تبیان، دستیار زندگی
ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از (نافرمانى) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا یاد خدا آرام‌بخش دل‌هاست؟

آثار ذكر در سازندگى روحى و اخلاقى


ذكر و یاد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد كه یاد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از (نافرمانى) خدا، بصیرت و شناخت شیطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست.


دعا جوشن کبیر رمضان

یكى از زیباترین جلوه‌هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسى‏ترین راه‏هاى سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق.

ذكر خدا، از‌یادبردن هستى محدود خویش در ره‌گذر یاد اسماء الهى است و تداوم و استمرار آن، زنگار گناهان را از روى دل مى‏زداید؛ زیرا غفلت و فراموشى حق تعالى، ساحت دل را مكدر مى‏كند. از این‌جاست كه یكى از رسالت‌هاى اولیاى الهى و كتاب‌هاى آسمانى، برطرف كردن این كدورت و تاریكى است و به همین علت «ذكر» را از اوصاف پیامبر و از نام‌هاى قرآن شمرده‏اند؛ چنان‌كه قرآن مجید به ذكر بودن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین اشاره مى‏كند:

«...قد انزل الله الیكم ذكرا رسولا یتلوا علیكم آیات الله...»: «خداوند ذكرى (رسولى) را به سوى شما فرستاد تا آیات خدا را بر شما تلاوت كند».

قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا مى‏داند و تنها پاسخ نداى فطرت را ذكر خدا مى‏بیند. ولى مقصود ذكر قلبى است نه ذكر زبانى

مقصود اصلى، ذكر قلبى است نه ذكر زبانى. ذكر زبانى زمینه است براى پیدایش ذكر قلبى و آرامش با ذكر قلبى مشكلات را حل مى‏كند.

همچنین از نام‏هاى قرآن مجید ذكر مى‏باشد: «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»: «ما ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم و آن را حفظ خواهیم كرد».

وجه نام‌گذارى پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و قرآن به ذكر این است كه موجب یاد‌آورى خداوند متعال هستند؛ زیرا یاد‌آورى منوط به دانش قبلى است و این پیامبران و كتاب‌هاى آسمانى هستند كه پرده غفلت و فراموشى را از روى دل كنار زده و نور الهى را بدان مى‏تابانند. بنابراین یاد خدا انسان را از حضیض مادیت به اوج معنویت مى‌رساند و امید را در انسان زنده مى‏كند و یأس و نا‌امیدى را كه از تنگ‌ناهاى زندگى مادى و معادلات بشرى ناشى مى‏شود، برطرف مى‏كند.

ذكر خدا ارتباط معنوى عبد سالك با رب مالك است و این انسان است كه نباید خود را وقف زندگى مادى كند و مقصد را در خود و دنیاى خود محدود سازد، بلكه باید خود را براى سفر پر فراز و نشیب ابدیت آماده و مهیا كند.

ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجاب‏آور و با‌‌شكوهى دارد كه هریك از آنها در سازندگى روحى و اخلاقى انسان تأثیر به سزایى دارد. عمده‏ترین این آثار و ثمرات به شرح زیر است:

1. یاد خدا نسبت به بنده

اولین اثر یاد خدا این است كه خداى متعال نیز انسان را یاد مى‏كند: «فاذكرونى اذكركم...»: «مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم». از این‌كه در این آیه شریفه یاد خداوند متعال، منوط به یادكردن بنده شمرده شده است، یك نكته دقیق فهمیده مى‏شود و آن عبارت است از تصور دو نوع ذكر از طرف خدا: الف: ذكر عام و ب: ذكر خاص

قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا مى‏داند و تنها پاسخ نداى فطرت را ذكر خدا مى‏بیند

ذكر عام عبارت است از هدایت عام الهى كه شامل تمام موجودات می‌شود و اختصاص به گروه خاصى ندارد؛ شاهد آن نیز، آثار ذكر عام الهى در پهنه گیتى و اعطاى مواهب و عطایاى گوناگون خداوند به تمام ممكنات است. این یاد همگانى كه فیض مستمر الهى است، هرگز قطع نمى‏شود.

اما ذكر خاص به بندگان خاص و ذاكر تعلق دارد و یك نوع توجه و لطف است از جانب خداوند متعال.

2. روشنى دل

خداوند؛ ذكر خویش را موجب نورانى شدن و بیدارى دل‌ها مى‏داند. مردن دل و افسردگى از هول‌ناك‌ترین بی‌روزی‌هاست؛ به طورى كه حضرت على اولین سفارش‌شان به امام حسن مجتبى (علیهما السلام) - در نامه‏اى كه به ایشان نوشته‏اند - این است كه بیش از هرچیز به آبادانى دل خویش بپردازد: «فانى اوصیك بتقوى الله -اى بنى- و لزوم امره و عماره قلبك بذكره...»: «دلبندم! تو را به تقوا و التزام به فرمان خدا، آباد كردن قلب و روح با ذكر او و چنگ زدن به ریسمان الهى توصیه مى‏كنم...».

یكى از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیاى دوباره آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكر حق نور است و مداومت در آن، قلب را از تاریكى و ناامیدى و قساوت نجات مى‏دهد؛ شفافیت و لطافت و درك و شور و عشق به آن مى‏بخشد و گرمى و تپش و نشاط تازه در آن مى‏دمد. این ثمره ذكر را حضرت على علیه السلام چنین گوشزد مى‏كند: «ان الله تعالى جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرة و تبصر به بعد العشوة و تنقاد به بعد المعاندة...»: «خداوند متعال یاد خویش را جلاى قلبها قرار داده، كه در اثر آن گوش، پس از سنگینى مى‏شنود و چشم پس از كم‏سویى مى‏بیند و بدین وسیله پس از لجاجت و دشمنى منقاد و رام مى‏گردد».

3. آرامش قلب

سومین اثرى كه براى یاد خدا بیان مى‏شود آرامش دل آدمى است. به تعبیر قرآن طمأنینه و سكون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست: «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذكرالله الا بذكر الله تطمئن القلوب»: «كسانى كه ایمان آورده‏اند و دل‏هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل‏ها آرام مى‏گیرد».

یاد خدا داروى معنوى اضطراب و افسردگى است كه از نظر روانشناسى علل آن ترس، آینده مبهم، نگرانى از شكست خوردن، ترس از بیماریها و نگرانى از عوامل طبیعى مى‏باشد. گذشته از مسأله بیمارى اضطراب، آرامش طلبى در فطرت انسان ریشه دارد و در سرشت انسانها حس آرامش جویى نهفته است و بسیارى از فعالیتهاى آدمى در حقیقت پاسخ به نداى الهى فطرت است.

وقتى به زندگى خود و بسیارى از افراد نظر مى‏كنیم، مى‏بینیم هدف بسیارى از كارهاى ما دست‏یابى به گوهر گرانبهاى آرامش است؛ یعنى انسانها در طول زندگى خود تلاش مى‏كنند تا به آرامش خاطر و طمأنینه نایل شوند. در این نقطه بین انسانها اشتراك نظر وجود دارد، ولى اختلاف نظر در تعیین و تشخیص چیزهایى است كه به زندگى آرامش مى‏بخشد.

بسیارند كسانى كه این گوهر نفیس را در گرو ثروت اندوزى و رفاه مادى مى‏دانند و آرامش گم‌شده خود را در آن مى‏جویند و به قول خودشان، پشت خود را مى‏بندند تا براى عمرى، خیال آسوده و آرامش خاطر داشته باشند؛ گروهى نیز آرامش را در كسب مقام و شهرت مى‏بینند و براى آن خود را به آب و آتش مى‏زنند؛ گروهى -به اشتباه- آرامش را در پناه بردن به دامن «اعتیاد"مى‏بینند تا دمى آرامش و تسكین یابند كه این آرامش كاذب است.

ولى قرآن مجید تنها نسخه شفابخش اضطراب را یاد خدا مى‏داند و تنها پاسخ نداى فطرت را ذكر خدا مى‏بیند، ولى مقصود ذكر قلبى است نه ذكر زبانى؛ زیرا قرآن كریم آن ذكر زبانى را كه با ذكر قلبى همراه نیست، ممدوح نمى‏شمارد بلكه مذموم مى‏داند درباره نماز مى‏فرماید: ...اَقِم الصَلاةَ لِذِكرى: «نماز را با یاد من اقامه كن». در سوره ماعون مى‏فرماید: فَوَیلٌ لِلمُصَلین الذِینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهُون: «واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافلند». معلوم مى‏شود اگر كسى نماز بخواند، هرچند كه ذكر خدا بر زبانش جارى است ولى غافل باشد و نداند چه مى‏گوید، كارش زار است.

یكى از زیباترین جلوه‌هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسى‏ترین راه‏هاى سیر و سلوك، ذكر است؛ یعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زیر باران یاد حق

بنابراین، مقصود اصلى، ذكر قلبى است نه ذكر زبانى. ذكر زبانى زمینه است براى پیدایش ذكر قلبى و آرامش با ذكر قلبى مشكلات را حل مى‏كند. خداوند در سوره طه خطاب به حضرت موسى و هارون علیه السلام مى‏فرماید: اِذهَب اَنتَ وَ اَخوكَ بآیاتى وَ لا تَنیا فِى ذِكرى): «تو و برادرت با آیات و معجزات من حركت كنید و در یاد كردن من سستى نكنید». این ذكر، ذكر قلب است؛ زیرا انسانى كه در برابر خطر مواجه مى‏شود و به مقاومت در برابر آن خطر، مأموریت پیدا مى‏كند، با ذكر زبانى نمى‏تواند مشكلى را حل كند؛ طمإنینه است كه مشكلات را حل مى‏كند و طمأنینه، با ذكر قلب است نه با ذكر زبان. البته ذكر زبان خوب است و زمینه را براى ذكر قلب فراهم مى‏كند. در خصوص این بحث كه یاد خدا و ذكر قلبى آرام بخش دلهاست، امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: «اِنَّ القَلبَ لَیَتَجلجلُ فِى الجَوفِ یَطلُبُ الحَقَ فَاذا اَصابَهُ اِطمَئن وَ قَرَّ»: «دل آدمى از درون مضطرب مى شود و در حقیقت خواهان حق است پس آنگاه كه به حق رسید، آرام و قرار مى‏گیرد».


باشگاه كاربران تبیان ـ‌ ارسالی از: taghvimi