امام حسین(علیهالسلام) قبل از حركت از مکه بسوی کوفه، در ميان افراد خاندان بنىهاشم و گروهى از شيعيان خطبهای ايراد فرمودند و نکات مهمی در آن متذکر شدند.
وقتی مردم كوفه از مخالفت حسين بن على(عليهماالسلام) با مسئله بيعت و از آمادگى آن حضرت براى مبارزه با فساد و از ورود آن حضرت به شهر مكه مطلع گرديدند پيكها و نامههاى انفرادى و طومارهاى فراوانى به آن حضرت فرستادند.
اهل و عیالش را بهانه کرد. حضرت فرمود: من سلامتشان را تضمین می کنم. عمر به هیچ یک از اینها پاسخ نداد. امام حسین می فرمود: خداوند به زودی سرت را در بسترت جدا می کند و در آن روزی که تو را محشور می کند هرگز تو را نبخشاید. تو هرگز از گندم عراق نخواهی خورد. عمر گفت: به جوی ری هم راضی هستیم. یعنی در واقع پست و زن و اهل و عیال و مال باعث شد که عمر سعد به امامی که همه چیز را تضمین می کند اعتماد نکند.
از نگاهها و سؤالهای مکرر و حتی درخواستهای پیاپی برای گرفتن عکس یادگاری با او، فهمیدم که منبری 61 ساله قمی، حسابی در دل مردم جا دارد. برنامه «سمت خدا» را کمتر دیده بودم و مسافرانی که پای پرواز نجف، منتظر اعلام برای سوار شدن به هواپیما بودند، هی از من میپرسیدند: «شما مدیر برنامههای حاج آقا فرحزادی؟» «پسرش هستی؟» «کجا قراره سخنرانی کنن؟» «برنامه زنده دارن کربلا؟» من با حبیب الله فرحزاد در عزیمت به کربلای معلی همسفر بودم و روزی سه وعده پای حرفهایش می نشستم. بعد از نماز صبح در حرم امام حسین (علیه السلام)، بین دو نماز در بعثه مقام معظم رهبری و شب ها در سرداب حرم حضرت عباس (علیه السلام). اولی و سومی، عمومی، رسمی و جدی و دومی، خصوصی و طنازانه بود.
گزارشی که میخوانید قرار است به یک سوال که در ذهن بسیاری از مردم هیاتی و غیر هیاتی وجود دارد پاسخ دهد: «مداحان چقدر پول میگیرند؟ «با این حال، پرسیدن این سوال همیشه سوء تفاهم زاست پس بهتراست که در همین ابتدا، نکاتی ذکر شود:
حاج علی آهی سه پسر داشت؛ پسر بزر گتر، شاعر است، نامدار است و هم جماعت مداح، هم مخاطبان رادیو و هم شاعران درجه یک کشور او را می شناسند؛ دکتر حسین آهی. پسر کوچک تر، خیلی در انظار نبود، اما وقتی غم مرگش، پدر را از پا انداخت، همه دکتر محمدرضا آهی را شناختند. جوان شاعری که در حوالی 40 سالگی پدر پیرش را داغدار کرد. قصه ما اما در این مصاحبه با پسر وسطی جلو میرود. هم او که بیشتر به پدر نزدیک بود و در خانه مداحان، همواره در کنار استاد قرار داشت. او در زمان تصدی مدیریت خانه مداحان توسط پدرش، عضو هیأت مدیره بود و بعد از مدیرعاملی مصطفی خرسندی به حاشیه رفت و با انتقادهای گسترده اش از شیوه و رویه مدیریت خرسندی، به پرچمدار نقادیگری علیه او تبدیل شد.
گزارشی که میخوانید قرار است به یک سوال که در ذهن بسیاری از مردم هیاتی و غیر هیاتی وجود دارد پاسخ دهد: «مداحان چقدر پول میگیرند؟ «با این حال، پرسیدن این سوال همیشه سوء تفاهم زاست پس بهتراست که در همین ابتدا، نکاتی ذکر شود:
سلام... حاج آقا خسته شدم اینقدر تفسیر قرآن درباره امریکا شنیدم... تفسیر آیه برای برجام... از بچگی توی هیئت بودم... این محرم خواستم دیگه هیئت نرم بشینم توی خونه مطالعه کنم درباره امام حسین... ولی نمی تونم هوای هیئت می زنه به سرم... امشب دیگه اومدم... ولی پشیمونم... من تشنه هستم بدونم کربلا چه خبر بوده که از همه چیزشون گذشتن و رفتن اما الان دارم راجع به قطعنامه و آمریکا می شنوم... ای کاش به محله های غرب تهران میومدی و از شما استفاده می کردیم... شب هایی که روضه می خونی یاد ما بچه هیئتی های بی هیئت باش... یاحسین.
برویم سراغ یزید که معاصر سیدالشهداء است. البته ده سال از عمر وجود نازنین حضرت سیدالشهداء از نظر امامت در دوره معاویه بوده است و سه سال هم در دوران یزید. در منابع اهل سنت نوشته شده است و عموما مورخان آنها متذکر این مسأله شده اند که یزید، یک بوزینه مخصوصی داشت که برای او کنیه گذاشته بود به نام ابو قیس. هر وقت خودش شراب می خورد ته مانده شراب را به او می داد تا بخورد.
نه نظارتی بر کارشان هست و نه آماری از تعدادشان وجود دارد. بسیاری از بانوان مداح به صورت خودرو و بدون اینکه آموزش دیده باشند، کار می کنند. کارشان هم به روش تبلیغ سنتی و نقل در محافل، رونق میگیرد در واقع مشتریهای جدیدشان را از مسیر مشتریهای قدیمی می یابند. بازار زنان مداح زیر پوشش حجاب و مسائل شرعی گرم و پر رونق است و چیزهایی که برخی مجال سشان در میآید عجیب و غریب.
شمر به تیراندازان دستور داد تا بدن امام را هدف قرار دهند. سپس با فرمان وی، همه به سوی امام(ع) حمله بردند و کسانی از جمله سِنان بن اَنَس و زُرْعَة بن شریک ضربههای نهایی را بر امام(ع) وارد کردند.
حضرت حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی از اساتید حوزه و دانشگاه و پژوهشگر در حوزه دین می باشند. ایشان در مسجد حضرت امیر علیه السلام کلاس های اصول اعتقادی و تفسیر قرآن برگزار می کنند و از جمله کسانی هستند که جهت نشر معارف دین تلاش بسیار دارند. به مناسبت فرارسیدن ماه محرم تبیان، مصاحبه ای اختصاصی با ایشان انجام داده است. در بخش اول مصاحبه به قصد امام حسین علیه السلام از قیام پرداختیم. در بخش دوم مصاحبه به معرفی معاویه و تحریفاتی که در دین ایجاد کرده می پردازیم.
ابن ابیالحدید معتزلی مینویسد: شایسته است هر خردمندی در تاخیر بیعت علی علیهالسلام با ابوبکر بیندیشد که اگر کار علی علیهالسلام درست بود پس کار ابوبکر در تکیه زدن بر منصب خلافت خطا بود.(شرح نهجالبلاغه، ج20، ص24)
حضرت حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی از اساتید حوزه و دانشگاه و پژوهشگر در حوزه دین می باشند. ایشان در مسجد حضرت امیر علیه السلام کلاس های اصول اعتقادی و تفسیر قرآن برگزار می کنند و از جمله کسانی هستند که جهت نشر معارف دین تلاش بسیار دارند. به مناسبت فرارسیدن ماه محرم تبیان، مصاحبه ای اختصاصی با ایشان انجام داده است. در این مطلب بخش اول مصاحبه را تقدیم حضور کاربران گرامی میکنیم.
وقتی قرار شد پاراگرافی در خصوص مردها و نامردهای کربلا به رشته تحریر در آورم نا خودآگاه به یاد این سخن تاریخی شهید چمران افتادم که می گفت: «وقتی شیپور جنگ نواخته شود فرق بین مرد و نامرد، تشخیص داده می شود»
ظهور و قیام مهدوی نزدیک است. قیامی که شباهت زیادی به قیام حسینی دارد. قیامی که مطمئناً در آن عدهای قدرت همراهی امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) را نخواهند داشت و مانند افرادی که حسین بن علی را ترک کردند؛ امام مهدی را هم ترک خواهند کرد. پس باید رمز پیروزی شهدای کربلا در همراهی با امام زمانشان را دریابیم تا خود را برای قیام مهدوی آماده کنیم.
بعضی افراد فکر میکنند که برپایی مجلس عزای حسین شهید توسط شیعیان غالی و مخصوصا دولت صفویه بوده است، که اگر به پیشینه عزاداری ابی عبدالله (علیه السلام) توجه شود بطلان این مطالب واضح خواهد بود.
«از جمله اشکالاتي که [به عزاداریها مطرح] ميکنند اين است که ميگويند ۱۴۰۰ سال قبل حادثهاي بين دو قبيله بني اميه و علويون اتفاق افتاده است. شما هر سال آن را احياء کرده، تمام زندگي اجتماعي مسلمانان را تحتتاثير آن واقعه قرار ميدهيد! اين موجب ميشود ما از کارهاي اساسي روزمرهمان غافل بشويم.
از همه رده های سنّی در صحنه عاشورای حسینی حضور داشته که هرکدامشان، همانند ستاره ای درخشان، آسمان قیام حسینی را زینت داده و پیروان سالار شهیدان را الگو شده اند. حضرت قاسم ابن حسن(علیهما السلام) نوجوانی کم سنّ و سال است که غربت عموی عزیزش را تاب نیاورده و با شرحی عجیب و غریب، راهی میدان می شود و در آخرین لحظات عموی خود را از میانه میدان صدا می زند.