در حرم امن رضا
ساختمان حرم وبازسازی های اولیه
ساختمان حرم در عصر قاجار وپهلوی
در این گوشه دنیا جاییست که جانهای خسته را التیام بخشیده ، دلهای فسرده را آرام می سازد ، حرم امنی است که جان آشفته در امنیت آن آرام می گیرد و روح ملوث به روزمرگی ها وکاستی ها شستشو می یابد . در این گوشه از دنیا چشمها اشکبار ودلها خندانند. در اینجا می دانیم که حتی بر نجوای دل پاسخی است ، پاسخی از سر عطوفت ومهر بزرگمردی که دستی از سخاوت را بر سر زائرانش گسترده است . در این مامن دل رضا می یابد به رضای پروردگار ، چراکه در دامان رضای آل محمد امنیت یافته است . با دم زدن در هوای آنجا جان به ملکوت راه می یابد .آنجا گوشه ای از بهشت است که با سخاوت آل محمد به این خاکدان هبوط کرده تا آرام جان انسانهای گم گشته ای باشد که پناهگاهی ندارند .این مامن با رواق ها وصحن ها ، با مسجدها ومناره ها کی وچگونه ساخته شده و در طول زمان دستخوش چه اتفاقاتی شده است. آنچه در پی می آید تاریخچه مختصری از حرم مطهر امام رضا علیه السلام است .
مدفن امامپس از شهادت امام، مامون به منظور فریب دادن شیعیان دستور داد پیكر مبارك امام را در بقعه هارونیه كنار قبر پدرش( هارون الرشید) دفن كردند و از آن تاریخ بقعه هارونیه تحتالشعاع قبر مطهر حضرت رضاعلیهالسلام قرار گرفت و این بارگاه كه اكنون به آستان قدس رضوى معروف است «مشهد الرضا» نامیده شد.اولین بار این نام مقدس در كتاب "عیون اخبار الرضا" و سپس در كتاب "احسن التقاسیم" تالیف شده در قرن چهارم هجرى آمده است.گنبد و بارگاه حضرت رضا علیه السلام
درباره سابقه تاریخى حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل كردهاند، برخى از تاریخنویسان بر این عقیدهاند كه بقعه مباركه حضرت رضاعلیهالسلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان ( حمله سلجوقیان ، مغولان و پیامد آنها حمله تیمور )كه در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتى قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشكركشىها به سرزمین خراسان، مانند تهاجم سبكتكین و غزهاى تركمان و مغولها بارها بهكلى ویران و سپس بازسازى شد.
نویسندگان دیگر بر این نظرند كه خرابیهاى وارده از تهاجمها به گونهاى نبوده است كه بناى بقعه را بهكلى ویران كند، بلكه برخى حملات، خرابیهایى در قسمت فوقانى ایجاد كردهاند و به قسمت تحتانى دیوارها آسیبى نرسیده است، پایههاى بقعه همان بناى اولیه است كه ابتدا شالوده اصلى آن را با گل چینه ساختهاند و به دفعات قسمتهایى از دیوارهاى آن مرمتشده و تزیین یافته است.
قراین و شواهد نشان مىدهد كه نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب كامل بقعه منوره دور از واقعیت استدر اثبات این مدعا می توان دلایل زیر را اقامه نمود:
11- در ادوار مختلف گروهى از مورخان ، جغرافی دانان و جهانگردان، مرقد مبارك امامعلیهالسلام را از نزدیك دیده و توصیف كردهاند.
2- آثار معمارى غزنویان ، سلجوقیان و تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مكتوب بر كاشیهاى نفیس ، نام بانى و تاریخهاى 512، 612 و 761 هجرى نوشته شده است .
بنابراین سوابق و ادله قاطع در بنا نشان مىدهد كه حرم و بقعه مباركه از قدیمترین بناهاى مشهدالرضا است ولى البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعى و تهاجمهاى وحشیانه ویرانیهاى مكرر دیده است.
عصر دیالمه
براى نخستین بار سلاطین شیعه مذهب دیالمه و آلبویه، به تعمیر اساسى این بقعه به نام «مشهد الرضا» همت گماشتند و زیارت این بارگاه همچنان پر رونق بود و حتى بر علاقهمندان و زایران آن روزبهروز افزوده مىشد.
عصر غزنویان
به دنبال ترمیم و تزیین اساسى بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبكتكین (387ـ366) پادشاه غزنوى ( غزنویان سنیان متعصبی بودند که برای دریافت حکومت مناطق گسترده تری از جهان اسلام وبرای راضی نگاه داشتن خلفای عباسی دست به آزار شیعیان می گشودند ) در قرن چهارم سقف و قسمتى از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امامعلیهالسلام ادامه دادند، در حالى كه تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقى بود. تا این كه سلطنت به سلطان محمود غزنوى رسید . مىگویند او شبى پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله و یا به روایتى حضرت علىبن ابىطالبعلیهالسلام را در خواب دید كه او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران مىكند و مىفرماید تا كى چنین خواهد بود؟ گفتهاند سلطان محمود صبح روز بعد معمارى را به حضور طلبید و به طوس فرستاد. بنا به نوشته تاریخ بیهقى در سال 400 (ق) ابوبكر شهمرد بناى بقعه را بار دیگر بر روى بازمانده دیوارهاى گلین با آجر مىسازد و منارهاى هم بر آن اضافه مىكند كه این بنا هسته اصلى حرم مطهر را تشكیل مىدهد.
عصر سلجوقیان
در این دوره اولین سنگ مزار امامعلیهالسلام كه متعلق به سال516 ( ق ) است بر روى قبر مطهر نصب شد كه كتیبه آن چنین است: «امر بعمارة المشهد الرضوى على بن موسى علیهالسلام. العبد المذنب الفقیر الى رحمته ابوالقاسم احمدبن على بن احمد العلوى الحسینى تقبل الله منه» این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخى در موزه آستان قدس رضوى موجود است.
ساختمان حرم وبازسازی های اولیه
حمله غزها به حرم مطهردر سال 548 ( ق ) تركان "غز" به مشهد و ناحیه طوس حمله كردند و همه شهر را به آتش كشیدند و بسیارى از مردم از جمله علما و بزرگان را كشتند. در این جریان به بناى حرم لطمه وارد شد كه چند سال بعد شرفالدین ابوطاهر بن سعد بن على قمى حاكم مرو در عهد سلطان سنجر (557 - 511 ق) به مرمت آن همت گماشت.
بعد از سال557 (ق ) نیز به دستور" زمرد ملك" خواهرزاده سلطان سنجر، بنابر نوشتههاى روى كاشىها، ازاره* حرم با كاشیهاى نفیس شش ضلعى، هشت ضلعى و ستارهاى تزیین شد.
این بانو دستور داد قرآن كریم را با خط خوش در جزوههایى نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت. این اثر هم اكنون در كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى نگهدارى مىشود.
خوارزمشاهیان
در زمان خوارزمشاهیان نیز در این بارگاه مقدس مرمتهایى صورت گرفت و ضمن آن در سال 612 ( ق ) كتیبهاى بسیار زیبا به خط ثلث برجسته بر دیوار و طرف در ورودى حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب شد. بر روى این لوح ذكر همین تاریخ، نام و نسب حضرت رضاعلیهالسلام تا حضرت امیرالمؤمنین علىعلیهالسلام نوشته شده و بر حاشیه آن به خط ریز دو بیت در مدح حضرت رضاعلیهالسلام از سرودههاى ابونواس شاعر ایرانى عربزبان نیز نقش بسته است .
مغولان و حرم مطهر
ابن ابىالحدید در شرح نهجالبلاغه مىنویسد كه مغولان در سال 618 ( ق ) ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت كردند و مرم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب كردند. اگر چه بعضى منابع از خرابى بارگاه مقدس رضوى به دست مغولان سخن گفتهاند ولى بعضی دیگر از منابع تنها به غارت اموال و اثاثیه آن اشاره دارد. پابرجایی نوشتههاى پیش از سال 612 ( سال حمله مغولان ) دلالت براین مدعا دارد.
دوره ایلخانان
در این دوره فرسودگىها و احیانا خرابىها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوى جبران گردید. زیرا نخست به فرمان غازانخان (703ـ694 ق) و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو (716ـ703 ق) پادشاه شیعى مذهب ایلخانى مرمتشد و به بناهاى اطراف آن افزوده گردید.بناى كامل گنبد موجودمربوط به این دوره است ،زیرا این گنبد همانند سایر گنبدهایى كه در دوره مغولان ساخته شده دو پوششى ودارای رویه ای با الواح مسین با روپوشى از طلا است. در همین دوره ابنبطوطه سیاح معروف كه در سال 734 ( ق ) از راه جام به طبس سفر كرده، در خاطرات خود از حرم مطهر امام رضاعلیهالسلام و متعلقات آن یاد مىكند: «در مشهد مكرم قبه عظیمى است در داخل زاویه و جنب آن مدرسه و مسجد است كه همه از این ابنیه عالى متبوعه است دیوارهاى این ابنیه را با خشت كاشانى مزین كرده[اند] و بر روى مرقد حضرت رضا صندوقى چوبى نصب شده است». با توجه به نوشتههاى ابنبطوطه و دیگر روایات معلوم مىشود كه در قرن هشتم هجرى آثارى مانند حرم، مسجد بالاسر، یك مدرسه و چند بناى كوچك متصل به ضلع شمالى وابسته به آستان قدس رضوى وجود داشته است.
دوره تیموریان
در قرن نهم هجرى (سال 821 ق) به دنبال كوششهاى شاهرخ تیمورى در آبادانى مشهد، به همت همسر وى "گوهرشادآغا" نخستین مسجد جامع شهر با نام وى در سمت قبله حرم كه صحن جنوبى آستان مبارك را تشكیل مىدهد به اتمام رسید ، همزمان با این ابنیه در داخل صحن در پیرامون حرم، مدرسه پریزاد و بالاسر و دو در، كه تا به امروز برجا هستند، بنا گردید و در این دوران، صحن تیمورى (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علیشیر نوایى وزیر سلطانحسین بایقرا به وجود آمد كه بعدها در دوره شاه عباس اول صفوى توسعه یافت و توسط نادرشاه افشار مطلا گردید.
دوره صفویه
در دوره صفویه بر عظمت و شكوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیك گنبد كه در عهد غزنویان به دستور ابنمعتز حاكم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاكارى شد و در سال 932 ( ق) خشتهاى نفیس كاشى روى گنبد به خشتهاى طلا تبدیل شد.
در شورش یکی از خوانین ازبك این خشتهاى گنبد و گلدسته در كنار دیگر نفایس حرم مطهر به غارت رفت.
حمله ازبكان به حرم
در سال997 ( ق) یعنى دومین سال سلطنتشاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبداللهخان ازبك قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوى او تیرى شلیك شد غضبناك گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طورى كه در روضه منوره حضرت رضا خون جارى گردید.
سال بعد عبدالمؤمن خان ازبك با لشكریانش به مشهد حمله كرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوى كه در مشهد بودند به آستانه مباركه پناهنده شدند. در حالى كه اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمنخان و دین محمد سلطان به اتفاق عدهاى از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند كه شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمىشد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون مىكشیدند و با كمال قساوت به شهادت مىرسانیدند. چنان كه دو نفر از ازبكان میر محمد حسین مشهور به "میربالاى سر" را كه از سادات متقى مشهد بود و پیوسته در بالاى سر مبارك به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، در كنار ضریح با شمشیر پاره پاره كردند. در این موقع زنان و كودكان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند.
سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهاى مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلاى بالاى گنبد و بسیارى از ظرفها و فرشها و كتابهاى كتابخانه آستانه مباركه را به غارت بردند و زنان و كودكان را كه اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند.
در پى این خرابى در سال 1010 ( ق ) كه شاهعباس پیاده به زیارت رفت مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاكارى كرد. شاه عباس با توجه خاص به آستان حضرت رضاعلیهالسلام، دستور داد تا هر كس به زیارت آن حضرت مشرف می شود ، مىتواند عنوان "مشهدى" را مانند حاجى و كربلایى بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت.
زلزله و حرم مطهر رضوى
زلزلههاى زیادى در مشهد رخ داده كه حدود 14 واقعه در كتب تاریخ به ثبت رسیده كه كمابیش آسیبهایى به مسجد گوهرشاد وارد نموده است و احتمالا به دیوارهاى صحنهاى حرم مقدس و تزیینات آن نیز آسیبهایى اندك همانند مسجد گوهرشاد رسیده است. ولى در پانزدهم ربیعالثانى سال 1084 ( ق ) به هنگام سلطنتشاه سلیمان صفوى زمین لرزه ویرانگرى در مشهد رخ داده كه حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد مرقد مطهر حضرت رضاعلیهالسلام، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپردهاند.
پس از این حادثه شاه سلیمان مامورانى را از اصفهان براى بررسى خسارات وارده و انجام تعمیرات فرستاد. آنان نیز كار را شروع كرده، خرابی ها را در مدت 7 سال مرمت وبازسازی کردند.
افشاریه
در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلاى صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالاى آن و بناى مناره ایوان شمالى طلاكارى و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایى صحن عتیق احداث گردید. اما چندى بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایى شد كه اینك ذكر مىشود .
غارت جواهرات حرم مطهر به وسیله نصرالله میرزا و نادرمیرزا افشار
در سال1183 ( ق ) شاهرخ فرزند رضا قلى میرزا و نوه نادرشاه افشار در خراسان حكومت مىكرد . احمد شاه درانى به مشهد حمله كرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ كه ولیعهد بود با او مقابلهاى مردانه كرد و وى را شكست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وى شد كه خیال جهانگیرى را در سر پرورانید.
در سال 1190 ( ق) كه خزانه پدرش خالى شده و براى پرداختحقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریك برخى از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوى را از قندیلها و درها جدا كرد، مقدارى را به فروش رسانید و مقدارى از طلاها و نقرهها را سكه زد و صرف پرداختحقوق و تهیه سپاه نمود.
نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز كه پس از خلع وى ، ولیعهد شده بود دست تعدى و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتى خشتهاى طلاى روى گنبد مطهر را كند و به نام خود سكه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید. حتى سرطوق مكلل** را كه بالاى گنبد نصب بود كند و نیز قالى زربافت را كه هفتهزار تومان ارزش داشتسوزانید .
نصایح مرحوم آیةالله میرزا مهدى مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد. اما مردم به او اعتراض كردند و سكههاى ضرب شده را كه در بازار بود جمعآورى مىنمودند و به میرزا مهدى مجتهد برمىگرداندند. مردم سرانجام سر به شورش برداشتند. نادر میرزا نیز كه این شورش را از ناحیه میرزا مهدى مىدانست وى را در سال 1218 ( ق) به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدى مجتهد به "شهید رابع" معروف شد.
ساختمان حرم در عصر قاجار وپهلوی
عصر قاجاریهتعمیرها و تغییراتی كه در طول دوران حكومت قاجار در آستان مقدس به انجام رسید عبارتند از:
- بناى صحن نو ( آزادى) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقى میرزا و معمارى حاج آقاجان ساخته شد.
- بناى دارالسعاده توسط اللهیارخان آصفالدوله به سال 1251 ( ق) احداث شد و تركیب رواق دارالضیافه در سال 1320 ( ق) انجام یافت.
متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بىحرمتى و اهانت متجاوزان قرار گرفت:
1 ـ غارت سالار: محمد حسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصفالدوله در سال1263 ( ق) از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده كرد و در خراسان علم مخالفت برافراشت و در اندك زمانى قلعه كلات را متصرف شد. او نزدیك به دو سال در خراسان به استقلال حكومت كرد. در سال بعد به فرمان وى تمامى قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضاعلیهالسلام را ذوب كردند و به نام وى سكه زدند. همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانى كه فتحعلیشاه قاجار در سال1233 ( ق) به شكرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت كرد.
اما پس از رفع فتنه در سال 1268 ( ق) حسامالسلطنه عموى ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلاى ضخیم پوشانید و آن را با دانههاى یاقوت و زمرد و لعل زینتبخشید و در جاى اولیهاش نصب نمود.
اما در پى این غارتگریها و بىحرمتىها نسبتبه بارگاه مقدس، سالار در سال1266 (ق) به دستحسامالسلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد. دراین هنگام میرزا عسكرى امام جمعه مشهد وعلما و متولیان بارگاه مقدس رضوى به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستان مقدس او را از روضه منور طرد كردند. در نتیجه وى تنها ماند و به دستور حسامالسلطنه او را از بستخارج كردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلانخان به سزاى اعمال شنیعشان به هلاكت رسانیدند.
2 ـ به توپ بستن حرم : در محرم سال 1330 ( ق ) مردى به نام یوسف هراتى و همدستانش به نامهاى سید محمد طالب الحق یزدى پسرعموى سید ضیاءالدین نخست وزیرکابینه سیاه و نایب علىاكبر در شهر مشهد آهنگ مخالفت با مشروطه ساز كرده ، به تحریك بیگانگان جمعى از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع كردند. سربازان روس با تجهیزات كامل و به منظور پشتیبانى از مخالفان حكومت مشروطه در ارگ دولتى مستقرشدند. كار به جایى رسید كه رهگذران نیز در كوچه و بازار از تعرض كسان این اشخاص درامان نماندند. سربازان روسى كه هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیت به اشرار میدان عمل داده بودند درگیری بین سربازان دولتى و اشرار را دستاویز قرار داده ، به نام حفظ امنیت اتباع روسیه روز شبنه دهم ربیعالثانى 1330 ( ق) مطابق با دهم فروردین 1290 ( ش) اعلامیه ای صادر کردند مبنی بر اینكه اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعتبه غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند ناگزیر به كمك قواى مسلح و گلولههاى توپ مردم را متفرق خواهند ساخت. ضربالاجل به پایان رسید و به یكباره از چند جانب صداى غرش توپها بلند شد و گلولههاى آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتمعلیهالسلام شلیک شد; هدف روسها به ظاهر متفرق كردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارك و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود. عدهاى با مسلسل و توپهاى سبك پیشروى كردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند . اصابت گلولههاى توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد كرد، در 18 محل گلولههاى توپ ، گنبد مطهر را سوراخ كرده، به داخل افتاد و خرابی بسیار به بار آورد. پس از آن ، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس به صحن مقدس حمله ور شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شده ، درهاى حرم را بستند. نظامیان روس از پنجرههاى گنبد و رواقها و یا از شبكههاى پنجره نقره به داخل حرم شلیك مىكردند و نیز دسته ای دیگر از شبكههاى پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران كردند. در صحن و حرم مطهر تعداد زیادى كشته و زخمى شدند. مرتضى قلیخان متولى باشى آستان قدس رضوى بیرق سفیدى بر سر چوب بلند كرد و از قواى روس امان خواست. فرمانده روسى كه چنین دید دستور آتش بس صادر كرد. سپس متولىباشى و خدام حرم و مردم نیز به جمعآورى كشتگان و زخمیها پرداختند. مدت چهار روز این مكان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادى اشیاء نفیس و قیمتى به یغما رفت. یوسفخان هراتى و طالبالحق به دستحامیان خود یعنى سربازان روس كشته شدند.
به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استاندارى خراسان تعیین شد و در سال 1331 ( ق ) به مرمتخرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان كه قران نقره بود، سى هزار تومان برآورد شد. اكنون جاى چند گلوله در ایوان طلاى صحن عتیق دیده مىشود. استاد ملكالشعراى بهار به مناسبت این واقعه اشعارى تحت عنوان "توپ روس" سروده كه در دیوان او آمده است.
عصر پهلوى
در سال1307 ( ش) در شبكه پیرامون فلكه حرم مطهر تغییرات اساسى به عمل آمد و فلكه دور حرم به شعاع 180 متر از نوك گنبد و به پهناى 30 متر احداث گردید كه بعدا ساختمانهاى موزه و كتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندى نگذشت كه به دستور رضاخان پهلوى در مجموعه بارگاه مقدس رضوى حادثه موهن و اسفناك "مسجد گوهرشاد" به وجود آمد.
* ازاره : آن قسمت از دیوار ویا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین باشد.
** مکلل : زیور داده .
منبع : بخش تاریخی از آقای ابراهیم زنگنه .