اینترنت، دنیای دوست داشتنی همه ماست
این روزها همه از اینترنت بد می گویند. اینترنت را "دنیای مجازی" می خوانند در حالی که حقیقتا اینگونه نیست. شاید مفهوم دنیای مجازی سال ها قبل صحیح بود ولی امروزه دیگر کاربردی ندارد. اینترنت فضایی است که در آن زندگی می کنیم، درس می خوانیم، می آموزیم، دوست پیدا می کنیم، وقتی بیمار می شویم اولین کاری که می کنیم گشتن به دنبال علائم بیماری مان در اینترنت است، زندگی مان را به اشتراک می گذاریم و حتی گاهی نقاب هایی می زنیم تا خود واقعی مان را پنهان کنیم.
اینترنت و فضای وب در همه ابعاد زندگی ما تنیده شده است. در طی سال ها آموخته ایم چطور در این فضا تعامل داشته باشیم. چطور زندگی کنیم.
همان طور که فضای آفلاین برای خودمان حریم خصوصی قائل هستیم، اینجا هم حریم خصوصی برایمان بسیار مهم است. حواسمان هست هر حرفی را هر جایی نزنیم. عکس ها و اطلاعاتمان را هر جایی منتشر نکنیم. در هر سرویسی متناسب با آن سرویس رفتار کنیم. چون می دانیم اکنون رفتارها و عملکرد ما در این فضا، مجازی نیست و جزو رفتارهای اجتماعی ما به حساب می آید.
سال ها قبل، کاربران بیشتر سعی می کردند با اسم مستعار در شبکه های مختلف عضو شوند. این روند نه تنها در ایران که در همه دنیا در حال شکست خوردن است. کمتر کسی این روزها با اسم مستعار در شبکه های اجتماعی عضو می شود. چون مفهوم شبکه های اجتماعی دیگر مفهوم مستقلی از زندگی نیست بلکه جزئی از آن است و کابران می خواهند خود واقعی شان را آنجا نشان دهند.
ما به کمک اینترت چنان تعاملی با یکدیگر داریم که تا به حال در تمدن بشری سابقه نداشته است. با اینترنت از یکدیگر می آموزیم. با نگاه هایی متفاوت به جریانات و قضایا نگاه می کنیم. برای تحلیل یک موضوع می توانیم نقد صدها نفر از نقاط مختلف کره زمین، با فرهنگ ها و آیین های مختلف را بخوانیم. بهتر و بیشتر می اندیشم
ما به کمک اینترت چنان تعاملی با یکدیگر داریم که تا به حال در تمدن بشری سابقه نداشته است. با اینترنت از یکدیگر می آموزیم. مستقل و با نگاه هایی متفاوت به جریانات و قضایا نگاه می کنیم. برای تحلیل یک موضوع می توانیم نقد صدها نفر از نقاط مختلف کره زمین، با فرهنگ ها و آیین های مختلف را بخوانیم. بهتر و بیشتر می اندیشم. تبلیغات و رسانه ها آنچنان تاثیری بر روی ذهن ما ندارند. بدون توجه به دولت ها، می توانیم مستقیم با نظرات ملت ها اشنا شویم و فرهنگ و آیین خودمان را به ملت ها عرضه کنیم.
اینترنت و فضای وب به حافظه ای مشترک برای ما بدل شده است. وقتی شعری را نصفه و نیمه به خاطر می آوریم جستجو می کنیم و برایمان یاد آوری می شود. جزییات غیر ضروری را به خاطر نمی سپاریم. اعداد و تاریخ دیگر مهم نیستند. می توانیم از این حافظه ی خارجی استفاده کنیم و به جای حفظ کردن، به درک عمیق تر مفاهیم بپردازیم.
در این فضا بی چشم داشت اطلاعات خود را به اشتراک می گذاریم. تجربیات خود را با دوستنمان قسمت می کنیم. مخصوصا در ایران که وبلاگ نویسی درآمد زا نیست و شغل محصوب نمی شود، افراد برای نوشتن یک مطلب آموزشی ساعت ها وقت می گذارند و آن را در وبلاگ، وبسایت و ویکی ها به اشتراک می گذارند. لازم نیست برای هر چیزی تخصص داشته باشیم. با سرچ کردن در این فضا به تخصص دیگران دست رسی داریم. در واقع ما به یک خرد جمعی متصل هستیم.
مردم دنیا علاوه بر فرهنگ مخصوص به خودشان، دارای یک فرهنگ جهانی هم هستند. فرهنگی که به مدد اینترنت محقق شده است و مرز بندی میان آدم ها را کمتر کرده است. فرهنگی که ابتدا در بستر نوشتاری شکل گرفت و بعد از آن کم کم سایر محتواها به آن اضافه شد تا جایی که همه با هم در وبسایت های معروف جهان عکس می بینیم، کلیپ تماشا می کنیم، کتاب می خوانیم، میکروبلاگینگ می کنیم، نوشته هایمان را به اشتراک می گذاریم و زندگی می کنیم.
سایت تبیان هم افتخار می کند که بخشی از زندگی روزانه کاربرانش است. کاربرانی که در انجمن ها فعالیت می کنند. موسیقی های مورد علاقه شان را از گنجینه ی موسیقی دانلود می کنند. هر وقت به نرم افزاری احتیاج داشتند، قسمت دانلود تبیان را جستجو می کنند. مشکلاتشان را با مشاوران این مرکز در میان می گذارند، چون به آنها اعتماد دارند. در شبکه اجتماعی تبیان با یکدیگر دوست می شوند و اطلاعات و نوشته هایشان را برای هم به اشتراک می گذارند. و کاربرانی که هر روز سایت تبیان را چک می کنند و مقالات جدید سایت، مخصوصا صفحه دانش و زندگی را می خوانند.
بخش دانش و زندگی سال نو را به تمام شما عزیزان تبریک می گوید و امیدوار است بتواند در سال جدید همچون سال های گذشته در کنارتان باشد.
سال نو مبارک
فاطمه مجدآبادی بخش دانش و زندگی تبیان