
تحریم نفت ایران؛ تهدید یا فرصت؟
مطالعه تاریخ جهان نشان میدهد همیشه سرسپردگی و ایستادگی در برابر مستبدان و استثمارگران هزینههایی داشته که کشورهای مختلف تحت تاثیر فرهنگ حاکمشان پرداختن یکی از این دو هزینه را برگزیده و مطیع و سرسپرده شدهاند یا با ایستادگی در برابر زورگویی استقلال را انتخاب کردهاند.

مطالعه تاریخ جهان نشان میدهد همیشه سرسپردگی و ایستادگی در برابر مستبدان و استثمارگران هزینههایی داشته که کشورهای مختلف تحت تاثیر فرهنگ حاکمشان پرداختن یکی از این دو هزینه را برگزیده و مطیع و سرسپرده شدهاند یا با ایستادگی در برابر زورگویی استقلال را انتخاب کردهاند.
بررسیها گویای این مطلب است که تعداد کشورهایی که گزینه استقلال را برمیگزینند بسیار کمتر از کشورهای تسلیم شده هستند. به جز فرهنگ هر ملت توان نظامی و نیروی انسانی، توان اقتصادی و مهمتر از همه حضور اعتقادات دینی از جملیه عوامل مهم در پذیرش و رد تسلیم یا ایستادگی در برابر زورگویی هستند. تاریخ ایران از گذشته تا به امروز کمتر شاهد و گویای تسلیم بوده و هر برگ از تاریخ که حکایت طمع بر خاک و ذخایر این مرز و بوم دارد ورق میخورد با مقاومت و ایستادگی و عموما پیروزی این ملت پایان مییابد.
از روزگار معاصر حملهها و استثمارها طرح و رنگ جدیدی یافته است که شاید عدم اجازه برای ارتقا علمی و تکنولوژیکی یکی از تازهترین آنها باشد.
این مدل بدان معناست که ملتها برای ارتقای دانش و تکنولوژی باید از کشورهای به ظاهر ابرقدرت اجازه دریافت کنند. این کشورها برای دستیابی به اهداف خود برنامهریزیهای کلان و درازمدتی را به اجرا میگذارند تا سلطه خود را گسترش دهند. اصلی که در این برنامهریزی ها مورد توجه قرار میگیرد منافع صاحبان زور و بهرهکشی از کشورهای کوچک و در حال توسعه است به زبان دیگر کار اکثریت برای آسایش اقلیت در جهان به گونهای که اکثریت نیز باید متشکر اقلیت حاکم باشد.
یکی از ابزارهای متداول رسیدن به اهداف استعمار در دوران معاصر، تحریم ملتها است که بر اساس ایستادگی هر ملتی دامنه تحریمها نیز گستردهتر میشود و زانو زدن در برابر این تحریمها در هر مرحله از تحریم که باشد، شکستی است که جبران آن برای به دست آوردن عزت مردمان آن کشور در آینده نزدیک میسر نخواهد شد.
کارشناسان بر این باورند که تحریم صادرات نفت ایران توسط اتحادیه اروپا بیش از آنکه یک اقدام مخرب اقتصادی برای ایران باشد، یک اقدام سیاسی ـ تبلیغاتی است
با علم به تمام موارد ذکر شده، ملت بزرگ ایران در سی سال اخیر تن به ذلت ندادهاند و در برابر تحریمهای کوچک و بزرگ کشورهای غربی و حامیانشان ایستادگی کردهاند. تحریم نفت ایران شاید بزرگترین ابزار هجوم غرب به مردم بزرگ کشورمان بود که در پی استیصال آنها از شکستن غرور ملی ایرانیان به آن روی آوردند تا بدین وسیله به آرزوی دیرینه خود دست یابند.
آیا آمریکا و متحدان غربیاش در آخرین حربه خود موفق میشوند؟
پاسخ این سوال را در دو بخش میتوان جستوجو کرد. مطالعه سی سال تحریم و تهدید ایران که حاصلی جز عزت و پیشرفت برای مردم نداشت محکمترین استدلال برای پیشبینی نتیجه آخرین تحریم آمریکاست. البته بررسی جنبههای فنی و اقتصادی نیز برای روشن شدن موضوع و افزودن ادله علمی به ادله تاریخی خالی از لطف نیست.
در تحریم نفت ایران آمریکا به عنوان بازیگر اول این میدان به دنبال ایجاد ائتلافی جهانی است که البته از تبعات بسیار بزرگتر شکست در این ائتلاف نفتی به خوبی آگاه است و به همان نسبت تلاش خواهد کرد تا بازنده این بازی بزرگ نباشد و در طرف مقابل ملت ایران و مسئولانشان قرار دارند که در طول تاریخ بیش از سی سال پس از انقلاب ذرهای تزلزل در برابر استکبار از خود نشان ندادهاند. آیا این بار آمریکا و متحدان غربیاش خواهند توانست برنده از این میدان خارج شوند؟

برای رسیدن به پاسخ این پرسش اشاره به قدمهای متزلزل تصمیمگیران غربی لازم به نظر میرسد کسانی که در چند ماه اخیر بر طبل جنگ میکوبیدند و مدام در حال چنگ و دندان نشان دادن به ایران بودند به یکباره ادبیات سران آمریکا و اتحادیه اروپا تغییر کرد و همه از پیگیری خواستههای خود از طریق دیپلماتیک سخن میگویند.
در حوزه تحریم نفت ایران نیز باید به این سوالات پاسخ داد که تبعات این تحریم تا چه میزان خواهد بود؟ آیا نفت شاهد افزایش قیمت تاریخی خواهد بود؟ آیا کشورهای در حال توسعه در این بازی خطرناک مشارکت خواهند کرد؟ صدمات این نوع از حکومتسالاری بر کشورهای فقیر و کمتر توسعهیافته چه خواهد بود؟ آیا ایران بازار جایگزین برای نفت عرضه شده به کشورهای اروپایی و متحدان آمریکا پیدا خواهد کرد؟ استراتژی ایران در برابر عدم خرید نفت از ایران چه خواهد بود؟ و.....
اما برای بررسی اینکه آیا غربیها در رسیدن به اهداف خودشان از تحریمها موفق خواهند بود یا خیر باید میزان تاثیر این تحریمها را بر اقتصاد ایران بررسی کرد. قطعا اگر کسی مدعی عدم تاثیر تحریمها بر کشور باشد، اشتباهی بزرگ را مرتکب شده است. زیرا قطعا این تحریمها برای کشور مشکلاتی ایجاد خواهد کرد اما به هیچوجه این تاثیرات آنگونه که غربیها در پی آن بودهاند، نبوده و نخواهد بود. در حال حاضر کشورهای زیادی از اروپا نیستند که نفت خود را از ایران تامین کنند. مهمترین واردکنندگان نفت ایران در اروپا کشورهای یونان، ایتالیا و اسپانیا به شمار میروند که هر کدام تقریبا بین 13 تا 14 درصد نفت خود را از ایران خریداری میکنند که این بدین معناست که کشورهای اروپایی نقش عمدهای در سبد فروش نفت کشور ایران دارا نیستند که با تحریم آنها ایران دیگر محلی برای فروش نفت خود نداشته باشد. این مساله آن وقت بیش از پیش اهمیت خود را از دست میدهد که موضعگیری سایر خریداران عمده نفت ایران را به یاد بیاوریم. چین که اگرچه 10درصد نفت خود را از ایران تامین میکند ولی به علت جمعیت و مصرف بالا همین 10 درصد میزان بالایی از صادرات کشور ما را به خود اختصاص میدهد رسما اعلام میکند که بههیچ عنوان موافق تحریم نفت ایران نیست و هرگز با آن همراه نخواهد شد و در اقدامی که به نوعی دهنکجی به تحریمها قلمداد میشود، خواستار افزایش واردات خود از ایران شده است.
از روزگار معاصر حملهها و استثمارها طرح و رنگ جدیدی یافته است که شاید عدم اجازه برای ارتقا علمی و تکنولوژیکی یکی از تازهترین آنها باشد
بر این اساس، همین که معاون اول وزیر خارجه هند رسما بلافاصله پس از تصویب طرح تحریم نفت ایران در اتحادیه اروپا اعلام میکند که به تحریمهای جدید علیه ایران توجه نخواهیم کرد و هند به همکاریهای انرژی با ایران ادامه میدهد و به دنبال راه مطمئنی برای پرداخت هزینههای نفت به ایران است، یعنی اینکه به جای فکر کردن به تحریمها به دنبال روشهای مطمئن برای پرداخت هزینه نفتهایی است که از ایران خریداری خواهد کرد. ترکیه که 51 درصد نفت خود را از ایران خریداری میکند، به تازگی در دیدارهای دیپلماتیک از افزایش سطح مبادلات اقتصادی به 30 میلیارد دلار سخن میگوید که از هیچ کجای آن بوی همراهی برای تحریم نفت به مشام نمیرسد. آفریقای جنوبی که برای بیست و پنج درصد نفتش روی ذخایر ایران حساب کرده است، به جای همکاری در تحریمها، جدیدا تقاضای افزایش خرید میدهد و مواردی از این دست نیز باز وجود دارند که نشان میدهد اقتصاد ایران میتواند بلافاصله برای خود جایگزینهای مناسبی را یافته و بر اساس آن به حیات خود ادامه دهد و برای بقا، تحریمها چندان نمیتوانند موثر واقع شوند.

کارشناسان بر این باورند که تحریم صادرات نفت ایران توسط اتحادیه اروپا بیش از آنکه یک اقدام مخرب اقتصادی برای ایران باشد، یک اقدام سیاسی ـ تبلیغاتی سنگین از سوی آنها برای نشان دادن جدیتشان در دشمنی با ایران بهشمار میرود والا در جهان امروز دیگر اینگونه نیست که تحریم یک کشور بهمعنای باد کردن کالاها در انبارهای آن کشور باشد. مخصوصا درباره نفت آن هم از سوی اروپا که تنها بخش کوچکی از نفت ایران را خریداری میکند.
اما برخلاف همه تبلیغاتی که آنها خواهند کرد بیشترین خسارت را از این تحریمها، خود طرفهای اروپایی خواهند برد. این حرف در عمل ممکن است شعار به نظر آید ولی آنچنان عیان است که در خود خبر تصویب تحریمها که رویترز مخابره کرده است نیز به چشم میخورد. در جلسات قبلی که برای تصمیم گیری درباره تحریم نفت ایران در اتحادیه اروپا برگزار شده بود، بسیاری از دولتهای عضو از جمله یونان و اسپانیا و ایتالیا به عنوان مهمترین واردکنندگان نفت ایران در اتحادیه اروپا که از قضا در حال و روز بسیار بدی هم از نظر اقتصادی قرار دارند با تحریم نفت ایران مخالفت کردند. علت آنها هم این بود که به علت اینکه جایگزینی برای نفت ایران در کوتاه مدت وجود نخواهد داشت و این کشورها نیز در شرایطی نیستند که بتوانند چنین مسالهای را تحمل کنند، این مسئله موجب افزایش شدید قیمت نفت و نزدیکتر شدن این دولتها به ورشکستگی اقتصادی خواهد بود.
اما جمهوری اسلامی ایران برای خنثی کردن این تحریمها و تاثیراتی که خواه ناخواه بر کشورمان خواهد داشت، چه تدابیری باید اتخاذ کند؟
کشور ما در طول این 33 سال اخیر چه در زمان جنگ تحمیلی و چه پس از آن، آنقدر با انواع و اقسام تحریمها روبرو بوده است که «تحریم صادرات نفت ایران» توسط اتحادیه اروپا برایمان تازگی نداشته باشد و در برابر آن خود را نبازیم به خصوص اینکه تحریم نفت مسئله جدیدی نیست که ناگهان و به یکباره روی میز آید و آنچنان غریب باشد که راه حل برخورد با آن را ندانیم. تحریمهای جدید و سنگینتر دشمنان، در ذات خود دارای پیام «قدرتمندی ایران» است. ایران آنچنان در این سالها حرکت و پیشرفت کرده و بر تحریمهای دشمنان فائق آمده است که دشمنان این نظام را مجبور کند تا وقتی سلاحهای قبلی خود را در برابر این نظام مقدس ناکافی میبینند، دست به اقدامات جدیدی بزنند. تحریم نفت ایران همیشه یکی از آخرین سلاحهای دشمنان در برابر این ملت به شمار میرفته است. عملی کردن این تهدید نشان میدهد که آنها از همه چیز مستاصل شدهاند.
معصومه نصیری بخش اقتصاد تبیان