخیر دیده نمی شود یا برخی شخصیت ها همچون آقای همساده و دلاك مقطعی هستند.

با این تفاسیر 'كلاه‌قرمزی' هنوز بهترین و اصلح ترین برنامه تلویزیون است؛ كلاه‌قرمزی آنقدر پدیده و برگ برنده در چنته دارد كه با این نقدها شد كه توقع نمی رود این مجموعه قدری كوچك هم افت كند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:ایرنا