تبیان، دستیار زندگی

خانه تکانی دل در شعر اخوان

در بین شاعران نو پرداز و اشعار، در قالب «شعر نو » مهدی اخوان ثالث از مهارت های ذوقی ، شور وشوق شرقی بودن خوبی برخوردار است، شعرهایش ، در عمق وجود هر ،فرد رسوخ می کند، و در بین افراد جامعه در هر گروه سنی، بخصوص قشر جوان جامعه با استقبال بیشتری برخوردار است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مینا بای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 

مهدی اخوان ثالث

 

آرام آرام ،به روز های پایانی ، سال نزدیک می شویم،  و همه جا، مردم  مشغول نظافت در، و پنجره ،شیشه ، خانه ،  کاشانه ،اثاث می شوند، که مهیای عید نوروز شوند، و بایست طبق رسم ،مرسوم که بسیار نیز پسندیده و قابل تحسین و ستایش انگیز  است، محل زندگی و خانه را از غبار ایام پاک می کنند،  تا شسته ، رفته و تمیز برای تحویل سال نو و عید نوروز آماده شوند، الحق یک فراخوان کلی از کوچک و بزرگ اعضای خانواده در این  وقت سال به پاست، و مقدمات تحول ،تغییر ، برای حلول سال جدید  آماده می شوند.

در شعر شاعران پارسی گو نیز شاعران اشعار فراوان در ستایش بهار ، نوروز ،  ایام فرخنده و مبارک سروده اند، که این اشعار پس از چندین قرن،  هنوز  طراوت و تازگی دارد ، تفاوت هایی در  شرح بیان احساس  در قالب شعر نو و شعر عروضی ندارد، هر جاکه شاعر ، از این همه شادابی ، تغییر فصل و نشاط به وجدآید، و شعر بگوید، زیباست ، چون بهار و نوروز  خودش  زیباست ،  و زیباتر از آن شعری است،  که در وصف گل ، گلستان ، بهار  ، طبیعت و بهاریه های آن بیان شود، اما الان در وصف نوروز و بهار نمی خواهیم بحث کنیم، و از اشعار شاعران کمک بگیریم، در این ایام  وقت نظافت و غبار روبی ایام در خانه تکانی و آمادگی محل زیست است ،اما بایست در کنار این شست و شوی ، نظافت نوروزی، نیز  مهیای شستن جسم ،جان و غبار روبی   از خانه دل شویم،  و جسم را ،از هر زنگار دل  پاک کنیم،  و سراچه  دل  را ،از حقد ،کینه ،نقاق ،بد بینی و خودیت  هر آنچه که مظهر و نماد بدی ، آلایش و آلودگی دارد ، پاک ،مبرا و تطهیر کنیم ،همانطور که غبار دنیا روی ،در ، شیشه ، اشیا ، اثات خانه می نشیند،  و آدمی را خسته ،ملول و رنجور می نماید، خانه دل را نیز بایست غبار روبی نماییم ،و الحق شعر شاعران پارسی گو ، شعر اخلاقی، شعر پاکی و پاکیزگی است .

مهدی اخوان ثالث، که از شاعران معاصر در شیوه شعر عروضی  و نو است، در مشهد مقدس در اسفند ماه سال 1307  پا به جهان هستی گذاشت، ودر شعر عروضی و موسیقی در عهد جوانی بسیار شوق فراوان داشت، وبه سبک خراسانی اشعار وزین داشته ،از  ترنم و تلفیق شعر با موسیقی در اشعارش  بخوبی بهره جسته، وسرانجام خود از نامداران شیوه شعر نو،  پس از نیما یوشیج، محسوب می شود،نگاه او در شعر جدید ،  دارای پیام  پند وعبرت است،نبض جامعه خویش را بخوبی می شناسد ،  مجموعه شعرش اولین بار با نام  «ارغنون» منتشر شد ،سبک وسیاق و نگاه نافذ او در مهارت و قدرت معماری کلمات نشان از خلاقیت او دارد ،و«ارغنون» که نمونه اشعار سالهای دور  شاعری اوست. پس از آن  انتشار مجموعه دوم اشعارش: «زمستان» در سال 1334 را سروده الحق بیانه شاعرانه بس زیبا داشته که قابل وصف نیست ، او تلفیقی بین شعر کهن ، عروضی بخصوص سبک خراسانی را  با شیوه شعر نو داشته و بیانگرتلفیق  عقل و احساس   است،شاعر گاهی ، سر خوش از احساسات شاعرانه می شود، و  ناگهان عقل بر احساس غلبه می کند، و شیوه پند ، موعطه  و گاهی شیوه ناصر خسرو که از پیروان سبک خراسانی است را در ذهن تداعی می کند  . در مجموعه «آخر شاهنامه» که در سال 1337 شمسی منتشر شده است و مجموعه «ازین اوستا» گاهی کلمات ر ا به شیوه تضاد( طباق ) و ،یا آرایه  مراعات نظیر  آنچنان کنار هم چیده که الحق قدرت خلاقیت و نبوغ ذاتی داشته ، در شعر زیر کلمه تهی +سرشار را ترکیب نموده و یا کلمات جویبار+لحظه و یا کلمات سبوی+ تشنه ترکیب شاعرانه داشته:

از تهی سرشار 

جویبار لحظه ها جاری ست . 

چون سبوی تشنه کاندر خواب بیند آب ، واندر آب بیند سنگ 

دوستان و دشمنان را می شناسم من 

زندگی را دوست می دارم 

مهدی اخوان ثالث، پس از غوغایی که  از فصل زمستان ،سردی و سرما برف و سوزش آن  نموده ، واقعا نفود و رسوخ سرما و تصویر سازی خوبی ارائه می دهد، انگار خودش یک شب تا صبح در سرما، در کوران ،بوران وسرما اسیر وگرفتار بوده، آنچنان از شدت ، سوز وسرما شرح شاعرانه می دهد، که هیچ دوربین عکاسی و هیچ بینده ،نمی تواند شدت سرما ی زمستان چندین درجه زیر صفر را  به تصویر آورد، وگویی کلماتش در سرایش شعر زمستان یخ زده .

اخوان ثالث پس از اینکه شعر زمستان، فصل سرما ، یخ ، یخندان و سوز آن تمام می شود و همه مردم آماده عید نوروز و خانه تکانی می شوند، یک غوغای دیگری، برپا نموده، اوج احساس را در قالب شعر بکار گرفته، این استاد با چنان مهارت، در شیوه شعر نو و شعر عروضی ظاهر می شود، که تحسین همگان را برمی انگیزد، با تمام ریزه کاری ها و مهارت ها بخوبی آشنایی دارد، از خاطرات گذشته و عبرت روزگار که دوام و ثبات ندارد می گوید ، بی تردید اشعار اخوان ثالث ناصر خسرو را در ذهن تداعی می کند.

نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم

حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می‌لرزد

تگرگی نیست، مرگی نیست

صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می‌گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟

فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است

حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است.....

اخوان ثالث، بخوبی موضوعات  و محور ها را برای سرایش شعرش انتخاب می کند، و پیرامون آن به شرح روزگار خویش می پردازد، شاعر از شعور حساسیت های بالایی در درون خود برخوردار است  .

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟ 

از کجا وز که خبر آوردی؟ 

خوش خبر باشی، اما، اما 

گرد بام و در من 

بی ثمر می گردی 

انتظار خبری نیست مرا 

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری 

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس 

برو آنجا که تو را منتظرند 

قاصدک 

اخوان ثالث، پس از اینکه شعر زمستان، فصل سرما ، یخ ، یخندان و سوز آن تمام می شود و همه مردم آماده عید نوروز و خانه تکانی می شوند، یک غوغای دیگری، برپا نموده، اوج احساس را در قالب شعر بکار گرفته، این استاد با چنان مهارت،  در شیوه شعر نو  و شعر عروضی ظاهر می شود، که تحسین همگان را برمی انگیزد،با تمام ریزه کاری ها و مهارت ها بخوبی آشنایی دارد، از خاطرات گذشته و  عبرت روزگار که دوام و ثبات ندارد ،می گوید ، بی تردید اشعار اخوان ثالث ناصر خسرو را در ذهن  تداعی می کند،در شعر زیر اخوان  خانه تکانی عید نیز شاهکاری بسیار زیبا خلق نموده، فرق نمی کند، شعر نو باشد یا شعر عروضی وقتی بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار نماید و بیان احساس را به شیوا ترین و شیرین ترین کلمات ادا نماید کاری تحسین انگیز و شایسته ستایش نمودن انجام داده .این شیوه شعر عروضی او از جذابیت خوبی برخوردار است .

عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم 

گردی نستردیم و غباری نستاندیم 

دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز 

از بیدلی ،آن را زدر خانه برآندیم 

هر جا گذری، غلغله ی، شادی و شور است 

ما آتش اندوه به آبی ننشاندیم 

آفاق پر از پیک و پیام است، ولی ما 

پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم 

احباب کهن را نه یکی نامه بدادیم 

و اصحاب جوان را، نه یکی بوسه ستاندیم 

من دانم و غمگین دلت، ای خسته کبوتر 

سالی سپری گشت و ترا ما نپراندیم 

صد قافله رفتند و به مقصود رسیدند 

ما این خرک لنگ، زجویی نجهاندیم 

مانند افسون زدگان، ره به حقیقت 

بستیم و جز افسانه ی بیهوده نخواندیم 

از نه خم گردون، بگذشتند حریفان 

مسکین من و دل در خم یک زاویه ماندیم 

طوفان بتکاند مگر "امید" که صد بار 

عید آمد و ما خانه خود را نتکاندیم

پس ما ،نیز در کنار خانه تکانی خود، به خانه تکانی سراچه دل که  قطعا این روح ما جاودانه خواهد بود، و پس از رها نمودن جسم خاکی و ترک مادیات از جهان خاکی به جایگاه ابدی کوچ می کنیم، پس بایست با مراقبه و مواطبت، تلاش نماییم که غبار دنیا و مادیات را مرتب از خانه دل پاکیزه کنیم و نیز، نیم  نگاهی به  محیط اطراف خود داشته باشیم، و هرجا دلی شکسته و خانه ای غبار غم و ماتم و  عزیز از دست رفته دارد، به دیدارش برویم ، که  شاید انجا دل شکسته جایگاه دیدار با خدا باشد، و دیدار با خدا ارزشمندترین اوقات زندگی است، پس سعی کنیم تمرکز در عبادات و اعمال خود داشته باشیم،تا هر لحظه عمرمان لحظه دیدار با او باشد و بس !

لحظه دیدار نزدیک است . 

باز من دیوانه ام، مستم . 

باز می لرزد، دلم، دستم . 

باز گویی در جهان دیگری هستم . 

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ ! 

های ! نپریشی صفای زلفم را، دست! 

آبرویم را نریزی، دل ! 

- ای نخورده مست - لحظه دیدار نزدیک است

 


شهرام ابهری

بخش ادبیات تبیان