تبیان، دستیار زندگی
نیم نگاهی به جامعه امروزی ما نشان می دهد که گروهی از مردم هیچ ارزشی برای قول و قرار های خود قائل نیستند و از اساس برایشان هیچ اهمیتی ندارد که به عهد و پیمان هایشان پایبند باشند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرد است و قولش!


خطری که اخلاق جمعی جامعه کنونی ما را تهدید می کند تنها بدقولی و بداخلاقی نسبت به پیمان ها نیست بلکه عادی سازی این بداخلاقی بزرگ و این خطا و گناه نابخشودنی است. با کمال تاسف باید گفت که نمونه های این عادی سازی را می توان در رفتارهای فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم دید .


قول

شخصیت های بزرگ را معمولا سال ها پیش از آنکه شهرتی بیابند و نامشان بر سر زبان ها بیافتد، می توان شناخت. کودکی، نوجوانی و جوانی این شخصیت ها، چنان روشن است که خود گویای آینده ای درخشان خواهد بود.

جریانات فراوانی که از دوران های مختلف زندگی پیامبر نقل می شود، عظمت روحی او را نمایان می کند. عمار یاسر که گویا هم سن و سال پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بوده و به همین خاطر رابطه نزدیکی با ایشان داشته است خاطره زیبایی را از آن حضرت نقل می کند. او می گوید:

وقتی که در مکه بودم، شبانی می کردم و گوسفندان خاندانم را به چرا می بردم. رسول خدا نیز (که در آن موقع هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود) گاهی شبانی می کرد.

روزی به او گفتم: «ای محمد! می خواهی گلّه هایمان را برای چرا به وادی فخ ببریم؟ من در آنجا چراگاه خوبی سراغ دارم.»

او موافقت کرد و من هم فردای آن روز گوسفندانم را به آنجا بردم. اما ایشان زودتر از من رسیده بود و پیش از محدوده دشت در انتظار من ایستاده بود. با کمال تعجب دیدم که ایشان به گوسفندانش اجازه وارد شدن به دشت را نمی دهد و از پیش روی آنان جلوگیری می کند. هنگامی که مرا دید به من فرمود:

«چون با تو در این جا وعده کرده بودم، نخواستم زودتر از تو گلّه ام را بچرانم.» (بحارالانوار، ج 16، ص 224)

حقیقتا که بزرگ منشی انسان ها را می توان در چنین لحظاتی مورد تحلیل قرار داد. لحظاتی حساس که می تواند زوایای ناپیدای دل را هویدا کند و کوچه پس کوچه های نهان روح آدمی را بنمایاند.

به راستی من و شما در چنین لحظاتی چه خواهیم کرد؟ در لحظاتی که هیچ چشمی جز خدا ما را نمی پاید و هیچ نگاهی مراقب عملکرد ما نیست. در لحظاتی که باب توجیه، چهار لنگه به روی ما گشوده است و فرار از اخلاق مداری فراهم است، چگونه برخورد می کنیم؟

وفای به عهد نیم نگاهی به جامعه امروزی ما نشان می دهد که گروهی از مردم هیچ ارزشی برای قول و قرار های خود قائل نیستند و از اساس برایشان هیچ اهمیتی ندارد که به عهد و پیمان هایشان پایبند باشند. این بدقولی ها می تواند یک قرار ساده باشد که دو دوست یا همکار با یکدیگر می گذارند و یکی از آنها همیشه نیم ساعت دیرتر بر سر قرار آماده می شود و هیچ اهمیتی هم به این بدقولی خودش نمی دهد. و یا یک قرارداد آماده سازی منزل مسکونی باشد که پیمانکار به راحتی و بدون آنکه هیچ غمی به دل راه دهد مدتها پس از پایان زمان تحویل، هنوز خانه را آماده نکرده است. و یا یک چک زمان دار باشد که مهلتش رسیده است و صاحب چک با کمال بی خیالی می گوید چند روز دیگر آن را به تو خواهم پرداخت.

همه قراردادهای ریز و درشت فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، تجاری و فرهنگی شامل این آیه می شود. بنابراین هر کس که قول و قراری کوچک را هم زیر پا نهد، به این آیه پر محتوای قرآن پشت کرده است و واجبی از واجبات الهی را وانهاده است. چه برسد به اینکه کسی معروف به بدقولی شود و ارزشی برای پیمانهای کوچک و بزرگ خود قائل نباشد و همه را سر کار بگذارد

ممکن است گفته شود که این مساله ای تازه نیست و در همه دوران ها و در همه زمان ها چنین افرادی با چنین رویکردی وجود داشته اند. در پاسخ باید گفت: اگرچه در دوران های گذشته چنین افرادی کم نبوده اند اما با این وجود زشتی این عمل در دیدگاه مردم بسیار پررنگ و پر معنا بوده است. اما متاسفانه اگر جامعه ما با این سرعت پیش رود آهسته آهسته از رنگ نفرت انگیز بدقولی در دیدگاه مردم کاسته خواهد شد و به اصطلاح قبح آن از بین خواهد رفت.

به بیان دیگر خطری که اخلاق جمعی جامعه کنونی ما را تهدید می کند تنها بدقولی و بداخلاقی نسبت به پیمان ها نیست بلکه عادی سازی این بداخلاقی بزرگ و این خطا و گناه نابخشودنی است. با کمال تاسف باید گفت که نمونه های این عادی سازی را می توان در رفتارهای فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم دید. به نظر شما همینکه قسمت عمده جلسات گوناگون رسمی و غیر رسمی اقلا با نیم ساعت تأخیر آغاز می شود، نشان از چیست؟ اینکه در بازار کسب و کار به اصطلاح پاس نشدن چک را تا یک ماه پس از تاریخ آن عادی می دانند، علامت چیست؟ و هزاران نمونه دیگر که به وفور می توان در زندگی دور و اطراف خود شاهد آن بود.

وفای به عهد

قرآن کریم رو به همه مسلمانان چنین فرمان می دهد:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ.» (سوره مائده، آیه 1) ؛ ای کسانی که ایمان آوره اید! به پیمان ها و قراردادها (یتان) وفا کنید.

این یک دستور العمل کاملا وسیع و بدون قید و شرط است که شامل تمامی قول و قرارها و پیمانها می شود. بنابراین چه پیمان هایی که میان انسان و خداوند برقرار می شود و چه قول و قرارهایی که بین افراد مختلف انسان ها بسته می شود، لازم الاجرا است.

اهمیت این دستور الهی هنگامی بیش از پیش نمود پیدا می کند که بدانیم سوره مائده تنها چند ماه پیش از پایان عمر شریف پیامبر صلّی الله علیه و آله نازل شده است و آموزه های آن از آخرین تعالیم قرآن است. درست همانند آخرین سفارش های مسافری که در آخرین لحظات، مهمترین مسائل را به نزدیكان و پیروان خود تاکید و توصیه می کند.

به راستی من و شما در چنین لحظاتی چه خواهیم کرد؟ در لحظاتی که هیچ چشمی جز خدا ما را نمی پاید و هیچ نگاهی مراقب عملکرد ما نیست. در لحظاتی که باب توجیه، چهار لنگه به روی ما گشوده است و فرار از اخلاق مداری فراهم است، چگونه برخورد می کنیم؟

اما نکته قابل ملاحظه این است که همه قراردادهای ریز و درشت فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، تجاری و فرهنگی شامل این آیه می شود. بنابراین هر کس که قول و قراری کوچک را هم زیر پا نهد، به این آیه پر محتوای قرآن پشت کرده است و واجبی از واجبات الهی را وانهاده است. چه برسد به اینکه کسی معروف به بدقولی شود و ارزشی برای پیمانهای کوچک و بزرگ خود قائل نباشد و همه را سر کار بگذارد. اما از این بالاتر باید گفت: بدا به حال جامعه ای که بدقولی و بی وفایی به عهد، برایش عادی شود و از کنار این زشتی بزرگ به راحتی عبور کند.

آرى، اگر به پیمان‏ها عمل نشود، اساس جامعه و اعتماد عمومى بهم می ریزد و هرج و مرج سرتا سر جامعه را فرا خواهد گرفت.

بنابراین باید مراقب بود که جامعه ای با چنین پیشینه اخلاقی و فرهنگی که روزی با سربلندی، شعار «مرد است و قولش» را سر می داده است، به پرتگاه بدقولی نیافتد و به بد عهدی مرسوم در میان خود افتخار نکند. باید مراقب بود که در جامعه اخلاق مدار ما، لا ابالی گری و بی خیالی نسبت به قول و قرارها عادی نشود و پایبندی به عهد ها همانند گذشته از افتخاراتمان باشد.

سید مصطفی بهشتی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.