عامل بسته شدن درهای رحمت
هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمیکند زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره و غالب میشود و آنگاه قلب را دگرگون میسازد.
مهر خدا و بی مهری بنده
«الحمدلله الذی الفاشی فی الخلق حَمدُهُ، والغَالِب جُندُهُ ،والمتعالی جَدُّهُ، أحمَدُهُ علی نعمةٍ التدام، وآلائه العظام الذی عَظُمَ حِملمُهُ فعفا...»
شرح گفتار
امیر بیان امام علی(علیه السلام) در این فراز از خطبه 191 نورانی نهج البلاغه خالق هستی را در قالب سخنانی زیبا و دلنشین ستوده، و او را در مقابل نعمتهای فراوان و لطف و عنایت بی کرانش میستاید و در این باره زیبایی میفرماید: «سپاس مخصوص خداوندی است که ستایش او در خلق آشکار و سپاهش پیروز و عظمت و بزرگی او والا و بیکرانه است. خدا را برای نعمتهای پی در پی و بخششهای بزرگش ستایش میکنم خدایی که حلمش بزرگ و عفوش فراگیر است»
این سخن از امیرمتّقیان علی(علیه السلام) حکایت از مهر و محبّت بی حد و حصر خداوند بی همتا نسبت به بندگان خویش دارد که همواره آنها را دوست داشته و همیشه و همه جا آنها را مورد لطف و مرحمت خویش قرار داده به گونه ای که هیچ گاه حاضر نیست آنها را در تنگنا قرار دهد و یا آزار و اذیّت به آنها برساند، نعمتهایی را که خود به آنها ارزانی داشته از آنها باز پس گیرد، و از این طریق طعم تلخ سختی و گرفتاری را در کام وجودشان ریخته، و فضای آسمان زندگی را برای آنها تیره و تاریک نماید.
با اینکه بارها بی مهری بندگان را نسبت به خویش دیده اما همواره قلم عفو و بخشش را به سوی آنها نشانه رفته و در نهایت رأفت و مهربانی عذر و تقصیر آنها را پذیرا بوده است.
حال که ما انسانها این چنین مورد لطف و عنایت ویژه حضرت حق قرار گرفتهایم باید به حکم عقل رسم ادب و بندگی را بجا آورده، و در مقابل این همه رحمت بیکران به شکر و سپاس از آن یگانه خالق هستی بپردازیم.
شکرگزاری از حضرت حق، امری است واجب و ضروری که هرگز نباید بدست فراموشی سپرده شود.
پروردگار عالم در کلام نورانی خویش بارها به این موضوع پرداخته و بر لزوم آن تأکید و پافشاری نموده است، به عنوان نمونه در سوره مبارکه سبأ خطاب به قوم سبأ میفرماید: (کلوا مِن رزق ربکم واشکروالَهُ)2 از روزی پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید.
سپاس گزاری از خدا با ترک گناه!
از روایات معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) استفاده می شود که شکرگزاری واقعی آن است که انسان از نعمت های الهی در مسیر عبادت و بندگی پروردگار عالم استفاده نموده و از گناهان و ارتکاب کارهای ناشایست به شدّت پرهیز کند.
در روایتی ششمین اختر تابناک آسمان ولایت وامامت امام صادق(علیه السلام) در این باره میفرماید: «شکرالنعمة اجتناب المحارم» 3 شکر نعمت پرهیز از محرمات است.
حال اگر انسان در زندگی دور کارهای ناشایست را خط قرمز کشیده و از انواع گناهان ـ چه کوچک و چه بزرگ ـ پرهیز نماید در مقابل خداوند بی همتا به پاس چنین اقدام شایستهای آغوش رحمت خویش را به روی او گشوده و او را از چشمه جوشان فیوضات خود بهره مند خواهد ساخت. آن یگانه خالق هستی در بخشی از کلام نورانی خویش در برابر شکری که بنده انجام میدهد وعده فزونی نعمت را داده و در این باره فرموده است: «و لئن شکرتم لَاَزیدنکم ولئن کفرتم اِنّ عذابی لشدید»4
اگر واقعا سپاس گزاری کنید البته نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی کنید عذاب من بسیار سخت است.
بنابراین میان شکر و زیاد شدن نعمت رابطه تنگاتنگی وجود دارد به گونه ای که انسان در اثر شکر میتواند نظر رحمت الهی را به سوی خود جلب نموده و از موهبت های ارزنده خداوند بی همتا بهرهمند شود. در حقیقت انسانی که از نعمت های خدا در راه معاصی و گناهان استفاده میکند به زبان حال فریاد میکشد: «که خدایا من لایق این نعمت نیستم و کسی که آن را در مسیر بندگی استفاده میکند به زبان حال میگوید: «پروردگارا شایستهام ،سپس افزون کن»
بسته شدن درهای رحمت!
پیشوایان معصوم(صلوات الله علیهم اجمعین) همواره در طول حیات ارزشمند خویش ما را نسبت به گناه و ارتکاب معاصی هشدار داده اند.
بی تردید چنین هشداری از ناحیه آنها، به جهت آثار ویرانگری است که گناه بر پیکره دین و عقیده ما وارد میسازد.
در حقیقت گناه خانه قلب آدمی را تخریب و فضای روح و روان آدمی را آلوده میسازد.
در حدیثی امام صادق(علیه السلام) از قول پدر بزرگوار خویش نقل میکند که ایشان فرمود: «ما مِن شیءٍ أفَسَدَ للقلب مِن خطیئةٍ اِنَّ القلب لیواقع الخطیئة،فما تزال به حتّی تغلب علیه فیصیر اعلاهُ أسفَلَهُ». 5 هیچ چیزی مانند گناه قلب را تباه نمیکند زیرا قلب پیوسته به گناه تن در می دهد تا جایی که گناه بر قلب چیره و غالب میشود و آنگاه قلب را دگرگون میسازد.
در اثر گناه رشته محبّت بین خدا و بنده پاره شده که نتیجه چنین اوضاعی بسته شدن درهای رحمت الهی و محروم شدن بنده از فیوضات خالق هستی است.
بنابراین باز و بسته شدن درهای رحمت الهی بستگی به عملکرد خود انسان دارد، اگر سر تسلیم در مقابل پروردگار عالم فرود آورده و به دستورات او عمل نماید، خداوند نیز در مقابل، درهای رحمت را به روی او می گشاید و اگر به عکس، به جای بندگی خدا به بندگی شیطان روی آورد و تحت فرمان اوامر گمراه کنندهاش قرا بگیرد، خداوند بی همتا درهای رحمت خویش را به روی او بسته و به جای آن درهای خشم و غضب را به رویش باز خواهد نمود.
در روایتی امام رضا(علیه السلام) پیرامون این امر فرموده است: «اوحی الله عزوجل إلی نبی من الأنبیاء إذا أُطِعتُ رَضیتُ و اذا رُضِیتُ بارکتُ ولیس لبرکتی نهایةٌ واذا عُصِیتُ غَضِبتُ و اذا غَضِبتُ لَعَنتُ تَبلُغُ السابِعَ من الوری» 6
خدای عزوجل به پیامبری از پیامبران وحی فرمود: هرگاه اطاعت شوم خشنود میشوم و چون خشنود گردم برکت بخشم و برکت من بی پایان است و هنگامی که از من نافرمانی شود خشم گیرم و چون خشم گیرم، لعنت کنم و لعنت من تا هفت پشت را شامل میشود.
در بخش پایانی نوشتار حاضر آنچه پیرامون موضوع گناه میتوان گفت آن است که گناه علاوه بر آثار ویرانگر و مخرّبی که از خود به جای میگذارد به حکم عقل و وجدان، نوعی نمک نشناسی است که انسان، عمری بر سر سفره رحمت الهی بنشیند و از انواع نعمتهای لذّت بخش او بهرهامند شود ولی در مقابل به جای تسلیم در برابر فرامین الهی آنها را زیر پا گذاشته و به خود جرأت ارتکاب گناهان و کارهای ناشایست را دهد.
انسانها در این دنیا به محض اینکه با شخصی هم سفره شده و از ناحیه آن شخص مورد پذیرایی قرار میگیریم، رسم جوانمردی و رفاقت را به جا آورده و به خود اجازه خیانت و حرمت شکنی او را نمیدهیم، حال چگونه است که عدهای از ما انسانها نسبت به خداوند عالم - که تمام هستی ما از اوست ـ رسم ادب و احترام را به جا نیاورده و بدون هیچ ترس و واهمه ای در پیشگاه مقدسش اقدام به کارهای ناشایست میکنیم.
پی نوشت ها :
1 - فرازی از خطبه 191نهج البلاغه ،ص376،ترجمه محمد دشتی
2 - سوره سبأء ،آیه 15
3 - نورالثقلین،ج2،ص529
4 - سوره ابراهیم،آیه 7
5 - وسائل الشیعه، کتاب جهاد النفس،ح362
6 - کافی، ج2،ص275
مهدی صفری
بخش نهج البلاغه تبیان