تبیان، دستیار زندگی
ظهور پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و كتاب آسمانى او عملا تمام آن نشانه‏ها را تصدیق مى‏نموده زیرا با آن مطابقت داشته است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا قرآن تورات و انجیل را تصدیق كرده؟!


آیات مختلفى از قرآن گواهى مى‏دهد كه نشانه‏هاى پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و آئین او در همان كتابهاى محرف كه در دست یهود و نصارى در آن زمان بوده وجود داشته است، زیرا مسلم است كه منظور از تحریف این كتب آسمانى این نیست كه تمام كتابهاى موجود باطل و بر خلاف واقع مى‏باشد، بلكه قسمتى از تورات و انجیل واقعى در لابلاى همین كتب وجود داشته و دارد، و نشانه‏هاى پیامبر اسلام، در همین كتب و یا سائر كتابهاى مذهبى كه در دست یهود و نصارى بوده، وجود داشته و الان هم بشاراتى در آنها هست.


کتاب

وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ (بقره41)

و به آنچه (از قرآن) نازل كردم، ایمان بیاورید كه تصدیق مى‏كند آنچه را (از تورات) با شماست. و نخستین كافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیز نفروشید و تنها از من پروا كنید.

این آیه خطاب به دانشمندان یهود مى‏فرماید: قرآن، هماهنگ با بشاراتى است كه در تورات شماست. (مراد از هماهنگى قرآن با تورات تحریف نشده، هماهنگى كلّى و اجمالى است، نه هماهنگى در تمام احكام)

شما دانشمندان، زمانى مبلغ و منتظر ظهور اسلام بودید، اكنون پیشگامان كفر نشوید تا به پیروى از شما، سایر یهود از اسلام آوردن سر باز زنند و آیات الهى را به بهاى ناچیزِ ریاست دنیا، نفروشید و از خدا بترسید.

آیا قرآن مندرجات تورات و انجیل را تصدیق كرده؟!

در آیات متعددى از قرآن مجید، این تعبیر به چشم مى‏خورد كه: قرآن مفاد كتب پیشین را تصدیق مى‏كند".

از جمله در آیات 41 تا43 سوره بقره می خواندیم: "مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ" و در آیات 89 و 101 سوره بقره مى‏خوانیم: " مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ".

و در آیه 48 مائده مى‏فرماید: وَ أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتابِ:" ما این كتاب را به حق بر تو نازل كردیم در حالى این كتاب كتب آسمانى پیشین را تصدیق مى‏كند".

همین امر سبب شده كه جمعى از مبلغان یهود و مسیحى، این آیات را سندى بر عدم تحریف تورات و انجیل بگیرند، و بگویند: تورات و انجیل در عصر پیامبر اسلام مسلما با تورات و انجیل امروز تفاوتى پیدا نكرده، و اگر تحریفى در تورات و انجیلها رخ داده باشد، مسلما مربوط به قبل از آن است، و چون قرآن صحت تورات و انجیل موجود عصر پیامبر اسلام را تصدیق نموده پس مسلمانان باید این كتب را به عنوان كتب آسمانى دست نخورده به رسمیت بشناسند.

پاسخ:

آیات مختلفى از قرآن گواهى مى‏دهد كه نشانه‏هاى پیامبر اسلام و آئین او در همان كتابهاى محرف كه در دست یهود و نصارى در آن زمان بوده وجود داشته است، زیرا مسلم است كه منظور از تحریف این كتب آسمانى این نیست كه تمام كتابهاى موجود باطل و بر خلاف واقع مى‏باشد، بلكه قسمتى از تورات و انجیل واقعى در لابلاى همین كتب وجود داشته و دارد، و نشانه‏هاى پیامبر اسلام، در همین كتب و یا سائر كتابهاى مذهبى كه در دست یهود و نصارى بوده، وجود داشته (و الان هم بشاراتى در آنها هست).

به این ترتیب ظهور پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و كتاب آسمانى او عملا تمام آن نشانه‏ها را تصدیق مى‏نموده زیرا با آن مطابقت داشته است.

بنابراین معنى تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل این است كه صفات و ویژگیهاى پیغمبر (صلی الله علیه وآله)  و قرآن با نشانه‏هایى كه در تورات و انجیل آمده مطابقت كامل دارد.

رمز سكوت و كتمان‏هاى نابجاى دانشمندان، وابستگى‏هاى مادّى آنان است.«وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلًا»

استعمال واژه" تصدیق" در معنى" مطابقت" در آیات دیگر قرآن نیز مشاهده مى‏شود، از جمله در آیه 105 سوره" صافات" به ابراهیم (علیه السلام) مى‏گوید: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا (تو تصدیق خواب خود نمودى) یعنى عمل تو مطابق خوابى است كه دیده‏اى، و در آیه 157 سوره اعراف چنین مى‏خوانیم.

الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ ... این معنى صریحا بیان شده، یعنى اوصافى كه در او مى‏بینند مطابق است با آنچه در تورات یافته‏اند.

در هر حال آیات فوق چیزى جز" تصدیق كردن عملى" قرآن و پیامبر (صلی الله علیه وآله)  نسبت به نشانه‏هاى حقانیت او كه در كتب گذشته بوده است نیست، و دلالتى بر تصدیق تمام مندرجات تورات و انجیل ندارد بعلاوه آیات متعددى از قرآن حكایت از این مى‏كند كه آنها آیات تورات و انجیل را تحریف نمودند، این خود شاهد زنده‏اى است بر گفتار بالا.

شاهد زنده دیگر:

" فخر الاسلام" مؤلف كتاب" انیس الاعلام" كه خود یكى از كشیشان بنام مسیحى بوده، و تحصیلات خود را نزد كشیشان مسیحى به پایان رسانیده است و به مقام ارجمندى از نظر آنان نائل آمده در مقدمه این كتاب ماجراى عجیب اسلام آوردن خود را چنین شرح مى‏دهد:

" ... بعد از تجسس بسیار و زحمات فوق العاده و گردش در شهرها خدمت كشیش والا مقامى رسیدم، كه از نظر زهد و تقوا ممتاز بود، فرقه" كاتولیك از سلاطین و غیره سؤالات دینى خود را به او مراجعه مى‏كردند، من نزد او مدتى مذاهب مختلفه نصارا را فرا مى‏گرفتم، او شاگردان فراوانى داشت، ولى در میان همه به من علاقه خاصى داشت. كلیدهاى منزل ... همه در دست من بود فقط كلید یكى از صندوقخانه‏ها را پیش خود نگاهداشته بود ...

مسیحی

در این بین روزى كشیش مزبور را عارضه‏اى رخ داد به من گفت به شاگردها بگو: حال تدریس ندارم. وقتى نزد شاگردان آمدم دیدم مشغول بحثند، این بحث منجر به معنى لفظ" فارقلیطا" در سریانى و" پریكلتوس" به زبان یونانى ...

جدال آنها به طول انجامید، هر كسى رایى داشت ...

پس از بازگشت، استاد پرسید: امروز چه مباحثه كردید؟! من اختلاف آنها را در لفظ" فارقلیطا" از براى او تقریر كردم ... گفت: تو كدامیك از اقوال را انتخاب كرده‏اى؟

گفتم مختار فلان مفسر را اختیار كرده‏ام.

كشیش گفت: تقصیر نكرده‏اى، و لكن حق و واقع خلاف همه این اقوال است، زیرا حقیقت این را نمى‏دانند مگر راسخان فى العلم، از آنها هم تعداد كمى با آن حقیقت آشنا هستند، من اصرار كردم كه معنى آن را برایم بگوئید، وى سخت گریست و گفت: هیچ چیز را از تو مضایقه نمى‏كنم ... در فرا گرفتن معنى اسم اثر بزرگى است، ولى به مجرد انتشار، من و تو را خواهند كشت! چنانچه عهد كنى به كسى نگویى این معنى را اظهار مى‏كنم ... من به تمام مقدسات قسم خوردم كه نام او را فاش نكنم، پس گفت: این اسم از اسماء پیامبر مسلمین است و به معنى" احمد" و" محمد" است.

پس از آن كلید آن اطاق كوچك را به من داد و گفت: در فلان صندوق را باز كن و فلان و فلان كتاب را بیاور، كتابها را نزد او آوردم، این دو كتاب به خط یونانى و سریانى پیش از ظهور پیامبر اسلام بر پوست نوشته شده بود.

ظهور پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و كتاب آسمانى او عملا تمام آن نشانه‏ها را تصدیق مى‏نموده زیرا با آن مطابقت داشته است. بنابراین معنى تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل این است كه صفات و ویژگیهاى پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و قرآن با نشانه‏هایى كه در تورات و انجیل آمده مطابقت كامل دارد

در هر دو كتاب لفظ" فارقلیطا" را به معنى، احمد و محمد، ترجمه نموده بودند سپس استاد اضافه كرد: علمای نصارا قبل از ظهور او اختلافى نداشتند كه" فارقلیطا" به معنى" احمد و محمد" است، ولى بعد از ظهور محمد (صلی الله علیه وآله) براى بقاى ریاست خود و استفاده مادى، آن را تاویل كردند و معنى دیگر براى آن اختراع نمودند و آن معنى قطعا منظور صاحب انجیل نبوده است.

سؤال كردم در باره دین نصارا چه مى‏گویى؟ گفت با آمدن دین اسلام منسوخ است، این لفظ را سه بار تكرار نمود پس گفتم:

در این زمان طریقه نجات و صراط مستقیم ... كدام است؟ گفت: منحصر است در متابعت محمد (صلی الله علیه وآله).

گفتم: آیا تابعان او از اهل نجاتند؟ گفت: اى واللَّه (سه بار تكرار كرد) ... سپس استاد گریه كرد و منهم بسیار گریستم گفت: اگر آخرت و نجات میخواهى البته باید دین حق را قبول نمایى ... و من همیشه تو را دعا مى‏كنم، به شرط اینكه در روز قیامت شاهد باشى كه در باطن مسلمان و از تابعان حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) هستم، ... هیچ شكى نیست كه امروز بر روى زمین دین اسلام دین خداست ..."!! (اقتباس با كمى اختصار از" هدایت دوم" مقدمه كتاب" انیس الاعلام")

چنان كه ملاحظه مى‏كنید طبق این سند علماى اهل كتاب پس از ظهور پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) به خاطر منافع شخصى خود، نام و نشانه‏هاى او را طور دیگرى تفسیر و توجیه كردند.

پیام‏های آیه:

1 ـ اعتقادات صحیح مردم را قبول كنیم، تا آنان نیز سخن ما را بپذیرند. «مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ»

2ـ وجود تحریف در بخشى از تورات و انجیل، مانع قبول بخش‏هاى دیگر نشود.«مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ»

3ـ انحراف علما، سبب انحراف دیگران مى‏شود.«وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ»

4ـ رمز سكوت و كتمان‏هاى نابجاى دانشمندان، وابستگى‏هاى مادّى آنان است.«وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلًا»

5ـ با توجّه به اینكه متاع دنیا قلیل است، رسیدن به تمام منافع دنیا، ارزش یك لحظه انحراف را ندارد. «ثَمَناً قَلِیلًا»

6ـ بجاى نگرانىِ از دست دادن مال و مقام، باید از قهر خدا ترسید. «إِیَّایَ فَاتَّقُونِ»

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1-  تفسیر نور ج1

2-  تفسیر نمونه ج1

3-  كتاب" انیس الاعلام" نوشته " فخر الاسلام"