تبیان، دستیار زندگی
«لندآرت» یا هنر زمینی كه بارقه‌های آن از اواخر دهه‌ی 1960 پدیدار شد هم‌اكنون نیز تصورات هنرمندان را به مبارزه می‌طلبد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"لندآرت" پس از 1980


«لندآرت» یا هنر زمینی كه بارقه‌های آن از اواخر دهه‌ی 1960 پدیدار شد هم‌اكنون نیز تصورات هنرمندان را به مبارزه می‌طلبد

لندآرت پس از 1980

در این رویكرد هنری بعضاً هنرمندانی از سوی آژانس‌های دولتی مؤسسات خصوصی برای ایجاد قطعات هنری در مكان‌های عمومی دعوت می‌شوند.

برای مثال می‌توان از «بیل وازان» كانادایی متولد 1933 (Bill Vazan) یاد كرد كه از اواخر دهه‌ی 1960 در این زمینه آثاری را با مواد طبیعی مانند: خاك، شن، سنگ، گچ و برف ارائه نموده است. بسیاری از این آثار و اشكال وی از منابع باستان‌شناسی یا تاریخی مشتق می‌شوند و او این نقوش را به صورت طرح‌های برجسته‌ایی در روح سطح زمین ایجاد می‌كند. «وازان» اثری با نام «ردّ لاستیك» (Tire track) را در سال 1987 برای پاكی در شهر بروك، كبك، ارائه داد. او توانست با به وجود آوردن ردّ جهت‌دار آجهای یك لاستیك در مقیاسی بزرگ با قطری حدود 50 فوت به صورت استعاره‌ایی از لاستیك به عنوان پای انسان یاد كند. این اثر به‌طور زیركانه‌ای می‌تواند حضور و یا ردّ پای انسان در روی سطح زمین را در ذهن تداعی كند.

بروز احساسات عدالت‌خواهی مردم درحوالی سال‌های 1980، هنرمند كالیفرنیایی «ال لویدهامرول» متولد 1937 (Lioyd Hamrol) را بر آن داشت تا اثری را به صورت سازه‌ی محیطی در محولطه‌ی باز مدرسه‌ی حقوق دانشگاه نیومكزیكو در آلبوكورك ارائه دهد. در ابتدا و با افكاری درباره‌ی ترازوی عدالت شروع به كار كرد كه در انتها به عرضه‌ی اثری با نام «زمین مرتفع» (High ground) در سال 1980 انجامید. این اثر تشكیل شده از یك سطح كاملاً برجسته و چمن‌پوشی كه با شیبی در میان سطوح تخت اطراف خود گیر افتاده كه در واقع این سطح مانند یك نعلبكی یا تابه‌ایی سعی دارد به‌طور معقولانه‌ایی توازن و تعادل خود را بیابد.

بروز احساسات عدالت‌خواهی مردم درحوالی سال‌های 1980، هنرمند كالیفرنیایی «ال لویدهامرول» متولد 1937 (Lioyd Hamrol) را بر آن داشت تا اثری را به صورت سازه‌ی محیطی در محولطه‌ی باز مدرسه‌ی حقوق دانشگاه نیومكزیكو در آلبوكورك ارائه دهد. در ابتدا و با افكاری درباره‌ی ترازوی عدالت شروع به كار كرد كه در انتها به عرضه‌ی اثری با نام «زمین مرتفع» (High ground) در سال 1980 انجامید

در بریتانیا «اندی گلدورثی» (Andy Goldworthy) متولد 1959 اثرهای اصولاً ناپایداری از مواد طبیعی در فضای باز ساخت. اثرهایی از قبیل كارهای برفی، یخی، از برگ، از پوست درختان، شن و سنگ. برخی از این آثار آنقدر آسیب‌پذیر هستند كه فقط چند ساعت و ندرتاً به قدر كافی می‌مانند تا او بتواند آن‌ها را مستند كند و عكس‌هایی رنگی از آن‌ها بگیرد.

لندآرت پس از 1980

دربازدیدی در سال 1989 از آریزونا، این هنرمند اسكاتلندی‌الاصل متولد انگلیس چند اثر به صورت سازه‌ی محیطی اما ناپایدار از شن‌های سرخ‌فام خلق نمود. بر خلاف آثاری كه دارای چنین دوامی گذرا بودند، گلذدورثی دو اثر خاكی بزرگ و نسبتاً دائمی برای «دورهام كانتی» در انگلستان شمالی طراحی كرد كه هر دو برای آبادسازی مسیر خطوط راه‌آهنی متروك بودند. اولین آن‌ها «اثر خاكی لبمتن» (Lead gate maze) شد، تركیبی زیبا از حلقه‌های هم مركز كه در واقع قوس‌هایی بود كه می‌توانست موج‌های عظیم ایجاد شده از پرتاب یك تخته سنگ به درون استخری را در ذهن تداعی كند. موج «لندآرت» و خلق طبیعت خاطره‌انگیز در نمونه‌های جدید بزودی در نترلند نیز برانگیخته شد. آنجا هنرمند نیویوركی «ویتوآكونسی» (Vito Acconci) متولد 1940 یك قطعه منظوم به نام «چزیره‌ی شخصی» (Personal lsland) را در سال 1992 خلق كرد كه فضای رؤیا مانندی را به نمایشگاه اینستالیشن فضای باز در پارك فلوریدا در شهر زوئه ترمیر ضمیمه می‌كرد. این اثر یك جفت قایق پارویی یكسان و فلزیرا در برداشت كه درون هر یك از قایق‌ها با خاك پُر شده بود. قایقی در یك سطح حلقوی از علف‌گیر افتاده بود كه هنرمند این سطح حلقوی را این جزیره‌ای قابل حمل با بخش نیم‌دایره‌ای ساحل در هم جفت می‌شوند.

آكونسی در خصوص این اثر گفته است: «شما می‌توانید روی چمن‌ها و داخل این قایق‌ها قدم بزنید و با پاروزنی جزیره را طی كنید. این ساحل از خودش رانده و با قایق در آب شناور می‌شود.»

آكونسی در خصوص این اثر گفته است: «شما می‌توانید روی چمن‌ها و داخل این قایق‌ها قدم بزنید و با پاروزنی جزیره را طی كنید. این ساحل از خودش رانده و با قایق در آب شناور می‌شود.»

این اثر از نظر استعاره‌ای غنی و لبریز از ارتباط‌هایی درباره‌ی انزوا، جدایی و الهام است و می‌تواند حتی تداعی كننده‌ی خوفو در پادشاهی مصر قدیم و یا ریدوالد در انگلستان قرون وسطی باشد. ذهن ما در این‌جا می‌تواند شیوه و روش وایكینگ‌ها در خصوص قرار دادن اجساد مردگان‌‌نشان در قایق‌های تدفین برای رانده شدن به دنیای دیگر را نیز تداعی كند. شاید قایق‌های به زمین فرو رفته‌ی آكونسی شرایط گرفتاری انسان را نشان می‌دهد. یعنی تصورات ما به‌طور شناور به سوی قلمروهای تخیلی دور می‌شوند ولی بدنهایمان در زمین مهار هستند و ما آرزو می‌كنیم به سوی مكان‌های ایده‌آل و معنوی جهان هستی حركت كنیم اماهمچنان خاكی و محدود می‌مانیم.

بخش هنری تبیان


منبع:

Designer The Earth

دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس / مترجم: حسین موسوی فاطمی