تبیان، دستیار زندگی
هگذار، رهگذری می رود از پی مردان مرد، پی سپری می رود عرصه نگردد تهی ، گرچه زهمسنگران گه جگری می درند، گاه سری می رود روزن فتح و ظفر ، بسته نخواهد شدن گرز قضا ناوكی بر قدری می رود راه رجاء بسته نیست ، گرچه رجایی برفت ریشه به ج...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راه رجاء

گل

هر دم از این رهگذار، رهگذری می رود

از پی مردان مرد، پی سپری می رود

عرصه نگردد تهی ، گرچه زهمسنگران

گه جگری می درند، گاه سری می رود

روزن فتح و ظفر ، بسته نخواهد شدن

گرز قضا ناوكی بر قدری می رود

راه رجاء بسته نیست ، گرچه

رجایی برفت

ریشه به جا باد اگر برگ و بری می رود

روضه نماند به زاغ ، ور همه با درد وداغ

از صف مرغان باغ ، نغمه گری می رود

جلوه خورشید ما ، جمله جهان در نوشت

شعله به عالم زند ، تا شرری می رود

مكتب اسلام باد زنده  كه در راه آن

گاه شبیری رود، گه شبری می رود

درسفر زندگی ، آمد وشد كارماست

تا پسری در رسد ، خوش پدری می رود

راه

رجایی بجاست ، شور رهایی بپاست

گرچه زنام آوران ، ناموری می رود

بی هنران را بگو ، باهنرانیم ما

گرچه زملك هنر ،

باهنری می رود

دامن دریای عشق تا كه صدف پروراست

صیرفیان را چه پاك ، گر گهری می رود

تا كه خدای ِ " حمید " ، حافظ این امت است

هر نظری می رسد، صد خطری می رود

 حمید سبزواری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.