تبیان، دستیار زندگی
این موضوع كه پس از تشكیل وزارت ورزش و جوانان، رویكرد این وزارتخانه پرداختن به مسایل جذاب و رسانه پسند خلاصه خواهد شد، از همان ابتدا قابل پیش بینی بود و این نیز بدیهی به نظر می رسید كه اصرار های برخی افراد و گروه ها به انحلال دو سازمان تربیت بدنی و جوانان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وزارتخانه ای برای ورزش و نه جوانان!


این موضوع كه پس از تشكیل وزارت ورزش و جوانان، رویكرد این وزارتخانه پرداختن به مسایل جذاب و رسانه پسند خلاصه خواهد شد، از همان ابتدا قابل پیش بینی بود و این نیز بدیهی به نظر می رسید كه اصرار های برخی افراد و گروه ها به انحلال دو سازمان تربیت بدنی و جوانان در جهت تشكیل وزارت ورزش و جوانان، تنها برای به سیطره درآوردن ورزش و به ویژه رشته های پرطرفدار و مورد اقبال واقع شده ای نظیر فوتبال و كشتی و ...بوده است، اما با تمام مخالفت های دلسوزانه، حرف مجلسی ها به كرسی نشست و ورزش پر حاشیه و كندروی ایران صاحب وزارتخانه و وزیر شد تا در گذر از چم و خم این مسیرتازه، اولین مشكلات رخ عیان كنند.


جوانان

حالا این وزارتخانه كم كم دارد یكساله می شود و در این زمان هم آنچه بر همه ثابت شده، قربانی شدن «جوانان» و مسائل مربوط به آنهاست؛ اتفاقی كه از ابتدا قابل پیش بینی بود اما نه تا این حد... حالا دیگر همان حداقل كاری را كه سازمان ملی جوانان انجام می داد هم برای جوانان انجام نمی شود و هیچ كسی هم پاسخگو نیست! سراغ اهالی فوتبال رفتیم تا آنها این فراموشی اداری- سازمانی را تایید كنند.

چه می خواستیم و چه شد؟

وزارت ورزش و جوانان كه در عمل فقط همان وزارت ورزش-و نه جوانان- بود از همان روزهای اول بر خلاف اهدافی كه در جهت آن اهداف حیات خود را آغاز كرده بود، به جای ترمیم زیرساخت های ورزش، استقلال بخشیدن به فدراسیون ها، افزایش امكانات در جهت ورزش قهرمانی و همگانی و ...مستقیما به لایه بیرونی ورزش گام گذاشت و به عزل و نصب افراد -كه بسیاری از آن تغییرات سبقه سیاسی و باندگرایی داشت-پرداخت! در این وانفسا و در اوج این رفت و آمدهای مشكوك و غیر اصولی، آنچه بیش از همه مهجور و غریب افتاده به نظر می رسید، بخش دوم از وظایف وزارتخانه جدید یعنی پرداختن به امور جوانان بود. وزارتی كه قرار بود هم برای ورزش باشد و هم برای جوانان، خیلی زودتر از حد تصور صرفا به وزارت ورزش و آن هم از نوع فوتبالی اش مبدل شد! متاسفانه دغدغه نمایندگان محترم نیزمتاثر از رویكرد وزارت نشینان، رصد اتفاقات فوتبالی حتی در حد اشتباهات داوری در یك بازی شد و این گونه «وزارتخانه فوتبال ایران» در وادی عمل ظهور پیدا كرد!

در حالی كه كمتر از یك سال از عمر وزارت ورزش و جوانان می گذرد و در این مدت زمان جز عزل و نصب های اغلب مسئله دار چیزی از وزیر و كابینه اش ندیده ایم، برخی پرسش های بی پاسخ وجود دارد كه یكی از پر اهمیت ترین آنها به كاركرد این وزارت برای جوانان بر می گردد. جالب اینجاست كه رسانه این مجموعه نیز به تعطیلی رسیده است و خبرگزاری برنا كه روزگاری تنها تریبون جوانان و دغدغه هایشان بود؛ حالا رو به احتضار است و این اتفاق از زمان تشكیل وزارتخانه آغاز شد و به نظر می رسد به زودی به مراسم تدفین این رسانه مانند سایر نمادهای مربوط به جوانان در این وزارتخانه باید بپردازیم؛ اتفاقی كه از ابتدا و بدون معرفی مشاور جوان وزیر كاملا قابل حدس بود!

وزارتی كه قرار بود هم برای ورزش باشد و هم برای جوانان، خیلی زودتر از حد تصور صرفا به وزارت ورزش و آن هم از نوع فوتبالی اش مبدل شد! متاسفانه دغدغه نمایندگان محترم نیزمتاثر از رویكرد وزارت نشینان، رصد اتفاقات فوتبالی حتی در حد اشتباهات داوری در یك بازی شد و این گونه «وزارتخانه فوتبال ایران» در وادی عمل ظهور پیدا كرد!

ازسازمان ملی جوانان فقط یك پسوند مانده است!

« حسن غفوری فرد» رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی ونماینده مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال «نسل سوم»كه آیا می توان وزارت كنونی ورزش و جوانان را «وزارت فوتبال!» نامید، می گوید:«فوتبال در همه جای دنیا یك رشته پرطرفدار است و در ایران نیز به دلیل همین اقبال عمومی، افراد سرنوشت خود را در گرو نتایج فوتبالی می بینند. وزارت ورزش هم در همین مسیر قرار گرفت، در حالی كه قرار بود طبق برنامه و حتی براساس فرموده مقام معظم رهبری به ورزش از جهات مختلف و بویژه در بعد همگانی و عشایری و روستایی پرداخته شود.»

رییس اسبق سازمان تربیت بدنی درباره چرایی عدم تحقق این خواسته ها می گوید:«پر طرفدار بودن فوتبال موجب شده تا بیشتر برنامه ها به این رشته معطوف شود، در حالی كه رشته های مدال آور در المپیك می بایست در اولویت قرار بگیرند و وزارت همه وقت خود را به چند رشته خاص، آن هم در سطح و نه عمق و به صورت زیربنایی اختصاص ندهد.»

«غفوری فرد»درباره بخش دیگر از وظایف وزارت كه همان پرداختن به امور جوانان است(وظایفی كه پیش از ادغام دو وزارتخانه، سازمان ملی جوانان عهده دارشان بود) می گوید:«این بخش كه تقریبا حذف شده است! وزارت فعلی بیشتر به فوتبال می پردازد و این مسئله جدا از آنكه به مقوله جوانان آسیب می زند، خود فوتبال را نیز در مسیر نابودی قرار خواهد داد. این درست است كه خود موضوع ورزش با مقوله جوانان ارتباط دارد اما بخش جوانان شاخه های دیگری نیز دارد كه هیچ اثری از فعالیت در آن بخش ها دیده نمی شود تا فقط شاهد یك پسوند جوانان برای وزارتخانه ورزش باشیم!»

ادغام وزارتخانه

آیا هدف همین بود؟

پرسشی كه شاید گذر زمان به آن پاسخ بدهد این است كه؛ آیا از ابتدا در پس تشكیل وزارت ورزش و جوانان، حذف عملی سازمان ملی جوانان بود؟ نمایندگان محترم مجلس و بخصوص آن گروه كه در روزهای پیش از ادغام دو سازمان تربیت بدنی و ملی جوانان، راه حل مشكلات موجود در بخش های ورزش و جوانان را تشكیل وزارتخانه می دیدند و حتی در راستای رسیدن به هدف خود مصاحبه های تند و آتشین انجام می دادند، این روزها كوچكترین اشاره ای به این موضوع مهم نمی كنند و ظاهرا آن قدر كه پروسه انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال و ابهامات موجود در چند عزل و نصب و ...ذهن شان را به خود مشغول كرده است، بیكار بودن وزارت در بخش جوانان برایشان اهمیتی ندارد. عجیب آنكه اینان حتی به طرح سوال پیرامون وظایف نادیده گرفته شده وزارت ورزش و جوانان با محور هایی چون توسعه ورزش همگانی، افزایش امكانات و ترمیم زیرساخت های ورزش و... كه قطعا بی ارتباط با بخش دوم از وظایف این وزارت یعنی رسیدگی به امور جوانان نیست، نمی پردازند و در یك كلام می توان گفت ورزش قهرمانی و رشته های فراگیر و رسانه پسند در حال بلعیدن بودجه كل این وزارتخانه ومتعاقب آن شاخه های با اهمیتی چون «امور جوانان» هستند! فراموش نكنیم كه در هیئت مدیره جدید دو باشگاه پرطرفدار استقلال و پرسپولیس چه افراد جدید و دولتی از سوی این وزارتخانه حضور دارند و این نشانی ما را به خزانه بودجه هایی می برد كه قرار است در دو حوزه ورزش و جوانان هزینه شود و نه در حوزه «فوتبال» و دیگر هیچ!

دریغ از حتی یك مصاحبه با موضوع جوانان!

«محمد مایلی كهن» كارشناس امور ورزشی پیرامون این موضوع به «نسل سوم» می گوید:«قبل از تشكیل وزارت ورزش و جوانان، با دو بخش روبه رو بودیم؛ سازمان تربیت بدنی سازوكار خودش را داشت و عملكرد آن تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در برداشت. از سوی دیگر امور جوانان متولی خود را داشت و سازمان ملی جوانان با بودجه مخصوص به خود، این امور را دنبال می كرد. وقتی این دو سازمان مخلوط شدند عملا این بخش جوانان بود كه كنار گذاشته شد.»

«مایلی كهن » در انتها می گوید:«به نظر من تشكیل وزارت ورزش و جوانان و به تعبیر دیگر ادغام این دو سازمان كه دغدغه های خاص خود را داشتند كاری غیر اصولی و سیاسی بود كه در نهایت دود آن به چشم ورزش و بخش جوانان خواهد رفت.»

گویی انگار «جوانان» این مرز و بوم تنها برای حضور در انتخابات، عزیز می شوند و بعد از آن اصلا مشكلی ندارند كه دوستان ما در یك وزارتخانه كشور، به آنها بپردازند؛ ازدواج و اشتغال و مسكن و تحصیلات تكمیلی و...، یحتمل از مشكلات جوانان در مریخ است و نیاز به بررسی و ارائه راهكار و یا ایجاد فضاهای مناسب برای حضور فعال جوانان در كشور ما ندارد؛ اصلا ببخشید ما وزارتخانه می خواستیم برای چه كاری؟

موضوع جوانان از اول شوخی بود!

رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی و از منتقدان جدی تشكیل وزارت ورزش و جوانان در ارتباط با موضوع مورد بحث به «نسل سوم» می گوید:«اول اینكه به زعم من با تشكیل وزارت ورزش و جوانان، ورزش ایران عقبگرد داشت. پس از تشكیل این وزارت انتظار این بود كه افراد حاضر در این وزارتخانه، فارغ از برد و باخت ها و امور باشگاه ها و فدراسیون ها به بخش مهم ورزش سراسری و توسعه بپردازند كه عملا این اتفاق برعكس رخ داد و وزارت درگیر مسایل دیگر شد. بنابر این قابل پیش بینی بود كه ارتباط با مجلس به سیاسی شدن ورزش می انجامد و ...»

«مصطفی هاشمی طبا» در پاسخ به این پرسش كه سهم جوانان از وزارت ورزش و جوانان چه می شود و آیا وزارت در این بخش اقدامی مهم داشته است،

می گوید:«موضوع جوانان از اول هم شوخی بود و قرار نبود كاری در این حوزه صورت بگیرد! بنده معتقدم كه این بخش در زمان وجود سازمان ملی جوانان هم شوخی بود زیرا نه آن زمان و نه حالا كه وزارت تشكیل شده است، تعریفی برای كار در این بخش وجود ندارد! متاسفانه در این بخش از هرسو كه بنگریم چون برنامه ای وجود ندارد كاری نمی توان كرد؛ بحث ازدواج جوانان كه با وزارتخانه دیگری درگیر است، بحث اشتغال به همین شكل و موضوع فرهنگ جوانان نیز جز این نیست.»

مجلس شورای اسلامی

موج سواری مجلسی ها

در این گیرو دار و در شرایطی كه به زعم كارشناسان وظایف اصلی وزارت ورزش و جوانان در پس اتفاقات برخی رشته های ورزشی مستتر شده است، آنچه بیش از هر موضوعی عجیب به نظر می رسد، سكوت مجلسی ها است و عجیب تر آنكه برخی نمایندگان بجای طرح سوال از وزیر و رفتن به دنبال چرایی عدم توجه به مقوله جوان و جوانی،خود نیز بر موج بلندی كه رشته های پر سر صدا و پر حاشیه مثل فوتبال درست كرده اند سوار شده و به این شكل خواسته یا نا خواسته روی ویترین رسانه ها قرار می گیرند. گویی انگار «جوانان» این مرز و بوم تنها برای حضور در انتخابات، عزیز می شوند و بعد از آن اصلا مشكلی ندارند كه دوستان ما در یك وزارتخانه كشور، به آنها بپردازند؛ ازدواج و اشتغال و مسكن و تحصیلات تكمیلی و...، یحتمل از مشكلات جوانان در مریخ است و نیاز به بررسی و ارائه راهكار و یا ایجاد فضاهای مناسب برای حضور فعال جوانان در كشور ما ندارد؛ اصلا ببخشید ما وزارتخانه می خواستیم برای چه كاری؟ حداقل این وزارتخانه از نخبگان و برگزیدگان علمی - هنری - پژوهشی هم یك بار برای تقدیر خشك و خالی دعوت نكرده كه ما دلمان خوش باشد یك نفر در آن وزارتخانه حواسش به بخش دوم عنوان سربرگ های اداری اش هست...بیچاره ما جوانان!

بعد التحریر: مسئولان مربوط و مذكور در این گزارش، مدیون اند اگر با ارسال چند خط، قصد پاسخگویی به این گزارش و ارائه برنامه های خود در این وزارتخانه را داشته باشند!

بخش اجتماعی تبیان


منبع : جهان