آیا میتوانیم همسر خود را تغییر دهیم؟
چرا می خواهید او را عوض کنید؟
تغییردادن افراد بعد از ازدواج یکی از اشتباه ترین تصمیماتی است که می توانید در سرتان داشته باشید. اشتباه ترین و البته خطرناک ترین! یکی از اصلیترین دلایل میل به تغییر دادن همسر، ایدهآلگرایی است؛ به این معنی که وقتی به دنبال ویژگیهای ایدهآل و مافوق تصور هستیم و این ویژگیها را در عالم واقعیت در کسی پیدا نمیکنیم، تصمیم میگیریم با کسی که صرفاً ظاهرش را پسندیدهایم ازدواج کرده و بعد از ازدواج، او را تغییر داده و آن ویژگیهای آرمانی را در او ایجاد کنیم! کاری که البته غیر ممکن است.
گاهی هم نوعی ناهوشیاری و داشتن تصورات غلط و موهوم باعث میشود تصور کنیم بعد از ازدواج همه چیز به خوبی و خوشی سپری میشود و خصوصیات نامطلوب همسرمان تغییر میکند و خود به خود مطلوب ما میشود. در حالی که تجربه نشان میدهد حتی در شرایطی که افراد با میل و رضایت خود برای تغییر کردن به یک روانشناس متخصص مراجعه میکنند، تا زمانی که خود نخواهند و تلاش نکنند هیچ تغییری در آنها رخ نخواهند داد.
داشتن اعتماد به نفس پایین نیز باعث میشود که خود را لایق داشتن همسر مناسب نبینیم و از خواستههای خود کوتاه آمده و راضی به ازدواج با کسی که همتا و مناسب ما نیست شویم، به این امید واهی که بعداً او را تغییر خواهیم داد، که البته عکس این حالت هم صادق است، یعنی بعضی اوقات هم اعتماد به نفس کاذب و زیاد از حد باعث میشود برای خود قدرت و توانمندی زیادی قائل باشیم و تصور کنیم با این قدرتی که داریم خواهیم توانست همسر خود را تغییر داده و به فرد مورد علاقه خود تبدیل کنیم! که البته در هر دو حالت وقتی زیر یک سقف رفتیم، میبینیم که به رغم اعتماد به نفس کم یا زیاد ما، حقیقت وجودی طرفین بروز کرده و مانع تغییر خواهد شد.
این دلایل هر چه باشد، نتیجه یکی است: ازدواج نه تنها تغییر دهنده یک طرف به نفع طرف دوم نیست، بلکه حتی فرآیند تغییر را هم آسانتر نمیکند و برعکس، خصوصیات و ویژگیهای نامطلوب را بزرگتر و برجستهتر نیز مینماید و صفات نهفته را شاخصتر، یا اقلاً آشکارتر میکند.
چه ویژگیهایی قابل تغییر نیستند؟
بسیاری از ویژگیهای نامطلوب قابل تغییرند، ولی نه توسط همسر یا دیگران، بلكه این، خود فرد است که باید اقدام به تغییر آنها کند. به همین دلیل تعدادی از روانشناسان، برخی ویژگیهایی را که اغلب قابل تغییر نیستند فهرست کردهاند و توصیهشان این است که بهتر است از وارد شدن به چنین روابطی کلاً خودداری کنیم. این ویژگیها مختصراً عبارتند از:
- اعتیاد: مصرف مواد مخدر و اعتیاد آور، شخص را به صورت یک برده در می آورد و قابلیت او را برای درک و احساس کردن به شدت مختل میکند.
– خشم شدید و غیر معمول: که باعث میشود دیگران تا آخر عمر از شخص، وحشت داشته و توسط خشم او کنترل شوند.
- کنترل کنندگی و سختگیری زیاد: باعث میشود هرگز احساس آزادی عمل و رفتار، و امکان شکوفایی استعدادها و خلاقیتهایمان را نداشته باشیم.
- شکل نگرفتن شخصیت بالغ در فرد: اغلب منجر به عدم مسئولیتپذیری مالی و اقتصادی، غیر قابل اعتماد بودن و عدم هدفمندی و بیانگیزگی در طول زندگی میشود.
البته به این موارد، میتوان اختلالات جنسی، داشتن دوران کودکی پرآسیب، دارا بودن روابط التیام نیافته (با همسر یا نامزد قبلی) و... را هم اضافه کرد.
آیا بعد از ازدواج هیچ تغییری اتفاق نمی افتد؟
بعد از تمام این بررسیها، باید بگویم چرا، تغییر میكنند! منتها این تغییر در اثر تاثیر پذیرفتن از شماست نه در اثر اعمال قدرت یا فشار ظاهری یک طرف به طرف دیگر. در ازدواج نوعی سرازیر شدن ویژگیهای روحی (که گاه با آسیب و گاه با التیام توأم است) رخ میدهد. وقتی بین دو نفر تعادل، هم فهمی، و هم خوانی وجود نداشته باشد این انتقال، اثر تخریبی بیشتری به دنبال خواهد داشت.
به همین دلیل در روایات و احادیث به «کفو بودن» زن و مرد در ازدواج بسیار تأکید میشود و روانشناسان و جامعه شناسان هم از بعد علمی و تحقیقی به همین نتیجه رسیدهاند. پس توصیه می کنیم که همسری را انتخاب کنید که قبل از ازدواج، بتوانید او را با تمامیت وجود رفتارها و عقایدش بپذیرید و هرگز به فکر تغییر دادن او نباشید.
فراوری: فاطمه ایمانی
بخش کلوب ازدواج تبیان
برگرفته از مجله علم و موفقیت