ر
راش | نسخهچاپ شده ( مثبت ) نگاتیو های فیلمبرداری شده همراه با صدا را « راش » مینامند. | Rushes |
راف كات | یكیاز مراحل تدوین فیلم،بریدن فیلم و سرهم كردن صحنه ها،به نحوی كه صحنه ها فقط مطابقتداوم داستانی دنبال هم قرار بگیرند و بین « نما » های منفرد پیوند تمیز و بدون جهشنباشد. | Rough Cut |
رفلكتور | سطحشفاف بازتاباننده ی نور، كه در فیلمبرداری صحنه های خارجی نور خورشید را به وسیله آنبه صحنه باز می تابانند و وسیله ای برای تامین روشنایی صحنه است. | Reflector |
روز به جایشب | فیلمبرداری از صحنههایی كه در داستان هنگام شب اتفاق می افتد، در روشنایی روز... فیلمبردار با به كاربردن صافی های مخصوص، شدت نور روز را می گیرد و فضای روز همچون شب جلوه میكند. | Day for Night |
رویدادموازی | دو واقعه همزمانكه در فیلم به طور موازی و همگام پیش برده شوند. یعنی یك تكه از یك واقعه و تكه ایاز واقعه دیگر به طور متناوب و بین همدیگر نشان داده شوند. | Parrallel Action |