چه کسانی نعمت خدا را تبدیل کردند؟
خداوند متعال غنی مطلق است؛ بنابراین آثار شكر نعمت و نیز عواقب كفران آن به صاحبش بر میگردد: (مَنْ كَفَرَ فَعَلَیْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحًا فَِلأنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ)؛ «هر كه كفران ورزد، پس كفرش به ضرر خود اوست...».
(ألم تر إلی الّذینَ بدّلوا نِعمتَ اللهِ کفراض و أحلّوا قومهُم دار البَوار جهنّم...)؛(سوره ابراهیم، آیات 28 و 29)
«ندیدی مردم را که نعمت خدا را تبدیل به کفر کردند؟ پیش افتادند و مردم خودشان را به جهنّم کشیدند...».
از خود قرآن سؤال کنیم نعمت چیست؟ منظور از (بدّلوا نعمت الله) چیست؟
در سورهی مائده داریم:
(... الیومَ أکمَلتُ لکم دینکم و أتمَمتُ علیکم نعمَتی...)(سوره مائده، آیه 3)
نعمت دین در سایهی ولایت علی علیه السلام است. پس اعظم نعمتها، نعمت ولایت علی علیه السلام است. آن کسانی که نعمت خدا را تبدیل به نقمت و کفر کردهاند، اینها مردم را به جهنّم میکشند. پس منظور، تحقیق مطالب است. ما با وحدت سیاسی هیچ مخالفتی نداریم. ما به آنها میگوییم راه شما را قبول نداریم ولی چون در مقابل دشمن واحد هستیم، در یک صف میایستیم و با آنها میجنگیم. برای این که میخواهند اسلام را از بین ببرند. شما هم مدّعی اسلام هستید. پس هر دو در یک صف واحد میایستیم و با دشمن اسلام مبارزه میکنیم. اختلاف ما با آنها نه مانند اختلاف دو فقیه است که هر دو فقیه در مذهب واحد حرکت میکند. فقه واحد، راه واحد و هر دو به بهشت منتهی میشوند. خیر، ما راه آنها را انحراف از حقّ میدانیم.
ظاهراً از مرحوم علامهی مجلسی اوّل – محمّد تقی مجلسی – نقل شده:
در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان در اصفهان رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب دیدم. بیابان وسیعی را دیدم و تنها یک حجره در وسط صحرا بود و همه به سوی آن حجره میرفتند. من هم به سوی حجره رفتم و به آن رسیدم. پرسیدم: این حجره مال کیست؟
گفتند: مال رسول خداست. وارد شدم و دیدم آن حضرت دم در نشستهاند و به سؤالات مردم پاسخ میدهند من هم سلام کردم و پاهای ایشان را بوسیدم و مقابل ایشان ایستادم. عرض کردم: یا رسول الله یک دعایی که قبل از نماز از شما به ما رسیده و او آن دعا این است:
(الّلهمَّ انّی أقدَّمُ اِلیکَ محمّداً بین یدی حاجتی و صلاتی و اتوجّهُ به الیک...) ؛
که در این دعا فقط نام شما آمده است که تنها رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را شفیع قرار میدهیم و من دوست دارم اسم امام علی علیه السلام را اضافه کنم ولی میترسم تشریع باشد، آیا این کار را بکنم یا خیر؟ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دو انگشت سبّابه را کنار هم گذاشت و فرمود:
(ذِکری و ذِکرُ علیِّ کَهاتَتینِ کُلَّما ذَکرَ اسمِی فَاذکُر اسمَه)؛
«من و علی مانند این دو انگشت هستیم، با هم برابر. وقتی اسم من را بردی اسم او را هم بیاور».
من از خواب بیدار شدم و آن را برای استادم نقل کردم. استادم گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به علی علیه السلام فرمود:
(اِنّی سَئلتُ اللهَ عزَّ و جلَّ اَن تُذکرَ حیث اُذکَرُ)؛
از خدا خواستهام هر کجا نام من برده شود. نام تو هم برده شود و خدا هم اجابت فرموده است. یعنی هر جا مجلسی به نام پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم منعقد میشود، اسم علی علیه السلام باید کنار آن باشد تا شناخته شود. رسالت رسول صلی الله علیه وآله وسلم باید با ولایت علی علیه السلام باشد والاّ به حکم قرآن رسالت لغو خواهد شد.
صدای علی علیه السلام آرام بخش قلب پیغمبر صلی الله علیه و آ له وسلم
لذا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: من در طبقات مختلف آسمان اسم علی علیه السلام را دیدم. حتی در عرش اعلی که جبرئیل حقّ ورود ندارد دیدم صدای علی علیه السلام به گوشم میرسد. گفتم خدایا! تو با من صحبت میکنی یا علی با من صحبت میکند؟
فرمود: من صحبت میکنم ولی چون دیدم در زوایای قلب تو عشق علی علیه السلام هست و علی نزد تو محبوبتر از همه است، خواستم صدای علی به گوش تو برسد تا قلب تو آرامش پیدا کند.( بحارالانوار، جلد 18، صفحهی 386، حدیث 94)
ما باید این عقیده را حفظ کنیم. از خدا میخواهیم محبّت علی و ولایتش را در جان ما راسخ و ثابت گرداند. در دنیا، برزخ و محشر دست ما را از دامن علی علیه السلام جدا نسازد که:
(الحقُّ مع علیِّ و علیُّ معَ الحقُ یدورُ الحقُّ مع علیٌ کیفَ ما دار)؛( مناقب خوارزمی، صفحه ی 223)
«حقّ بر محور علی (علیه السلام) میچرخد بر محور حقّ هر گونه که علی بچرخد حقّ همانگونه میچرخد».
خدایا! بندگی و خلوص نیّت به ما عنایت فرما. حُسن عاقبت به همهی ما عنایت فرما.
در ادامه بحث چه خوب است که به بحث مفهوم کفران نعمت و آثار آن کمی بپردازیم .
مفهوم و چیستی كفران نعمت
«كفر در لغت گاهی نقیض ایمان است و در مواردی نقیض شكر؛ كفران نعمت نیز یعنی نعمت را شكر نكند».
راغب در معنای «كفر» مینویسد: «كفر در لغت، به معنای پوشاندن شیء است و كفران نعمت؛ یعنی پوشاندن نعمت با ترك شكر كردن نسبت به آن. كفران در انكار نعمت، بیشتر استعمال دارد و كفر در انكار دین و كُفور در هر دو».
آثار كفران نعمت
خداوند متعال غنی مطلق است؛ بنابراین آثار شكر نعمت و نیز عواقب كفران آن به صاحبش بر میگردد: (مَنْ كَفَرَ فَعَلَیْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحًا فَِلأنْفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ)؛ «هر كه كفران ورزد، پس كفرش به ضرر خود اوست...».
عدم شكر منعم، علاوه بر آنكه نشانه پستی و بی شخصیتی است، آثاری را نیز به دنبال دارد كه برخی از این آثار عبارتند از:
1. زوال نعمت؛ «یكی از آثار مهم عدم شكر، زایل شدن آن نعمت است؛ البته نه به این معنا كه آن نعمت، برای صاحبش معدوم شود؛ بلكه اگر نسبت به او از خاصیت هم بیفتد، مانند زایل شدن است و در این هنگام، عذاب آن برای او سختتر است و این تبدیل نعمت به نقمت میباشد؛ مانند كسی كه زخم معده دارد. وقتی چنین فردی سر سفره رنگین خود مینشیند و میبیند كه دیگران از آن بهرهمند میشوند و خودش محروم است، دیدن این منظره برای او دردناك است. از این رو قرآنكریم چنین حالتی را كفر نامیده است: (وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنّ عَذابی لَشَدیدٌ).
2. انتقامهای الهی؛ امام علی(علیه السلام) میفرماید: «كفرُ النعمة مَجْلَبَةٌ لحلولِ النقَم؛كفران نعمت، زمینه فرود آمدن انتقامهای الهی است».
3. اقامت در جهنم؛ خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید: (أ لَمْ تَرَ إِلَی الّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّهِ كُفْرًا وَ أحَلُوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ * جَهَنّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ)؛ «آیا به كسانی كه [شكر] نعمت خدا را به كفر تبدیل كردند و قوم خود را به سرای هلاكت درآوردند، ننگریستی [در آن سرای هلاكت كه] جهنم است [و] در آن وارد میشوند و چه بد قرارگاهی است».
این آیه، به نعمت وجود پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) و اهلبیت(علیهم السلام) اشاره دارد، اما همه نعمتهای خدا را شامل میشود.
4. تهدید الهی؛ خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید: (وَ إِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنیبینَ إِلَیْهِ ثُمّ إِذا أذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَریقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِكُونَ * لِیَكْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ فَتَمَتّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ)؛ «و زمانی كه به مردم سختی و زیانی میرسد، پروردگارشان را میخوانند، در حالیكه به سوی او انابه میكنند، سپس زمانی كه رحمتی را از جانب او میچشند، در این هنگام، گروهی از ایشان به پروردگارشان شرك میورزند. بگذار تا نعمتهایی را كه به آنان دادهایم، كفران كنند؛ پس از آنها بهره برند، به زودی نتیجه شوم اعمال خویش را خواهید دانست».
لام امر در «لیكفروا» و لحن كلام در «سوف تعلمون»، اشاره به تهدید الهی دارد.
5. شهادت نعمت بر ضرر صاحبش؛ اگر شخص از كفران نعمت خود توبه نكند، نعمت زایل شده علیه صاحبش گواهی میدهد. همانگونه كه امام علی(علیه السلام) میفرماید: «أحسِنُوا صُحْبةَ النعَمِ قبلَ فِراقِها فإنَّها تزولُ و تشهَدُ علی صاحبِها بما عَمِلَ فیه؛ مصاحبت نعمتها را قبل از جداییاش نیكو شمرید؛ زیرا آنها زایل شده و بر ضرر صاحبش شهادت میدهند».6. فشار قبر؛ یكی از عذابهایی كه بر انسان وارد میشود، مسئله فشار قبر است؛ همانطور كه امام صادق(علیه السلام) از پدرانش(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل میكند كه فرمود:«ضَغْطَةُ القبرِ للمؤمِنِ كَفّارَةٌ لِما كانَ مِنهُ مِن تضییع النّعم؛ فشار قبر برای مؤمن، كفاره نعمتهایی است كه ضایع كرده است».
7. عدم استجابت دعا و یا دیر برآورده شدن آن؛ امام علی(علیه السلام) میفرماید:«لاتستبطئُ إجابةَ دعائك و قد سددتَ طریقَهُ بالذّنوب ؛دیر مشمار اجابت دعایت را، در حالی كه راه آن را با گناهان بستهای». بدیهی است كفران نعمت نیز كه یكی از گناهان كبیره است، عدم استجابت را در پی خواهد داشت.
8 .استدراج؛ سنت استدراج، یكی از سنتهای الهی است كه در شرایط ویژهای شامل حال كافران میشود و عبارت است از رها كردن شخص به حال خودش و غوطهور شدن او در نعمتهای ظاهری دنیا تا بر گناهان خود بیفزاید و پله پله سقوط كند تا عذابِ الهی را بچشد. امام حسین(علیه السلام) در اینباره میفرماید: «الإستدراجُ مِنَ اللهِ سبحانَه لِعَبدِه أن یُسْبِغَ علیه النعَمَ و یَسْلُبَه الشكرَ ؛استدراج از جانب خداوند سبحان برای بندهاش، این است كه نعمتهایی را داشته باشد و شكر آنها را ادا نكند».
فرآوری : زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : صفیر هدایت ؛ آیت الله ضیاءآبادی