تبیان، دستیار زندگی
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «خوشا به حال کسى که لذت آماده اى را وا نهد براى موعودى که ندیده».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نقد را با نسیه عوض کنیم؟


پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «خوشا به حال کسى که لذت آماده اى را وا نهد براى موعودى که ندیده».


گناه

تا نقد هست کی سراغ نسیه می رود ، اصلا مگر می شود نقد را ول کرد و نسیه را چسبید ؟ همین است که در اکثر مغازه ها در منظر نظر مشتریان زده‌اند " نسیه نداریم حتی برای شما دوست عزیز"

اما این قانون در همه زمینه ها حاکم نیست در این دنیا آدم هایی هستند که همه چیز را فدای نسیه هایی می کنند که با تمام نقدها هم عوضش نمی‌کنند.

از ثروت ها شهرت، نام و آوازه می گذرند برای چیزی که اصلا ندیده اند، آیا این کار عاقلانه ایست؟ چرا یک نفر باید چنین کاری را بکند آن هم در این دوره و زمانه که "عصا از کور می دزدند" ؟!

جالب است که می گویند این ها عاقل ترین مردم جهانند همان ها که لذت های نقد را به بهشتی که نسیه است و ندیده اند می فروشند و حتی خواستار آن بهشت هم نیستند اینان بهشتی را که با هزار خون دل فرا چنگ آورده اند با اشاره ای می بازند تا به چیز باارزشتری برسند آنچه که دیگر قیمت و ارزش بالاتر از آن متصور نیست، همین ها هستند که پیامبر صلی الله علیه و آله با آن مقام و منزلت والا تحسینشان می کند و می فرماید:

قال رسولُ اللهِ(صلى الله علیه وآله): «طُوبى لِمَنْ تَرَکَ شَهْوَةً حاضِرةً لِمَوعود لَمْ یَرَهُ»(1)؛ «خوشا به حال کسى که لذت آماده اى را وا نهد براى موعودى که ندیده».

طوبى مؤنث اطیب (پاکیزه تر) است و چند معنا برایش گفته شده: یکى به معناى زندگى پاکیزه است براى کسى که داراى این صفت باشد. دوم به معناى خوشا به حال اوست. سوم درختى است در بهشت.(2)

روایت مى فرماید: خوشا به حال کسى که چیزى را که مطابق شهوت او و نقد است ترک مى کند براى چیزى که نسیه است و ظاهراً آن را ندیده است.

این همان است که مى گویند: انسان نمى تواند نقد را به خاطر نسیه ترک کند، و یکى از برترى هاى دنیا در چشم دنیاپرستان نقد بودن آن است، در مقابل، منافع نسیه است که آفاتى دارد و ممکن است نقد نشود.

در حدیثى داریم که اگر انسان چشمش به نامحرم بیفتد و چشم بپوشد، خداوند ایمانى به او مى چشاند که لذّت و نورانیّت آن را احساس مى کند

بعضى این منافع نقد و نسیه را تعمیم مى دهند و در مسائل آخرت هم جارى مى کنند که همان منطق معروف ابن سعد است که وقتى حضرت به او فرمود: از جنگ با من صرف نظر کن. گفت: فکر مى کنم، تا صبح فکر کرد، بعد گفت: مى گویند: بهشت و جهنّم و عذاب هست، اگر راست باشد، بعداً توبه مى کنم و اگر دروغ باشد به دنیایم رسیده ام. بعد گفت: دنیا نقد است و آخرت نسیه و انسان عاقل نقد را به نسیه نمى فروشد.

                       من که امروزم بهشت نقد حاصل مى شود        وعده فرداى زاهد را چرا باور کنم

پیروان این مکتب زیادند، اینها دو اشتباه بزرگ مرتکب مى شوند: اوّل اینکه: وعده هاى الهى براى افراد با ایمان  نسیه  نیست، نسیه در جایى است که طرف ضعیف است و نمى تواند به وعده هایش عمل کند، امّا کسى که قادر مطلق و صادق و حکیم است نقد و نسیه ندارد و وعده هایش عین واقعیّت است و سوخت و سوز ندارد.

دوم اینکه در زندگى دنیا هم بسیارى از مواقع نسیه را بر نقد مقدّم مى دارند، به عنوان مثال تمام کشاورزان نقدشان را که بذر است مى دهند، به انتظار محصولى که در سال آینده بدست مى آورند، و یا تمام کسانى که سرمایه گذارى مى کنند، نقد را مى دهند براى نسیه فردا، چون مسأله اهم و مهم است.

انسان اگر در این عمر کوتاه تقوا را رعایت کند، یک عمر جاویدان غرق در نعمت خواهد داشت، که در این صورت لذت آماده را فداى نعمتى مى کند که آن را ندیده است.

وقتى کسى لذت آماده را براى موعودى که ندیده ترک کند این نشانه ایمان است و اگر ایمان به خدا و غیب نداشته باشد لذت آماده را ترک نمى کند.

وعده هاى الهى براى افراد باایمان نسیه نیست،نسیه درجایى است که طرف ضعیف است و نمى تواند به وعده هایش عمل کند، امّا کسى که قادر مطلق و صادق و حکیم است نقد و نسیه ندارد و وعده هایش عین واقعیّت است و سوخت و سوز ندارد

مهمترین لذّات دنیا مثل برق در گذر است امّا قرآن درباره لذّات آخرت مى فرماید:

«فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِىَ لَهُمْ مِّنْ قُرَّةِ أَعْیُن جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»؛ هیچ کس نمى داند چه پاداشهاى مهمّى که مایه روشنى چشمها مى گردد براى آنها نهفته شده است این پاداش عظیم جزاى اعمالى است که انجام داده اند».(3)

در این آیه «نفس» به صورت نکره در سیاق نفى آمده و به معناى عموم است، و همه نفوس حتّى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و فرشتگان مقرّب را شامل مى گردد که این نعمتها و لذّات روحانى در فکرشان خطور نکرده. وقتى انسان این وعده ها را مى بیند چشم پوشى از شهوات بر او آسان مى شود. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در حدیثى مى فرماید:

«اِنَّ اللهَ یقولُ: اَعْدَدَتُ لِعِبادِىَ الصّاِلحِینَ ما لا عَیْنٌ رَأَتْ، ولا اُذُنٌ سَمِعَتْ، وَ لاَ خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر; خداوند مى فرماید: من براى بندگان صالحم نعمتهایى فراهم کرده ام که هیچ چشمى ندیده، و هیچ گوشى نشنیده و بر فکر کسى نگذشته است».(4)

علاوه بر این، انسان در دنیا هم نتیجه اش را مى بیند. در حدیثى داریم که اگر انسان چشمش به نامحرم بیفتد و چشم بپوشد، خداوند ایمانى به او مى چشاند که لذّت و نورانیّت آن را احساس مى کند.

پی نوشت ها :

1. تحف العقول، حکمت 119; بحارالانوار، ج 74، ص 153.

2. (تفسیر مجمع البیان ذیل آیه 29 سوره رعد) براى «طوبى» ده معنا نقل کرده است.

3. سجده، آیه 17.

4. تفسیر نمونه، ج 17، ص 149.

فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : کتاب گفتار معصومین علیهم السلام آیت الله مکارم شیرازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.