تبیان، دستیار زندگی
كسى كه در گدایی را به روى خود بگشاید، خدا درى از فقر را بر او خواهد گشود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عوامل فقر زا در کلام امیرالمومنین علیه السلام(1)


كسى كه در گدایی را به روى خود بگشاید، خدا درى از فقر را بر او خواهد گشود.


فقر

یکی از معضلات اجتماعی آزار دهنده در هر جامعه ای پدیده شومی به نام فقر و تنگدستی است که به دلایلی گریبان گیر عده یا قشری از مردم جامعه می شود. کارشناسان و صاحب نظران بسته به اسباب وقوع این پدیده ، نظرات و طرحهایی برای حل آن ارائه داده اند که هر یک جای بحث و گفتگو دارد با این حال هیچکدام از این نظریه ها نتوانسته به صورت ریشه ای با این پدیده برخورد کرده و آن را از ریشه بخشکاند ؛ هنوز دارویی برای درمانش ساخته نشده که بتواند با حفظ سلامت آخرت ، دنیای این مردم را هم آباد کند.

ما که قرآن را شفاء(1) و اهل بیت علیهم السلام را هم به دلیل حدیث ثقلین ، همتای آن می دانیم باید بتوانیم با استناد به این دو منبع وحیانی ، راهکاری ارائه دهیم که این بیماری را به طور کامل درمان کند.

در این سلسله مقاله برآنیم تا ضمن مفهوم شناسی و تبیین حدود این موضوع ابتدا عوامل وقوع و سپس راههای درمان آن را با تکیه بر رهنمودهای امیرالمومنین علیه السلام مورد بررسی قرار دهیم.

تعریف فقر

ابن فارس درباره معنای اصلی واژه فقر می نویسد: فقر بر فراخی و گشودگی در چیزی مانند اعضای بدن و غیر آن دلالت دارد.علت آن که به مهره های ستون بدن، فقار می گویند این است که بین آنها شکاف و فاصله است و فقیر به کسی می گویند که بین ستون فقرات او شکسته باشد. لغت شناسان معتقدند که انسان تهی دست را  به این دلیل فقیر می گویند که گویی در اثر ذلت و بیچارگی ستون فقراتش شکسته شده است.(2)

تعریف اصطلاحی فقر چندان با معنای لغویش بیگانه نیست. علوم گوناگون در یک معنای نزدیک به هم فقر را به نداری، تهیدستی، تنگدستی و سایر مفاهیم از این دست تعریف کرده اند.

فقیر در اصطلاح به کسی گفته می شود که سطح زندگی اش بسیار پایین بوده و از ضروریات زندگی بی بهره باشد. در اصطلاح فقه نیز منظور از فقیر، کسی است که نمی تواند هزینه های اداره زندگی یک سال خانواده اش را آن گونه که در خور آنهاست؛ برآورده سازد و در آینده نیز توانایی آن را ندارد.(3)

برخی به دلایلی نظیر فریب ، برانگیختن ترحم دیگران نسبت به خود ، پیشگیری از عرض نیاز دیگران به آنها و دلایلی دیگر به گونه ای رفتار می کنند که هرکس آنها را مشاهده کند بر وضع رقت بارشان تأسف خورد. این نوع زندگی کردن بنا به فرموده رسول خدا ص که راوی آن امیر المؤمنین علیه السلام است سبب افتادن انسان در ورطه فقر و تنگدستی می شود

غزالی در کیمیای سعادت، مفهوم فقر را در تمام شئون زندگی جاری می داند و می نویسد: فقر آدمی در همه چیزهاست و مال، یکی از آنست. پس نداشتن مال یا از آن می باشد که آدمی خودش به اختیار از آن دست برمی دارد که این را زهد گویند و اگر بخواهد ولی آن را به دست نیاورد این را فقر گویند.(4)

این گستردگی در مصادیق فقر که غزالی و دیگران به آن اشاره می کنند مورد بحث و بررسی این نوشته نیست ؛ ما فقط برآنیم تا به موضوع فقر مالی بپردازیم و دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام را در یک فرایند پژوهشی کشف کنیم. همان فقری که امیرالمومنین علیه السلام درباره آن می گوید:

«الفقر الموت الاکبر» (5)؛ بزرگترین مرگ، فقر است و یا می فرماید: آدم فقیر در شهر خود هم غریبانه زندگی می کند.(6) و گاهی هم از آن به خدا پناهنده می شود و می گوید: اللهم  اعوذ بک ان افتقر.(7)

پیش از پرداختن به موضوع این مقاله که راهکارهای فقر زدایی است و در حکم درمان این بیماری است ابتدا لازم است به اسباب و عوامل بروز این معضل بپردازیم؛ چرا که یک طبیب دلسوز تنها به فکر درمان نیست او دغه دغه دیگری هم دارد و آن پیشگیری پیش از بیماری است.

ما هم که به این موضوع می پردازیم نباید به فکر درمان سطحی و موقت آن باشیم که این کار ، قدم نهادن در همان راهیست که دیگران رفتند و نتیجه نیز همان خواهد بود که آنها رسیدند؛ پس باید بدانیم که مهم تر از درمان فقر یا برای درمان اساسی فقر باید عوامل بروز آن را یافت و تلاش علمی و عملی را بر روی مبارزه و چاره آن عوامل ، متمرکز کرد.

عوامل فقر از نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام

1. تنبلی و بیکاری

این عنوان درباره کسی صادق است که در عین بهره مندی از صحت و سلامت بدنی و توان کاری ، خودش را به تنبلی و بیکاری زده و برای کسب روزی و تأمین معاش تلاشی نمی کند. روشن است که چنین کسی در زندگی روزمره خود با بحران جدی اقتصادی مواجه خواهد شد.

امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید:

إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْر(8)

همانا زمانی که اشیاء را با هم جفت کردند ؛ تنبلی هم با ناتوانی جفت شد و از این ازدواج، فقر و تهی متولد به دست آمد.

فقر بر فراخی و گشودگی در چیزی مانند اعضای بدن و غیر آن دلالت دارد. علت آن که به مهره های ستون بدن ، فقار می گویند این است که بین آنها شکاف و فاصله است و فقیر به کسی می گویند که بین ستون فقرات او شکسته باشد. لغت شناسان معتقدند که انسان تهی دست را به این دلیل فقیر می گویند که گویی در اثر ذلت و بیچارگی ستون فقراتش شکسته شده است

2. تظاهر به فقر

برخی به دلایلی نظیر فریب، برانگیختن ترحم دیگران نسبت به خود، پیشگیری از عرض نیاز دیگران به آنها و دلایلی دیگر به گونه ای رفتار می کنند که هرکس آنها را مشاهده کند بر وضع رقت بارشان تأسف خورد.

این نوع زندگی کردن بنا به فرموده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) که راوی آن امیر المؤمنین علیه السلام است سبب افتادن انسان در ورطه فقر و تنگدستی می شود.

آن حضرت فرمود: مَنْ تَفَاقَرَ افْتَقَر(9)؛ هر کس که وانمود کند فقیر است گرفتار فقر خواهد شد.

شاید بتوان عنوان دیگری را هم به این عنوان افزود و برای آن فصل جداگانه ای نگشود و آن عنوان تکدی گری است.

تکدی گری از جمله عواملی است که سبب فقر انسان می شود.

در این باره امیرالمؤمنین علیه السلام به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: مَنْ فَتَحَ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ مَسْأَلَةٍ فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَابَ فَقر(10) ؛ كسى كه در گدایی را به روى خود بگشاید، خدا درى از فقر را بر او خواهد گشود.

ادامه دارد ...

پی نوشت ها :

1. اشاره ایست به آیه 82 سوره إسراء : وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنین‏

2. معجم مقاییس اللغه، ج4، ص443

3. تحریر الوسیلة، ج‌1، ص 334

4. کیمیای سعادت، ج2، ص720

5. نهج البلاغه، حکمت 154

6. همان، حکمت 3

7. همان، خطبه 206

8.کافی، ج5، ص86

9.تحف العقول، ص42

10.   کافی، ج4، ص19

امید پیشگر

بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.