لیبی در سالی که گذشت
دوره زمامداری "معمر قذافی" را باید یکی از طولانیترین دورههای زمامداری تاریخ برشمرد و هنگامی که در 17 فوریه مردم لیبی با الهام از انقلابهای تونس و مصر دست به انقلاب علیه قذافی زدند، کمتر کسی تصور میکرد، آنها بتوانند دیکتاتوری قذافی را سرنگون کنند.
واکنش قذافی به انقلاب مردم لیبی که از شهر "بنغازی" در شرق لیبی آغاز شد، سرکوب تظاهرات و توصیف انقلابیون به "موش" و "دیوانه" و "روانی" بود.
قذافی تهدید کرد که خانه به خانه و کوچه به کوچه انقلابیون را تحت تعقیب قرار خواهد داد، بیتردید از جمله دلایلی که سبب شد، قذافی در ابتدا به سرکوب مردم بپردازد، دلگرمی او به همپیمانان غربیاش بود، غافل از اینکه وقتی پای منافع غرب به میان آید، غربیها به هیچکس وفادار نیستند، به همین دلیل ابتدا منطقه پرواز ممنوع بر فراز لیبی ایجاد و سپس به این کشور لشکرکشی کردند تا همگام با ناتو دادگاه بین المللی کیفری حکم دستگیری معمر قذافی و پسرانش و نیز "عبدالله السنوسی"، رئیس سرویس اطلاعاتی قذافی را صادر کند.
انقلابیون لیبی با کمک ناتو موفق شدند، عرصه را بر قذافی تنگ کنند و با تصرف "باب العزیزیه" مقر سرهنگ در طرابلس را که در آن پنهان شده بود تصرف کنند. پس از تصرف طرابلس قذافی به دو شهر "بنی ولید" و "سرت" گریخت، اما به همراه محافظان شخصیاش در حال فرار توسط ناتو هدف قرار گرفت و در یک کانال فاضلاب دستگیر و توسط انقلابیون کشته شد. اندکی پس از مرگ قذافی شورای انتقالی لیبی که حاکمان جدید لقب گرفته بودند، رسما آزادی لیبی را اعلام کردند.
انقلابیون لیبی با کمک ناتو موفق شدند، عرصه را بر قذافی تنگ کنند و با تصرف "باب العزیزیه" مقر سرهنگ در طرابلس را که در آن پنهان شده بود تصرف کنند. پس از تصرف طرابلس قذافی به دو شهر "بنی ولید" و "سرت" گریخت، اما به همراه محافظان شخصیاش در حال فرار توسط ناتو هدف قرار گرفت و در یک کانال فاضلاب دستگیر و توسط انقلابیون کشته شد
مرگ قذافی و آزادی لیبی آغاز راهی سخت و دشوار برای شورای انتقالی لیبی بود که قدرت را در حال حاضر در این کشور بدست دارد، نگاهی به وضعیت کنونی حاکم بر لیبی این نکته را به ما یادآور میشود، چالشهایی که شورای انتقالی لیبی و دولت انتقالی این کشور هم اکنون با آن مواجه هستند، بسیار فراتر و بیشتر و سختتر از مرحله گذشته است که مرحله براندازی رژیم به شمار میآمد، اگر بخواهیم به مهمترین این چالشها بپردازیم باید به موارد زیر اشاره کنیم:
چشمداشتهای غرب به منابع نفتی لیبی
در این تردید نیست که حضور ناتو و لشکرکشی نظامی آن به لیبی نه برای خیر و صلاح ملت لیبی بوده است، بلکه آنچه ناتو در این لشکرکشی دنبال آن بوده تامین منافع خود در این کشور بوده است که مهمترین آن منابع نفتی لیبی است، سفرهای مسئولان و مقامات کشورهای غربی از زمان سرنگونی قذافی به لیبی همه بیانگر آن است که غرب بحرانزده در تلاش است تا بر تحولات کنونی این کشور مسلط شده و با کنترل لیبی پس از قذافی منابع نفتی آن را در اختیار داشته باشد.
مطرح شدن امضای قرادادهایی به ارزش میلیاردها دلار برای مرمت و بازسازی لیبی در این برهه از زمان ناظران و تحلیلگران سیاسی را واداشته تا تاکید کنند، غرب در حال ورشکستگی اقتصادی نجات بخشی از اقتصاد خود را در غارت و چپاول ثروتها و منابع نفتی لیبی میبیند و در این راه آنچه لازم و ضروری است، هوشیاری و بیداری مسئولان لیبیایی است تا در دامی که غرب برای آنها گسترانده، گرفتار نشوند.
درگیریهای مسلحانه میان گروههای مختلف
اما دومین چالش پیشروی دولتمردان کنونی لیبی را باید درگیریهای داخلی مسلحانه داخلی این کشور ملاحظه کرد، حال که رژیم قذافی سرنگون شده بسیاری از گروههای این کشور که به سلاح مجهز شده و ادعا میکنند، در سرنگونی رژیم قذافی مشارکت داشتهاند، به بهانهها و دستاویزهای مختلف هر از چندگاهی با یکدیگر درگیر میشوند، درگیریهایی که هریک از آنها دهها کشته و مجروح برجای گذاشته است.
درحالی که باید توجه داشت ماهیت بسیاری از این درگیریها ریشه در بافت و ساختار قبیلهای حاکم بر لیبی و اختلافات دیرینه موجود میان این قبایل دارد، اما برخی از سودجویان انگشت اتهام را به سوی انقلابیون این کشور نشانه میگیرند تا با متهم کردن انقلابیون در دست داشتن به این اقدامات پروسه خلع سلاح آنها را بیش از پیش تقویت کرده و پیش ببرند.
به هر روی ریشه این درگیریها هرآنچه باشد (درگیری انقلابیون با یکدیگر یا اختلافات قبیلهای) کارشناسان امر تاکید میکنند، این درگیریها در عین حال بیانگر عدم توانایی شورای ملی انتقالی لیبی و دولت انتقالی جهت کنترل اوضاع و برقراری آرامش در داخل کشور است، میتواند این کشور را به سرنوشتی مبهم سوق دهد.
توطئه خلع سلاح انقلابیون
همانگونه که گفته شد، قضیه درگیری گروههای مسلح با یکدیگر بهانهای به دست برخی دولتمردان لیبیایی داد تا انگشت اتهام در این وقایع را به سوی انقلابیون این کشور نشانه بگیرند و به این ترتیب پروسه خلع سلاح انقلابیون و جذب آنها در دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و ارتش لیبی را مطرح کنند تا کسانی را که واقعا در انقلاب نقش داشته و برای مردم این کشور از خودگذشتگی و فداکاری کردهاند منزوی کنند، به ویژه اگر توجه داشته باشیم از زمان آزادی لیبی تاکنون این افراد در کنار مردم لیبی از عملکرد شورای انتقالی و دولت انتقالی هیچگاه ابراز رضایت نکردهاند.
دومین چالش پیشروی دولتمردان کنونی لیبی را باید درگیریهای داخلی مسلحانه داخلی این کشور ملاحظه کرد، حال که رژیم قذافی سرنگون شده بسیاری از گروههای این کشور که به سلاح مجهز شده و ادعا میکنند، در سرنگونی رژیم قذافی مشارکت داشتهاند، به بهانهها و دستاویزهای مختلف هر از چندگاهی با یکدیگر درگیر میشوند، درگیریهایی که هریک از آنها دهها کشته و مجروح برجای گذاشته است
نارضایتی از عملکرد شورای ملی انتقالی لیبی
برگزاری تحصنها و راهپیماییها اعتراض آمیز در شهرهای بنغازی، پایگاه انقلابیون و طرابلس، پایتخت لیبی که در بنغازی به حد حمله به مقر شورای انتقالی و محاصره آن رسید، نشان از این دارد که مردم لیبی نه تنها از عملکرد دولتمردان جدید خود رضایت ندارند، بلکه هم اکنون نسبت به آنچه در کشور خود میگذرد، بیدار و آگاه هستند.
درخواست شفاف سازی هزینههای مالی شورای انتقالی و رسیدگی به اوضاع خانوادههای شهدا و مجروحان و روشن کردن وضعیت مفقودان انقلاب و دور کردن بازماندگان رژیم سابق از دستگاهها و نهادهای دولتی و عدم استفاده آنها در این مراکز تایید کننده ادعای فوق است و به نظر میرسد، اگر سران جدید لیبی نخواهند در اندیشه یافتن راه حلی واقعی برای این سیاستهای خود باشند، بیتردید این قضیه به چالشی بزرگ و لاینحل برای آنها تبدیل خواهد شد.
محاکمه بازماندگان خانواده سرهنگ قذافی
درحالی که سیف الاسلام قذافی هنوز در بازداشت بسرمیبرد، مسئله نحوه محاکمه او و اینکه سرانجام لیبی قصد دارد، او را به دادگاه جنایی بین المللی تحویل دهد یا در داخل کشور محاکمه کند، لاینحل باقی مانده و به چالشی مهم مقابل شورای انتقالی لیبی تبدیل شده است.
این در حالی است که خبرهای ضد و نقیضی از الساعدی قذافی، دیگر پسر سرهنگ قذافی که به کشور نیجر پناهنده شده به گوش میرسد. وی هفته گذشته در سخنانی مدعی شده بود که پرچم انتقام از شورای انتقالی را برخواهد افراشت و انتقام خون پدرش را خواهد گرفت و بطور مستمر با قبایل مختلف لیبی و مخالفان شورا در داخل کشور در ارتباط است.
وجود الساعدی قذافی در نیجر، یعنی در همسایگی لیبی اگرچه خطری جدی برای شورای انتقالی لیبی به وجود نمیآورد، اما میتواند نگرانیهایی را نیز برای شورای انتقالی به وجود آورد، به ویژه آنکه درخواست چندین باره شورای ملی انتقالی لیبی از دولت نیجر برای تحویل دادن الساعدی هم به نتیجه نرسیده است.
به همین دلیل باید گفت، مرحلهای که لیبی در حال حاضر با آن مواجه است، بسیار دشوارتر از مرحله براندازی رژیم است، به خصوص آن که هریک از چالشهای فوق الذکر توانی بسیار و تلاشی بیحد و حصر و هوشیاری بسیار را برای حل و از پیشرو برداشتن آنها طلب میکند به خصوص اینکه کشورهای غربی تلاش بسیاری را برای "مصادره انقلاب لیبی" انجام میدهند.
قبس زعفرانی
بخش سیاست تبیان